هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
Masoud 79 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negwin
شما روزانه چند ساعت درس میخونید ؟سلام آقا مسعود خوب هستین چه عجب سر زدین به انجمن ؟
فااطمه در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
Masoud 79 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negwin
شما روزانه چند ساعت درس میخونید ؟سلام آقا مسعود خوب هستین چه عجب سر زدین به انجمن ؟
ممنون شما خوبین ؟ دیگه من سر نزنم کی میخاد سر بزنه
-
️
️
️
️
️
️
️
کَسايی که باهاشون يه رَنگ بوديم ؛ وَ پُشتِ سَرمون هَفتاد رَنگ بودَن ... پیشاپیش یلداتون مُبارَک !
️
️
️
️
️
️
️
اونایی که براشون از جون مایه گذاشتیم اما موقع خطر مارو فراموش کردن هم..
پیشاپیش یلداتون مبارڪ
️
️
️
️
️
️
️
بامَعرِفتايی که تو غَمهاشون کِنارشون بوديم ؛ و تو شاديهاشون فَراموش شدیم ... شُما هَم پیشاپیش یلداتون مبارک.
️
️
️
️
️
️
️
عَزیزایى که دوستشون داشتيم ؛ وَلى دِلمون رو شِکوندن ... طوری نیست ، شُما هَم پیشاپیش یلداتون مبارک.
️
️
️
️
️
️
️
با مَرامایی کِه رو زخمهاشون مَرهَم گذاشتيم ؛ و رو زَخمهامون نَمَک پاشيدَن ... دَمِتون گرم پیشاپیش یلداتون مبارک.
️
️
️
️
️
️
️
کَسایی که در شادیها باهامون خوب بودن و موقع سختی ها زیر پاهامونو خالی کردن
پیشاپیش یلداتون مبارک!
️
️
️
️
️
️
️
اَمّا یه سِری دوستام هَستَن کِه هَمیشه بودَن وَ ايشالا پايَندِه باشَن , دوستِتون دارَم , دَمِتون گرم ...
یلداتون پیشاپیش مبارک.️
️
️
️
️
️
️
️
-
گاهی دلم نمی خواست تو را ببینم ام تو در کنارم بودی و نقس هایت یخ روزهایم را باز می کرد.
گاهی دلم نمی خواست تو را بخوانم اما تو مثل یک ترانه ی زیبا بر لبم زندگی می کردی.
من در کنار تو بودم بی آنکه شور و نوایی داشته باشم.
بی انکه بدانم تو از خورشید گرمتری.
بی آنکه بدانم تو از همه ی شعرهایی که من از بر کرده ام شنیدنی تری.
من در کنار تو بودم اما دریغا نمی دانستم کجا هستم.
نمی دانستم از اسما نها و زمین چه می خواهم.
هر شب در دیوان حافظ دنبال کسی می گشتم که مرا تا دروازه های قیامت ببرد.
من انگار منتظر بودم که کسی بیاید که قلبش زادگاه همه ی گلها باشد.
وقتی به من نگاه میکردی چشم هایم را بستم .
وقتی در جاده های خاطره غزل خواندی ایستادم و خاموش ماندم.
مهربانانه آمدی سنگدلانه رفتم.
از شکفتن گفتی از خزان سرودم ناگهان مه همه جا را گرفت.
حرفهایم مرطوب شد و چشمهایت با ابرهای مهاجر رفتند.
شب امد و چراغها نیامدند.ظلمت آمد و چشمهایت نیامد.
شب در دلم چنان خیمه زد که انگار هزاران سال قصد اقامت دارد.
کاش نی ها از جدایی من و تو حکایت میکردند.
اکنون می خواهم دنیا پنجره ای شود و من از قاپ ان به افق نگاه کنم.
و انقدر دعا بخوانم که تو با نخستین خورشید به خانه ام بیایی.
اکنون دوست دارم باغهای زمین را دور بریزم انگاه گلهای تازه ای بیافرینمو
تقدیم تو کنم.....
-
سلام
قسمت تشدید نوسان کسی میدونه تو کدوم ویدیو دکتر طلوعیه؟
@دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء -
-
-
حلال کنید. خداحافظ