هرچی تودلته بریز بیرون۶

[nazanin.mirzai]

@Infinitie-A من کم بیارم ؟!
خیر
سخت در اشتباهید
من سه بار در روز روزی دوساعت کَل ميندازم .

[Infinitie. A]

ولی من یکیو میبینم پزشکی قبول شده واقعا خوشحال میشم

[Infinitie. A]

@nazanin-mirzai من خیلی وقته توی تورنمنت کل انداختن با خانما، رتبه اول رو دارم

[kosari]

من‌آدمای قبلی میخوام

یا شاید جای دور
خانه دور

زندگی دور

[Hamid.s]

@F-Seif-0
اگه تولدته آبجی
تبریک میگم
انشالله جیبت پر باشه و دستت باز باشه
سوپرایزاتم زیاد باشه مثل پولات
بزار ببینم چیزی پیدا میکنم بفرستم

اینو به عنوان اولین هدیه

اینم به عنوان غذا
فقط اخراج نشم با این غذا

[0-0ftm]

چ جذاب
نه اینکه ما ناراحت میشیم

[Saghia]

@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@nazanin-mirzai من خیلی وقته توی تورنمنت کل انداختن با خانما، رتبه اول رو دارم

[Saghia]

بگذریم

[Saghia]

دیگه چه خبر؟

[0-0ftm]

@Infinitie-A چهل و پنج دقیقه تا برگشتن نت

[Infinitie. A]

باز این خانم بی فامیله

[-Dr_Ugger-]

_Biliifti_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@First
حسودیم شد برات نهایت ذلت خواری خفت عفت تاسف را خواستارم

وقتی عصبات جا به جا وصل شدن:

[Infinitie. A]

@Señorita در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@nazanin-mirzai من خیلی وقته توی تورنمنت کل انداختن با خانما، رتبه اول رو دارم

یعنی چیییی

[Infinitie. A]

0-0ftm در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Infinitie-A چهل و پنج دقیقه تا برگشتن نت

انشاالله

[0-0ftm]

به
شمارم دیدیم بالاخره ساقی خانوم

[kosari]

دو روز منتظرم....

[0-0ftm]

باز ابوالفضل مشکین زیتون نشین

[Saghia]

@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Señorita در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@nazanin-mirzai من خیلی وقته توی تورنمنت کل انداختن با خانما، رتبه اول رو دارم

یعنی چیییی

مشخصه

[Infinitie. A]

@First در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

_Biliifti_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@First
حسودیم شد برات نهایت ذلت خواری خفت عفت تاسف را خواستارم

وقتی عصبات جا به جا وصل شدن:

عمل نصف و نیمه موفقیت امیز در اومده
دست درست شده ولی عصبا به هم ریختن

[Saghia]

منکه بودم فاطمه خانوم