هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Ariana-Ariana در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Ariana-Ariana در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@sania-Andiravan
بیاانقدر ازش می ترسیدم نشستم فصل اول مباحث ریاضی رو هم خوندم فقط ایراد می گرفت
️
کار دیگه بلد نیستن
بعد فامیلی طرف خیلی سخت بود
نمی دونستیم تلفطش چیه
دیگه ناظم و همه به یه حالت تلفظ می کردیم
بعد امسال اینستاشو یافتم فهمیدم تمام مدت غلط می گفتیم
بنده خدا چرا هیچ وقت نگفت غلط میگیم@sania-Andiravan
-
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارمچه دیدگاه جالبی
@Elham650 مردمش رو میخواد کار هرکسی نیست! که الان همچین کسی پیدا نمیشه
-
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فکر کردی میتونی منو با خوراکی بخری؟؟؟؟؟
کاملا درست فکر کردیشیرینی مربایی بگو
اتفاقا امروز بحثش شد، یادت افتادم
عه جدییی؟
چند وقت پیش خوردم هققآخر باید برم یک کیلو بگیرم تنهایی بخورم🥲
با یه کتری چایی
آره، شربت خنکم جوابه🥲
یه چیزی که ببره
دیدی تو گلو آدم انگاری میمونه اون مرباش اینا
اونو ببرهحتی دلم برای اون مرحلشم تنگ شده
از اونای که روشون پسته واس تزئین ریختن...
ولی میدونی دلم واس چی تنگ شده؟
اینکه کلاس چهارم اینا باشم
ذوق خریدن دفتر کارتونی و جامدادی رنگی داشته باشم
ذوق داشته باشم کتابمو جلد کنم
شب قبلش با وسواس و شوق کیفمو بچینم
️
و تو توری بغل کیف شیر کاکائو بزارم واس زنگ تفریحم هقچقدر دلم حال اون روزا رو خواست
کنارشم کیک دو قلو و رانی بذاری:)
توی مدرسه ام تو با دوستت ، اون با تو خوراکیاتونو تقسیم کنید
زیادی زود بود برای گذشتنش🥲
دقیقااا
یادمه همیشه بزرگترا بهم میگفتن خوش به حالت مدرسه میری خوش به حالت کنکور داری این حرفا
همیشه با خودم میگفتم خدایا همش درس و استرس بوده چه خوش به حالی
شاید واس این میگفتن که لذت نبردن از مسیرش
️
آخ دقیقااا
یادمه یه دوست جون جونی داشتم پیش دبستانی همیشه خوراکی واس هم می بردیم
بعد بهم میگفت اینو مامان بزرگم پخته ها خوشمزسیهویی از مدرسه مون رفت هیچ وقت پیداش نکردم
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فکر کردی میتونی منو با خوراکی بخری؟؟؟؟؟
کاملا درست فکر کردیشیرینی مربایی بگو
اتفاقا امروز بحثش شد، یادت افتادم
عه جدییی؟
چند وقت پیش خوردم هققآخر باید برم یک کیلو بگیرم تنهایی بخورم🥲
با یه کتری چایی
آره، شربت خنکم جوابه🥲
یه چیزی که ببره
دیدی تو گلو آدم انگاری میمونه اون مرباش اینا
اونو ببرهحتی دلم برای اون مرحلشم تنگ شده
از اونای که روشون پسته واس تزئین ریختن...
ولی میدونی دلم واس چی تنگ شده؟
اینکه کلاس چهارم اینا باشم
ذوق خریدن دفتر کارتونی و جامدادی رنگی داشته باشم
ذوق داشته باشم کتابمو جلد کنم
شب قبلش با وسواس و شوق کیفمو بچینم
️
و تو توری بغل کیف شیر کاکائو بزارم واس زنگ تفریحم هقچقدر دلم حال اون روزا رو خواست
کنارشم کیک دو قلو و رانی بذاری:)
توی مدرسه ام تو با دوستت ، اون با تو خوراکیاتونو تقسیم کنید
زیادی زود بود برای گذشتنش🥲
دقیقااا
یادمه همیشه بزرگترا بهم میگفتن خوش به حالت مدرسه میری خوش به حالت کنکور داری این حرفا
همیشه با خودم میگفتم خدایا همش درس و استرس بوده چه خوش به حالی
شاید واس این میگفتن که لذت نبردن از مسیرش
️
آخ دقیقااا
یادمه یه دوست جون جونی داشتم پیش دبستانی همیشه خوراکی واس هم می بردیم
بعد بهم میگفت اینو مامان بزرگم پخته ها خوشمزسیهویی از مدرسه مون رفت هیچ وقت پیداش نکردم
آره با این جمله که بزرگ نشو...
فکرکنم ما نهایت لذتو بردیم
شایدم بخاطر همینه مثلا الان مامانجونم میگفت اینقدر دلم میخواست مدرسمو ادامه میدادم همون موقع
ها خیلی خوب بود، تازه علاوه بر اون از دکه هم خوراکی میگرفتیم
وای، اولین بار که دیدم یکی شله زرد با نون میخوره اونجا بود که نذری مادر بزرگشو آورده بود مدرسه و با نون خورد
این حس خیلی بده
یادمه یه همکلاسی داشتم خیلی ازش بدم میومد ولی روزی که میخواست برای همیشه بره اومد منو بغلم کرد بعد من گریه شدم، هنوزم درک نمیکنم خودمو، هرجا هست خوش باشه -
میدونی؟
من از دستت ناراحتم
ما دعوامون شد
درست
سرزنشم کردی
درست
قضاوتم کردی درست
درجوابت گفتم من دیگه ادامه نمیدم
و تمام
اما تو میدونستی من ادمی نیستم که تو جمع با کسی بدحرف بزنم تو میدونستی من تو جمع باهات بد حرف نمیزنم کوچیکت نمیکنم تو جمع باهات میخندم بی محلی نمیکنم بهت
هرچی بود یه چیزی بود بین منو تو
اما تو تو جمعی که نباید...
منو کوچیک کردی بهم توهین کردی
ادعای بزرگی میکنی
ادعای شعور میکنی؟
ازم بزرگتری؟ -
باشه همشون قبول
ولی منم دلیل داشتم و دارم واسه همه کارام
کجای دنیا گفته همه دلایلمو باید بگم
شاید نمیشد شاید نمیتونستم شاید شرایطش نبود
واقعا فهمیدم راجع بهت اشتباه فکرمیکردم که واقعا ادم با درکی هستی -
مشکل ما هرچی بود بود
ما باهم کلی شوخی و خنده داشتیم
تو مثل خواهر بزرگترم بودی
انقدر راحت
تو جمع خوردم کردی؟ -
اینکه ازم بدت میاد رو میدونم
و حتی به اشتباه هم هست همه چیز
تو هیچ چی نمیدونی یه طرفه قاضی میری
واست بگمم هیچ کاری نمیکنی فقط میخوای پشت هم سرزنش بکنی -
۲۴ سالته بزرگ شدی
روت یه جور دیگه حساب باز کردم
نگفتم بهت مشکل اصلیم چیه
نگفتم چرا اینجوری شده.
انتظار علم غیبم نداشتم
ولی چطوری تونستی واقعا
هرچی خواستم خودمو بزنم به اون راه ولی خودت خرابش کردی