هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Infinitie. A]

@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Infinitie-A عه این

پروف نو مبارک خانم افتخاری:)))

متنفرم ازت

چرا خب؟
متوجه نمیشم

[Saghia]

Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Gharibe Gomnam
۱ خواهرم دانشگاهش بابله

ای بابا

تو چرا ای بابا میگی

۲ پس خونس ،خوابگاه نرفته ،منم نه خب دلم اونقدر تنگ نمیشه ،حس راحتی از چه نظر اینکه تنها شدم و اینا ؟

آره از اینکه تنها شدی

نمیدونم حس خاصی ندارم

بیشتر با خودم میگم یه تجربست و دوس دارم تجربه جدید داشته باشم
۳ خواهرمه ها، سوالت مشکل داره

یه دوست دارم خواهرش مهندسب عمران سراسری قبول شده خوابگاه میره خیلی خوشحال بود که خواهرش داشت میرفت
یا یه پسری رو میشناسم داداشش داشت میرفت دانشگاه خییییلی خوشحال بود

نه خب من این حسو ندارم ینی نمیدونم اصلا اینطوری نیس

۴ منظورتو متوجه نشدم

منظورم اینه وقتی بچه بودین و تو بهش میگفتی بیا بازی بکنیم و اون نمیکرد الان ناراحتی بخاطرش؟
خوشحالی که خواهر بزرگتر داری؟

خب الان ادم بخواد به اینا فک کنه یکم بچگانست ،شاید بچه بودم فکر میکردم اما الان نه خب
میدونی
اصلا به سوالات تا حالا فکر نکرده بودم ،برا همین مردد جواب میدم ،چون امکان داره فک کنم بعدا نظرم عوض بشه الان دارم سریع جواب میدم

[اهورا]

مهشید حسن زاده 0
شعر یه قائده ای داره که باید رعایت بشه
ولی خب جدا از اون شعر بدون وز هم هست که فقط قافیه داره ..

[اهورا]

maryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@سجاد-ذوالفقاری خیلی خوب بود

[اهورا]

@haniehno در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@سجاد-ذوالفقاری احساس میکنم تو این یه سال خیلی از لحاظ ذهنی بزرگ شدی

بزرگ شدن که قطعا رخ داده ولی خب زیاد و کمش رو نمیتونم تشخیص بدم
به هر حال نظر لطفته

[اهورا]

چه حس عجیبیه وقتی از یکی از تاپیکای درسی خیلی وقت پیشت اعلان امتیاز مثبت برات میاد

[Anne]

وقتی شهریه مدارس رو میبینم هنگ میکنم
حساب و کتاب کردم تو این دوازده سال تحصیل بیشتر از پنج میلیون خرج تحصیل ندادم

[Saghia]

عب نداره باوا
جالب بود‍️🪄

[Saghia]

خواب دیدم آسمون از چشم ماه افتاده بود....

[اهورا]

خواب دیدم بره ای از گله ای جا مانده بود

[Masoumeh.sh]

شاید پنج ماه پیش بود
ازم پرسید ناراحت نیستی ؟
گفتم نه بابا چیز مهمی نیس که
براچی ناراحت باشم اونم تو این وضع
ولی تو این پنج ماه روزی و بیاد نیارم که
یاده اون اتفاق نیفتم حتی شده برای ی دقیقه ام
میومد سراغمو گلومو فشار میداد
چرا برای من با گذر زمان همه چیز فراموش نشد ...

[اهورا]

دلیلش اینه که میخوای فراموش کنی
نمیخوای باهاش کنار بیای

وقتی یکی تو یه حادثه یه عضو از بدنش رو از دست میده مثلا وقتی یکی از دستاشو از دست میده
هیچوقت نمیتونه فراموش کنه که یه زمانی دست داشته
فقط میتونه باهاش کنار بیاد

[Helorikaa]

ولی
آهنگا همیشه به جای من حرف زدن
همون حرفایی که خودم نمی تونم به زبون بیارم
))))):

[اهورا]

میری بیرون میبنی حال همه خرابه
هرکی یه جوری گرفتاره
چون کاری از دست برنمیاد اعصابت خراب میشه با حال دپ برمیگردی خونه

[مهشید حسن زاده 0]

@سجاد-ذوالفقاری منظورم این نبود

[مهشید حسن زاده 0]

سلام تودلیون
اگه کسی هست البته

[Masoumeh.sh]

اگ با منی که اره راست میگی
باهاش کنار نیومدم و نمیدونم چجوری میشه کنار اومد
برام هنوز تو ذهنم حل نشده

[مهشید حسن زاده 0]

@Masoumeh-Shokrollahi وعلیکم

[romisa]

arthur morgan خوبین
چه حیف ک مثل قبل نیستین
هیچ حالی دائمی نیس
اگه کاری از دستم برمیومد بهم بگین

[اهورا]

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@سجاد-ذوالفقاری منظورم این نبود

پس چی بود؟