هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Gharibe Gomnam چند روز کلاسامون تو حیاط برگذار میشد
اینقدر باحال بود -
Sachli
واقعا
موقع زلزله و اینجور بلایا مردم که به هم کمک میکنن یا بعضی تغییرات(هرچند کوتاه و کم) جالبن -
Hhh Hh
الهی تجربه کنم
البته بدون خسارت
بعد خونمون دوطبقه است
مثلا فکرشو بکن در باز نشه از پنجره خودمونو بندازیم پایین
کوچه ما ۸۰ ۹۰ درصد خونه ها دوطبقه است ولی همسایه ما خونش ویلاییه یعنی سقفش پایین تره من پنجره اتاقم به حیاط پشتشون مشرفه
همیشه با خودم مجسم میکنم اگه از اینجا بپرم رو سقفشون چی میشه
سقفشونم نچسبیده به حیاط ماها
فاصله داریمGharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Hhh Hh
الهی تجربه کنم
البته بدون خسارت
بعد خونمون دوطبقه است
مثلا فکرشو بکن در باز نشه از پنجره خودمونو بندازیم پایینیا حضرتی عباس
-
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Hhh Hh
الهی تجربه کنم
البته بدون خسارت
بعد خونمون دوطبقه است
مثلا فکرشو بکن در باز نشه از پنجره خودمونو بندازیم پایینیا حضرتی عباس
@Alba
من یه شب یه خوابی دیدم سانیا تا یه هفته فقط میخندیدم
خواب دیدم خونمون مهمونیه هوا روبه تاریک شدن بود به قولی گرگ و میش بود
بعد یهو همه جا رو سیل گرفت اب داشت میومد بالا زلزله هم میومد بعد ما دیدم پایین خونمون انقدر اب هست که مثل دریا هم طول داره هم عمق
بعد تولد بود اون روز
بادکنک های تولد رو گرفتیم
زنداییم و دخترداییم
منو خواهرم
و...
با بادکنک رفتیم پایین رسیدم به خشکی -
Hhh Hh
الهی تجربه کنم
البته بدون خسارت
بعد خونمون دوطبقه است
مثلا فکرشو بکن در باز نشه از پنجره خودمونو بندازیم پایین
کوچه ما ۸۰ ۹۰ درصد خونه ها دوطبقه است ولی همسایه ما خونش ویلاییه یعنی سقفش پایین تره من پنجره اتاقم به حیاط پشتشون مشرفه
همیشه با خودم مجسم میکنم اگه از اینجا بپرم رو سقفشون چی میشه
سقفشونم نچسبیده به حیاط ماها
فاصله داریمGharibe Gomnam
بله...
️
من فقط ی بار اینجور فکرا زد به سرم(بازم بوده ولی این بیشتر یادمه...) :
مامان و بابام خونه نبودن...
ی هواپیمای جنگی به خونمون خیلی نزدیک شد. فکر میکردی میخواد رو سقف بیاد پایین. و صداش کل خونه رو پر کرده بود....
من بالا داشتم درس میخوندم.... صدای استاد نمیومد . متوقفش کردم تا هواپیماهه رد بشه... داشتم تصور میکردم که کجا دقیقا میوفته... چه چیز هایی رو برداریم.... بقیه رو کجا پناه بدمم.... بعد خودم برم جنگ
️
️
بعد که صداش دور شد و رفت. آروم رفتم پایین دیدم همه خواهرام رنگ صورتشون از ترس پریده... تا نگو موقع اون صدا و لرزش داشتن بلند داد میکشیدن..... -
Hhh Hh آره ولی خب اینجا خسارت جانی نداشتیم
بیشتر تو مرکز زلزله ها خونه ها خراب شده بودن که کسی توشون نبوده
و این خوب بود -
Sachli
بستگی داره طرف کی باشه چندسالش باشه ناز نازی باشه ترسو باشه پسرباشه یا دختر -
-
شبتون بخیرررر
-
شبتون بخیرررر
Gharibe Gomnam
شب تو هم بخیر -
-
Seyed sadegh Razavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba سلام
ببخشید شما ترم اول بیوشیمی هم داشتین یا نه؟سلام خوبید؟
من بیوشیمی دارم ولی ترم اول نیست
فعلا با شیمی عمومی و شیمی آلی میسازم
راستی شما آزمایشگاه بیوشیمی اینا هم دارید؟@Alba در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Seyed sadegh Razavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba سلام
ببخشید شما ترم اول بیوشیمی هم داشتین یا نه؟سلام خوبید؟
ممنون
من بیوشیمی دارم ولی ترم اول نیست
آها
فعلا با شیمی عمومی و شیمی آلی میسازم
آسون تر از بیوشیمین قاعدتا؟
راستی شما آزمایشگاه بیوشیمی اینا هم دارید؟
حقیقتا آزمایشگاه نه ولی ترم اول بیوشیمی رو داریم
-
Hhh Hh
زهرا از این ارزوها نکن لطفا
الان یاد یه چیز افتادم خندم گرفت
معاون راهنماییم تعریف میکرد که اینا داشتن میرفتن مسافرت دوتا خانم پشت نشسته بود یه خانم جلو ماشینم پراید بود با سرعت ۸۰ ۹۰
میگفت از پشت یکی بهش گفت شارژر رو بده
شارژ هم تو داشبرد بود
اون خانمی که جلو نشسته بود سن بالا بود از این چیزا سر در نمیاورد
میگفت من یه لحظه خم شدم سمت داشبرد
نفهمیدم چیشد زدم به کانکس پلیس
میگه یهو دیدم
۲۰ ۳۰ تا سرباز با رکابی و شلوارک زدن بیرون
بعد شوهرخواهرش بهش زنگ زده بود که به تمام کانکس های کشور اماده باش دادنGharibe Gomnam Hhh Hh دختره تا حالا فکر میکردم پسره
و احتمالا اسمشم ۹۰درصد حسین باشه
-
پدرم برادرم رو تو راه پله بغل کرد، رسیدیم طبقه دوم که برق رفت.جوری تکون میداد که پدرم با برادرم افتادن زمین. رسیدیم بیرون مردم همه تو خیابون بودن بعضیا اینقدر حالشون بد بود که بالا میاوردن. گوشی ها آنتن نمیداد. برق نبود
Matin Mousavi 1 کی
نگو که امشب دوباره زلزله اومده کرمانشاه
سنقر چیزی نبود -
-
انجمن در تسخیر اینجانب
جغد انجمن