|
شعردانه
️
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@0Farzam0
ما میتونیم تو اون تاپیک کهکشان فیلم هم بزاریم؟ منظورم فیلم از کهکشانGharibe Gomnam
اون تاپیکش جداس
که شما فرمودید بزنم ولی چیزی نذاشتید توش
-
@Ozan-hs آقای صباحی با این حساب و شرایط شما که گفتید
دارم فکر میکنم که ما خیلی نا شکریم..! -
Uranium بچه اس ولش کن بزرگ میشه یاد میگیره
(وی از من بزرگتر
) -
Gharibe Gomnam
خب میدونم منم مقصرم یعنی هیج وقت معنی واقعی خواهر بودن نبودم براش
ولی خب دلیل هم داره
میدونی...
ما اصلا شبیه هم نیستیم
یعنی میتونم بگم کاملا برعکس همیم
اون خیلی بغلی و بوسی و محبتیه
ولی من اصلااااا نیستم
واسه همین باهم کنار میومدیم هیچ وقت
@Zahra-HD
خواهرمنم همینه
مثلا هی منو بغل میکنه هی مامانمو بغل میکنه از کولم بالا میره میدونم چی میگی
هرچی هم بهش میگم که بابا من خوشم نمیاد
گوش نمیده که
الان غروب داشتیم باهم راجع به کتاب خوندن حرف میزدیم -
@0Farzam0
ما میتونیم تو اون تاپیک کهکشان فیلم هم بزاریم؟ منظورم فیلم از کهکشان -
Gharibe Gomnam
اون تاپیکش جداس
که شما فرمودید بزنم ولی چیزی نذاشتید توش@0Farzam0
میشه بفرستین ادرسشو میخوام بزارم -
@Ozan-hs نه خودم رو میگم
-
@Soniaaa
البته بگم شاید دوستاتون بگن ما هم امکانات نداریم
مثلا باشگاه نداریم یا مثلا تابلو و ورودی خاصی نداریم
اما اونا اردبیل لاقل از امکانات شهر و مکان های گردشگریش برخوردارند
باور کنین حتی معایب اونا آرزو ماها هست
ما هم باشگاه نداریم ما هم ورودی خاص نداریم عین یه مدرسه
ما حتی تو یه تپه ای هستیم که یه طرفش به سبلان نگاه میکنه و کلا خالیه
و کلا اطرافش خالیه خرس و گرگ و روباه هم دیده شده تو شبای سرد
سرویس و حموم خارج ار خوابگاه و اونور حیاط است اونم تو سرمای اونجا که این هفته کلا برف بود
حتی یه مکان واسه گردشگری نداریم کلا شهر تو یه ساعت میشه رفت و برگشت و امکانات خاصی نداره
Hhh Hh
شاید واسه شما هم که اون شب از تجربه و روبرو شدن با دانشگاه پرسیدین جالب باشه
تصور میکردم لااقل یه فضای مطالعه یه کتابخونه ت دانشگاه یه باشگاه لاقل واسه باشگاه داشته باشیم
از تصورات خوابگاه فک میکردم تو اتاق مثلا دو تا میز هست که دورش میزه لاقل میشه درس خوند دورش اما اولا که صندلی نداشتیم دورش بشینیم ثانیا چند تا صندلی که تونستیم از غذاخوری قرص بگیریم نمیشه خوند
چون واقعا نمیزارن درس بخونی میزارو کلا آشغال و وسایلشون میندازن نمیزارن بخونیم
پیراهن هامون رو تا میکنیم چون رخت آویزی نیست تا آویزون کنیم یه کمد ۱ در نیم متری دادن که کل وسایلمون رو باید بزاریم
تو خوابگاه هم خبری از تلویزیون و ساعت نیس
تو یه اتاق بیست متری هم ۱۲ نفر هستیم
در حالی که بقیه دانشگاه های فرهنگیان لاقل تو تهران کرج یزد اینطور نیستن تو یه اتاق نهایتن ۶ نفر
تنوع غذایی ما هم علاوه بر کیفیت خیلی پایینش کمه و به جز مرغ یخ زده غذای جالبی ندارن اونم مرغی که استخونش از گوشتش بیشتره
فقط صبحانه خوبی میدن شام که اصلا خوب نیس
ناهار هم همون مرغ به شکل مختلف مرغ و آلوچه یا مرغ و سیب زمینی البته یه بار هم سبزی قورمه میدن که نماد و اسمشه کلا لوبیا و سبزی های تر
تو بقیه فرهنگیان ها مثلا تهران یا یزد کشک بادمجون پاستا تو فهرست غذاشون هست -
@Soniaaa
البته بگم شاید دوستاتون بگن ما هم امکانات نداریم
مثلا باشگاه نداریم یا مثلا تابلو و ورودی خاصی نداریم
اما اونا اردبیل لاقل از امکانات شهر و مکان های گردشگریش برخوردارند
باور کنین حتی معایب اونا آرزو ماها هست
ما هم باشگاه نداریم ما هم ورودی خاص نداریم عین یه مدرسه
ما حتی تو یه تپه ای هستیم که یه طرفش به سبلان نگاه میکنه و کلا خالیه
و کلا اطرافش خالیه خرس و گرگ و روباه هم دیده شده تو شبای سرد
سرویس و حموم خارج ار خوابگاه و اونور حیاط است اونم تو سرمای اونجا که این هفته کلا برف بود
حتی یه مکان واسه گردشگری نداریم کلا شهر تو یه ساعت میشه رفت و برگشت و امکانات خاصی نداره
Hhh Hh
شاید واسه شما هم که اون شب از تجربه و روبرو شدن با دانشگاه پرسیدین جالب باشه
تصور میکردم لااقل یه فضای مطالعه یه کتابخونه ت دانشگاه یه باشگاه لاقل واسه باشگاه داشته باشیم
از تصورات خوابگاه فک میکردم تو اتاق مثلا دو تا میز هست که دورش میزه لاقل میشه درس خوند دورش اما اولا که صندلی نداشتیم دورش بشینیم ثانیا چند تا صندلی که تونستیم از غذاخوری قرص بگیریم نمیشه خوند
چون واقعا نمیزارن درس بخونی میزارو کلا آشغال و وسایلشون میندازن نمیزارن بخونیم
پیراهن هامون رو تا میکنیم چون رخت آویزی نیست تا آویزون کنیم یه کمد ۱ در نیم متری دادن که کل وسایلمون رو باید بزاریم
تو خوابگاه هم خبری از تلویزیون و ساعت نیس
تو یه اتاق بیست متری هم ۱۲ نفر هستیم
در حالی که بقیه دانشگاه های فرهنگیان لاقل تو تهران کرج یزد اینطور نیستن تو یه اتاق نهایتن ۶ نفر
تنوع غذایی ما هم علاوه بر کیفیت خیلی پایینش کمه و به جز مرغ یخ زده غذای جالبی ندارن اونم مرغی که استخونش از گوشتش بیشتره
فقط صبحانه خوبی میدن شام که اصلا خوب نیس
ناهار هم همون مرغ به شکل مختلف مرغ و آلوچه یا مرغ و سیب زمینی البته یه بار هم سبزی قورمه میدن که نماد و اسمشه کلا لوبیا و سبزی های تر
تو بقیه فرهنگیان ها مثلا تهران یا یزد کشک بادمجون پاستا تو فهرست غذاشون هست@Ozan-hs در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Soniaaa
البته بگم شاید دوستاتون بگن ما هم امکانات نداریم
مثلا باشگاه نداریم یا مثلا تابلو و ورودی خاصی نداریم
اما اونا اردبیل لاقل از امکانات شهر و مکان های گردشگریش برخوردارند
باور کنین حتی معایب اونا آرزو ماها هست
ما هم باشگاه نداریم ما هم ورودی خاص نداریم عین یه مدرسه
ما حتی تو یه تپه ای هستیم که یه طرفش به سبلان نگاه میکنه و کلا خالیه
و کلا اطرافش خالیه خرس و گرگ و روباه هم دیده شده تو شبای سرد
سرویس و حموم خارج ار خوابگاه و اونور حیاط است اونم تو سرمای اونجا که این هفته کلا برف بود
حتی یه مکان واسه گردشگری نداریم کلا شهر تو یه ساعت میشه رفت و برگشت و امکانات خاصی نداره
Hhh Hh
شاید واسه شما هم که اون شب از تجربه و روبرو شدن با دانشگاه پرسیدین جالب باشه
تصور میکردم لااقل یه فضای مطالعه یه کتابخونه ت دانشگاه یه باشگاه لاقل واسه باشگاه داشته باشیم
از تصورات خوابگاه فک میکردم تو اتاق مثلا دو تا میز هست که دورش میزه لاقل میشه درس خوند دورش اما اولا که صندلی نداشتیم دورش بشینیم ثانیا چند تا صندلی که تونستیم از غذاخوری قرص بگیریم نمیشه خوند
چون واقعا نمیزارن درس بخونی میزارو کلا آشغال و وسایلشون میندازن نمیزارن بخونیم
پیراهن هامون رو تا میکنیم چون رخت آویزی نیست تا آویزون کنیم یه کمد ۱ در نیم متری دادن که کل وسایلمون رو باید بزاریم
تو خوابگاه هم خبری از تلویزیون و ساعت نیس
تو یه اتاق بیست متری هم ۱۲ نفر هستیم
در حالی که بقیه دانشگاه های فرهنگیان لاقل تو تهران کرج یزد اینطور نیستن تو یه اتاق نهایتن ۶ نفر
تنوع غذایی ما هم علاوه بر کیفیت خیلی پایینش کمه و به جز مرغ یخ زده غذای جالبی ندارن اونم مرغی که استخونش از گوشتش بیشتره
فقط صبحانه خوبی میدن شام که اصلا خوب نیس
ناهار هم همون مرغ به شکل مختلف مرغ و آلوچه یا مرغ و سیب زمینی البته یه بار هم سبزی قورمه میدن که نماد و اسمشه کلا لوبیا و سبزی های تر
تو بقیه فرهنگیان ها مثلا تهران یا یزد کشک بادمجون پاستا تو فهرست غذاشون هستآهان راستی تو خوابگاه نت و آنتن نداریم
مروح کن دل و جان را...🌊🕊
-
@Ozan-hs در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Soniaaa
البته بگم شاید دوستاتون بگن ما هم امکانات نداریم
مثلا باشگاه نداریم یا مثلا تابلو و ورودی خاصی نداریم
اما اونا اردبیل لاقل از امکانات شهر و مکان های گردشگریش برخوردارند
باور کنین حتی معایب اونا آرزو ماها هست
ما هم باشگاه نداریم ما هم ورودی خاص نداریم عین یه مدرسه
ما حتی تو یه تپه ای هستیم که یه طرفش به سبلان نگاه میکنه و کلا خالیه
و کلا اطرافش خالیه خرس و گرگ و روباه هم دیده شده تو شبای سرد
سرویس و حموم خارج ار خوابگاه و اونور حیاط است اونم تو سرمای اونجا که این هفته کلا برف بود
حتی یه مکان واسه گردشگری نداریم کلا شهر تو یه ساعت میشه رفت و برگشت و امکانات خاصی نداره
Hhh Hh
شاید واسه شما هم که اون شب از تجربه و روبرو شدن با دانشگاه پرسیدین جالب باشه
تصور میکردم لااقل یه فضای مطالعه یه کتابخونه ت دانشگاه یه باشگاه لاقل واسه باشگاه داشته باشیم
از تصورات خوابگاه فک میکردم تو اتاق مثلا دو تا میز هست که دورش میزه لاقل میشه درس خوند دورش اما اولا که صندلی نداشتیم دورش بشینیم ثانیا چند تا صندلی که تونستیم از غذاخوری قرص بگیریم نمیشه خوند
چون واقعا نمیزارن درس بخونی میزارو کلا آشغال و وسایلشون میندازن نمیزارن بخونیم
پیراهن هامون رو تا میکنیم چون رخت آویزی نیست تا آویزون کنیم یه کمد ۱ در نیم متری دادن که کل وسایلمون رو باید بزاریم
تو خوابگاه هم خبری از تلویزیون و ساعت نیس
تو یه اتاق بیست متری هم ۱۲ نفر هستیم
در حالی که بقیه دانشگاه های فرهنگیان لاقل تو تهران کرج یزد اینطور نیستن تو یه اتاق نهایتن ۶ نفر
تنوع غذایی ما هم علاوه بر کیفیت خیلی پایینش کمه و به جز مرغ یخ زده غذای جالبی ندارن اونم مرغی که استخونش از گوشتش بیشتره
فقط صبحانه خوبی میدن شام که اصلا خوب نیس
ناهار هم همون مرغ به شکل مختلف مرغ و آلوچه یا مرغ و سیب زمینی البته یه بار هم سبزی قورمه میدن که نماد و اسمشه کلا لوبیا و سبزی های تر
تو بقیه فرهنگیان ها مثلا تهران یا یزد کشک بادمجون پاستا تو فهرست غذاشون هستآهان راستی تو خوابگاه نت و آنتن نداریم
-
@Zahra-HD
خواهرمنم همینه
مثلا هی منو بغل میکنه هی مامانمو بغل میکنه از کولم بالا میره میدونم چی میگی
هرچی هم بهش میگم که بابا من خوشم نمیاد
گوش نمیده که
الان غروب داشتیم باهم راجع به کتاب خوندن حرف میزدیمGharibe Gomnam کاملا مثل خواهر خودم
تنها مژده ای که میتونم بهت بدم اینه که بزرگ بشه خوب میشه واقعا خوب میشه ها -
@Ozan-hs نه خودم رو میگم
-
@hanu
#رو_که_نیس -
Uranium
@hanu هانیه یاد بگیر -
@Homayoun-Shajarian
سخن از زبان ما میگویی
