هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
دانشجویان درس خون دانشجویان پیراپزشکینوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۴ آخرین ویرایش توسط پرستو بابایی انجام شده
وای ولی من از این استاد فیزیکه متنفرم متنفر
-
@Dr-Mahh
و این بده
نوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهSeyed sadegh Razavi خیلی
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کاش بیکار بودم
-
Seyed sadegh Razavi من شوخی دارم باهاش اون اگ نداره
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Dr-Mahh منتغیه
-
آی ستاره....
نوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهSeyed sadegh Razavi امری داشتی؟!
-
Seyed sadegh Razavi سید تو هم وضعت خرابه ها
دیشب با حافظ رفتیم کما.......فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Farhadd
سلام منم رسوندی بهش؟ -
Seyed sadegh Razavi امری داشتی؟!
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Dr-Mahh بنازم اعتماد به نفسو
-
@Dr-Mahh منتغیه
نوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهSeyed sadegh Razavi شکی نیس
-
@_گل-سرخ_
من هستمفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهپرستو بابایی عزیزید شما
️
حوصلم به شدت سر رفته و دوستم از یه چیزی ناراحته بعضی وقتا حدس هام درست در نمیاد امیدوارم که ایندفعه هم اینطوری باشه -
@Farhadd
سلام منم رسوندی بهش؟Seyed sadegh Razavi
سلام؟ گفت نمیخوام ببینمش؟
میدونی فالت چی در اومد؟
اصلا بخونم .........؟ -
@Dr-Mahh بنازم اعتماد به نفسو
نوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۶ آخرین ویرایش توسط CpR انجام شدهSeyed sadegh Razavi
یاد ستارهِ سهیل گفتن دختر عموم افتادم برا همین اینو گفتم -
@Dr-Mahh بنازم اعتماد به نفسو
نوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهSeyed sadegh Razavi حالا آتیش نگیری سه تا پشت سر هم فرستادی
-
Seyed sadegh Razavi
سلام؟ گفت نمیخوام ببینمش؟
میدونی فالت چی در اومد؟
اصلا بخونم .........؟فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Farhadd در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Seyed sadegh Razavi
سلام؟ گفت نمیخوام ببینمش؟
بابا ما با حافظ این حرفا رو نداشتیم که
میدونی فالت چی در اومد؟
اصلا بخونم .........؟بخون بیزحمت
-
Seyed sadegh Razavi
یاد ستارهِ سهیل گفتن دختر عموم افتادم برا همین اینو گفتمفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Dr-Mahh آها
-
Seyed sadegh Razavi حالا آتیش نگیری سه تا پشت سر هم فرستادی
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Dr-Mahh حواستون باشه آتیشه دامنه بقیه رو نگیره....
-
@Dr-Mahh حواستون باشه آتیشه دامنه بقیه رو نگیره....
نوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Dr-Mahh آره خلاصه
-
نوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۴۰ آخرین ویرایش توسط CpR انجام شده
من اومده بودم کرمان بعد رفتم دسشویی
یه دختره داشت سیگاری میکشید من نفهمیدم چط جستم از دسشویی
حالا دسشویی ها 3 تا بود و خلوتتت فقد همون دختره بودتازه اینط چیزی دیده بودم
-
@Farhadd در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Seyed sadegh Razavi
سلام؟ گفت نمیخوام ببینمش؟
بابا ما با حافظ این حرفا رو نداشتیم که
میدونی فالت چی در اومد؟
اصلا بخونم .........؟بخون بیزحمت
Seyed sadegh Razavi
حافظ گفت :
ای صاحب فال ، تو را با فرهاد خویشاوندی باشد و احاطه دارم که پسرعموی اویی ...........
ولی یکی از خصال تو مرا بسیار به ترس وا داشته ......
خبر رسیده که مجازات خود در باب افتادن در سیاه چاله ای را تایید نمودی و فرهاد را هم در این امر میخواهی شریک کنی ؟
حقیقت دارد؟.......میدانی تو با این فعل خود چه ضربه ای به ادبیات پارسی و پاسداشت ان و بقای ادمیان وارد میکنی؟!!
فرهاد در سیاهچاله بمیرد تو چه میکنی؟
فرهاد استعدادی دارد که ما به آن در این اوان نیازمندیم...... -
نوشتهشده در ۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۳:۴۲ آخرین ویرایش توسط CpR انجام شده
بعد باز دختره قشنگم میگ من سیگاری شدم نمیخواستم جلو بابام بکشم اومدم دسشوییا
منم ک هنگ کرده بودم قیافش ترسناک بود گفتم خوبه