|
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Soniaaa آره این خوبه
بعد از سقوط شاه سلطان حسین صفوى ، و غلبه افغانها بر ایران ، محمود افغان یکى از اقوام خود را که ((مگس خان )) نام داشت فرماندار شیراز کرد.
وى پس از چند روزى که در شیراز بود، روزى کنار قبر حافظ رفت ، بر اثر تعصبات غلطى که داشت تصمیم گرفت قبر حافظ را خراب کند، هر چه اطرافیانش او را نصیحت کردند که از این تصمیم بگذرد، او گوش نکرد، سرانجام قرار بر این شد که از دیوان حافظ، در این مورد، فالى بگیرند، وقتى که دیوان را باز کردند، این شعر در آغاز صفحه راست آن آمد:
اى مگس ! عرصه سیمرغ نه جولانگه تو است
عِرض خود مى برى و زحمت ما مى دارى
مگس خان ، با خواندن این شعر، سخت تحت تاءثیر قرار گرفت ، و از روح حافظ طلب عفو و بخشش کرد.@ABR_DJ
وواااااااااو -
@ma-a
عااا من خیلی کم معنیشو فهمیدم ولی خیلیم بد نیس -
@Soniaaa اخه داره میگه بیخیالش شو ب زحمتش نمی ارزه
-
حافظ این بیتتو نشنیده میگیرم عزیز دلم
-
بسیار انسان خوش شانسی هستید.
اره خیر سرم
-
یچیزی ک جالبه
-
@ma-a
خب چیشد بعدش؟ -
@Soniaaa ببین هی داره شعرای جدید میده
مثلا پارسال
با کتابای مختلف
برای من چند تا شعر خاص هی میومد
ولی الان نه
غزلایی میاد ک تاحالا ندیدمشون -
@Soniaaa ببین هی داره شعرای جدید میده
مثلا پارسال
با کتابای مختلف
برای من چند تا شعر خاص هی میومد
ولی الان نه
غزلایی میاد ک تاحالا ندیدمشون@ma-a من یادمه
۶ بار
با ۶ تا کتاب مختلف
تو خونه های مختلف
شعر جوزا سحر نهاد اورد -
@Soniaaa ببین هی داره شعرای جدید میده
مثلا پارسال
با کتابای مختلف
برای من چند تا شعر خاص هی میومد
ولی الان نه
غزلایی میاد ک تاحالا ندیدمشون@ma-a
میخواد حوصلت سر نره -
@Soniaaa
میخاد شعرای بیشتری یاد بگیرممم -
وای برم خونمون بسه دا
-
Matin Mousavi 1 بگو خوشم نیاد منفی میدم
-
میگه که:
دختره رفت امتحان رانندگی، بعد افسر بهش گفت دنده عقب بگیر. دختره خواست دنده عقب بگیره خواست دست بندازه پشت صندلیه دست انداخت دور گردن افسره
چون عهد نمیشود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پر سودا را -
میگه که:
دختره رفت امتحان رانندگی، بعد افسر بهش گفت دنده عقب بگیر. دختره خواست دنده عقب بگیره خواست دست بندازه پشت صندلیه دست انداخت دور گردن افسره
Matin Mousavi 1
چرا اینارو دقیقا وقتی ک ساعت یک امتحان دارم تعریف میکنی ؟
