هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Hamid-s قابلی نداره
-
@Hamid-s نه به نظرم
@ابلیسی
راغب یه آهنگ داره خیلی قشنگه
میگه که
خواستم دور شوم تا دلم آرام شود
دلم آرام نشد هیچ تو را گم کردمامضات یاد این آهنگ میندازه منو
-
من از جهان چه خواستم؟
کمی نشستن و
به ماه و آسمان نگاه کردن و
کمی دویدن و
به قلههای دورها رسیدن و
کمی سکوت کردن و
صدای کائنات را شنیدن و
کمی از عشق گفتن و شنفتن و
کمی رهایی و شُکوهِ آشنایی و
کمی سفر...
من از جهان چه خواستم؟
کمی خیالِ خوش، نه بیشتر...
طوفان
@Soniaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
من از جهان چه خواستم؟
کمی نشستن و
به ماه و آسمان نگاه کردن و
کمی دویدن و
به قلههای دورها رسیدن و
کمی سکوت کردن و
صدای کائنات را شنیدن و
کمی از عشق گفتن و شنفتن و
کمی رهایی و شُکوهِ آشنایی و
کمی سفر...
من از جهان چه خواستم؟
کمی خیالِ خوش، نه بیشتر...
طوفان
هنوزم موده این متن:/
-
@ابلیسی
راغب یه آهنگ داره خیلی قشنگه
میگه که
خواستم دور شوم تا دلم آرام شود
دلم آرام نشد هیچ تو را گم کردمامضات یاد این آهنگ میندازه منو
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Hamid-s خوبه
منم هر وقت اسم خواستن میاد
یاد اهنگ شادمهر میوفتم میگه
خواستم بهت چیزی نگم
تا با چشام خواهش میکنم
در را رو بستم روت تا
احساس ارامش کنم -
@Soniaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
من از جهان چه خواستم؟
کمی نشستن و
به ماه و آسمان نگاه کردن و
کمی دویدن و
به قلههای دورها رسیدن و
کمی سکوت کردن و
صدای کائنات را شنیدن و
کمی از عشق گفتن و شنفتن و
کمی رهایی و شُکوهِ آشنایی و
کمی سفر...
من از جهان چه خواستم؟
کمی خیالِ خوش، نه بیشتر...
طوفان
هنوزم موده این متن:/
@Soniaaa
طوفان تخلص کیه؟ -
@Hamid-s
تخلص نیس پسوند فامیلشه -
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Hamid-s
فکر کنم نرگس صرافیان منظورش باشه -
@Soniaaa
ممنون -
@Hamid-s
فکر کنم نرگس صرافیان منظورش باشهSchrodinger
اسمشو زیاد شنیدم اما طوفان نمیدونستم باز اسم خودشه -
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۱ آخرین ویرایش توسط Schrodinger انجام شده
چاوشی هم یه آهنگ داره میگه
رفیقم کجایی
دقیقا کجایی
کجایی تو بی من
کجایی کجایی..هر وقت میخوام جورابامو پیدا کنم یادش میوفتم بغضی میشم
-
Schrodinger
اسمشو زیاد شنیدم اما طوفان نمیدونستم باز اسم خودشه@Hamid-s
بعضی متناش و دوست دارم بعضیاشو نه ولی در کل دلی مینویسه -
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
Schrodinger
اسمشو زیاد شنیدم اما طوفان نمیدونستم باز اسم خودشهنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Hamid-s
منم فقط اسمشو زیاد شنیدم
حرفاش وگرنه جالب نیس برام -
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خیلی باحالی حقیقتا
-
شما هم تو دوران کنکور
مداد رو بغلتون میزاشتی اما وقتی میخواستین بر دارین ناپدید میشد
من همش فک میکردم زمین خوردش
تا آشپزخونه هم میرفتم دنبالش اما پیدا نمیشد حتی زیر مبل ها
بعد ۵ روز از کنار فرش سلام میداد که من اینجام
زمانی که مداد جدید خریده بودم -
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@رز-سرخ
بهترین باشی
خبر هیچی حقیقتاتو چی!؟
-
شما هم تو دوران کنکور
مداد رو بغلتون میزاشتی اما وقتی میخواستین بر دارین ناپدید میشد
من همش فک میکردم زمین خوردش
تا آشپزخونه هم میرفتم دنبالش اما پیدا نمیشد حتی زیر مبل ها
بعد ۵ روز از کنار فرش سلام میداد که من اینجام
زمانی که مداد جدید خریده بودمنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Hamid-s
من اینطوری ام که مداد تو جیبمه ولی دارم دنبالش میگردم :| -
شما هم تو دوران کنکور
مداد رو بغلتون میزاشتی اما وقتی میخواستین بر دارین ناپدید میشد
من همش فک میکردم زمین خوردش
تا آشپزخونه هم میرفتم دنبالش اما پیدا نمیشد حتی زیر مبل ها
بعد ۵ روز از کنار فرش سلام میداد که من اینجام
زمانی که مداد جدید خریده بودم@Hamid-s
من چهار تا مداد نوکی دارم هر چند روز یبار یکیش گم میشه اونیکی پیدا میشه وقتیم بین انبوه وسایل گیر میکنم اعصابم خورد میشه همونجا میزنم زیر گریه -
-Dr_Ugger- در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sharllot به کوری چشم عنودان و بد نظران درسای ترمیمو دو بخش کردم بخشی دی بخش دگر خرداد
تبریک دکتر ماست
ما نیز چون شما هستیم
عنودانی چون Sharllot در اتش حسادت خواهند سوختنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
-Dr_Ugger- در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sharllot به کوری چشم عنودان و بد نظران درسای ترمیمو دو بخش کردم بخشی دی بخش دگر خرداد
تبریک دکتر ماست
ما نیز چون شما هستیم
عنودانی چون Sharllot در اتش حسادت خواهند سوختعا حالا خرداد که شد نفهمیدین جمع بندی کنین یا نهایی بخونین بعد استرس خفهتون کرد حالتونو میپرسم
-
شما هم تو دوران کنکور
مداد رو بغلتون میزاشتی اما وقتی میخواستین بر دارین ناپدید میشد
من همش فک میکردم زمین خوردش
تا آشپزخونه هم میرفتم دنبالش اما پیدا نمیشد حتی زیر مبل ها
بعد ۵ روز از کنار فرش سلام میداد که من اینجام
زمانی که مداد جدید خریده بودمنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Hamid-s آخ آخ درد بدیه
تجربش کردم
برا پاککن هم این اتفاق افتاده