|
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
پس گریه نکن.اشکالی نداره
وقتی بمیرم
نورت خواهم بود.چقدر قشنگ بهش گفت نه
-
_____
من خیییلی تو این شرایط بودم
و تماااام تلاشمو کردم و تونستم
مثلا یکیش همین دیروز
باید با یه نفر حرف میزدم
وقتی که به جای حساسش رسیدم نفسم گرفت قلبم انقدر تندتند میزد که وقتی میخواستم حرف بزنم نفسم میگرفت صدام نزدیک بود بلرزه
و من باید اونو میگفتم
و گفتم
ولی پدرم دراومد واقعا
یکیشم پریروز سر کلاس شیمی بود
معلممون مرد هست تازه امسال معلم ما شده خیلی قدش بلنده خیلی هم بزرگه و خیلی جدیه
بعد تو کلاس شوخی هم میکنه ولی با جدیت خاصی شوخی میکنه
خلاصه اینکه همه چرت و پرت میگفتن
بعد من با اینکه داشتم از استرس پس میفتادم هر سوالی میپرسید چون بلدبودم جواب میدادم
بعد یخ بچه ها باز شد
کلاس خوبی بود کلا
خلاصه اینکه تنها نیستی
وقتی دیدی صدات داره میلرزه داری کم میاری
هرچی بیشتر به خودت بگی که نلرز گریه نکن بیشتر گریه ات ممکنه بگیره بیشتر ممکنه بغض بکنی
فقط به خودت بگو
مطمئنم که میتونی چون بدترازایناشو پشت سر گذاشتی
مطمئنم که میتونی چون تو باید قوی باشی
بهم ثابت کن که قوی هستی بهم ثابت کن که محکمی
این ممکنه حتی تا بار دوم سومم جواب نداده باشه واسه من
ولی خیلی جاها تاثیر گذار بود روم
زیاد طولانی شد -
-
چقد سنگین میگذره این روزا
-
@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
گاهی اوقات از خودم میپرسم
قبلا که تو انجمن نبودم
یا افرادی که تو انجمن نیستن
غر لحظه ایی که دارن، کجا میزنن
من تو تودلی میزنم
باقی کجا میرن؟!کسانی رو دارن که کنارشون غر بزنن
معمولا
کسانی که با همه شرایطشون اونا رو میپذیرن هر اشتباهی کرده باشن موضع نمیگیرن سمتشون و درکنار فرد هستنبعضیام کلا غر نمیزنن
بعضیا هم سیو مسیج یا دفتری دارن که توش مینویسناهورا هومم جالبه
-
_____
من خیییلی تو این شرایط بودم
و تماااام تلاشمو کردم و تونستم
مثلا یکیش همین دیروز
باید با یه نفر حرف میزدم
وقتی که به جای حساسش رسیدم نفسم گرفت قلبم انقدر تندتند میزد که وقتی میخواستم حرف بزنم نفسم میگرفت صدام نزدیک بود بلرزه
و من باید اونو میگفتم
و گفتم
ولی پدرم دراومد واقعا
یکیشم پریروز سر کلاس شیمی بود
معلممون مرد هست تازه امسال معلم ما شده خیلی قدش بلنده خیلی هم بزرگه و خیلی جدیه
بعد تو کلاس شوخی هم میکنه ولی با جدیت خاصی شوخی میکنه
خلاصه اینکه همه چرت و پرت میگفتن
بعد من با اینکه داشتم از استرس پس میفتادم هر سوالی میپرسید چون بلدبودم جواب میدادم
بعد یخ بچه ها باز شد
کلاس خوبی بود کلا
خلاصه اینکه تنها نیستی
وقتی دیدی صدات داره میلرزه داری کم میاری
هرچی بیشتر به خودت بگی که نلرز گریه نکن بیشتر گریه ات ممکنه بگیره بیشتر ممکنه بغض بکنی
فقط به خودت بگو
مطمئنم که میتونی چون بدترازایناشو پشت سر گذاشتی
مطمئنم که میتونی چون تو باید قوی باشی
بهم ثابت کن که قوی هستی بهم ثابت کن که محکمی
این ممکنه حتی تا بار دوم سومم جواب نداده باشه واسه من
ولی خیلی جاها تاثیر گذار بود روم
زیاد طولانی شدGharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_____
من خیییلی تو این شرایط بودم
و تماااام تلاشمو کردم و تونستم
مثلا یکیش همین دیروز
باید با یه نفر حرف میزدم
وقتی که به جای حساسش رسیدم نفسم گرفت قلبم انقدر تندتند میزد که وقتی میخواستم حرف بزنم نفسم میگرفت صدام نزدیک بود بلرزه
و من باید اونو میگفتم
و گفتم
ولی پدرم دراومد واقعا
یکیشم پریروز سر کلاس شیمی بود
معلممون مرد هست تازه امسال معلم ما شده خیلی قدش بلنده خیلی هم بزرگه و خیلی جدیه
بعد تو کلاس شوخی هم میکنه ولی با جدیت خاصی شوخی میکنه
خلاصه اینکه همه چرت و پرت میگفتن
بعد من با اینکه داشتم از استرس پس میفتادم هر سوالی میپرسید چون بلدبودم جواب میدادم
بعد یخ بچه ها باز شد
کلاس خوبی بود کلا
خلاصه اینکه تنها نیستی
وقتی دیدی صدات داره میلرزه داری کم میاری
هرچی بیشتر به خودت بگی که نلرز گریه نکن بیشتر گریه ات ممکنه بگیره بیشتر ممکنه بغض بکنی
فقط به خودت بگو
مطمئنم که میتونی چون بدترازایناشو پشت سر گذاشتی
مطمئنم که میتونی چون تو باید قوی باشی
بهم ثابت کن که قوی هستی بهم ثابت کن که محکمی
این ممکنه حتی تا بار دوم سومم جواب نداده باشه واسه من
ولی خیلی جاها تاثیر گذار بود روم
زیاد طولانی شدممنونم بابت چیزایی که نوشتی
منم خیلی کنترل میکنم
ولی موقعی که میخام از حقم دفاع کنم گند میزنم
اما بازم مممنونم -
خوبه که حداقل تهش خوبه
-
بچه ها اگه هر موقع منظورتون من بودم منشن کنید من ی درصد میگم شاید با یکی دیگس واکنش نمیدم سوتفاهم میشه
-
بچه ها اگه هر موقع منظورتون من بودم منشن کنید من ی درصد میگم شاید با یکی دیگس واکنش نمیدم سوتفاهم میشه
-
هیچ نیمه‌ی گمشده‌ای، وجود ندارد. تنها چیزی که وجود دارد، تکه‌هایی از زمان است که در آن‌ها، ما با کسی حال خوشی داریم؛ حالا ممکن است سه دقیقه باشد، دو روز، پنج سال یا همه‌ی عمر.
- آنتون چخوف
چی گفت این چخوف بزرگ
-
یادمه سره مسابقه یکی از دوستام
از خودش بیشتر استرس داشتم
نگرانش بودم
وقتی باخت اندازه خودش شاید بیشتر
ناراحت شدم
الان اصن نمیدونم کجاست و چیکار میکنه
دنیای عجیبیه یهو همه چی عوض میشه -
هرکس که کلماتم را لمس می‌کند، می‌تواند بفهمد من چه شکلی هستم.
وقتی متنای که مینویسی رو میبینم قشنگ قیافش جلو چشمم میاد 
️