هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
خستم از همه چیز
از این روند
از اینکه نمیدونم آخرش چی میشه
از این همه سر درگمی
کاش زودتر این ۲ ،۳ سال بگذره -
هیچ کس دقیقا نمیداند چرا جهان زمین را خلق کرد و چرا حیات در زمین شکل گرفت؟
به نظر میرسد حضور کهکشانها، #ستارگان، سیارات و در نهایت حیات وابسته به یک سری ثابتهای #فیزیکی بنیادی باشد که بدون آنها هیچ چیز قابل تعریف نیست.
نظریه جهانهای چندگانه بیان میکند جهان ما تنها یکی از بینهایت جهان دیگری است که به طور پیوسته جهانهایی در آن متولد میشود.
جهانهای نوزاد به طور وسیعی توسط قوانین بنیادی فیزیک ساخته میشوند، ولی فقط تعداد بسیار کمی از آنها از جمله زمین، مستعد #حیات هستند.Gharibe Gomnam
پاسخ اینجاست که در واقع هیچ متریالیستی و ماده گرایی نمی داند که چرا جهان زمین را خلق کرد. اگر بخواهیم پاسخ این سوال را به شکل تجربی پاسخ دهیم، به بن بست های شدیدی بر می خوریم.
هیچ کس در نهایت نخواهد توانست بفهمد چرا ماده؟ چرا وجود؟ چرا الکترون، پروتون و نوترون؟ و اینکه چرا حیات در زمین؟
شاید بتوان دلایل شهودی مبنی بر وجود استعداد هایی در این کره برای حیات پیدا کرد. اما هیچ کدام باز به این سوال پاسخ نخواهند داد که چرا این زمین؟ چرا این منطقه؟ و چرا حتی این نوع حیات؟اینجاست که ما به روشی روی می آوریم که به شکل غیر مستقیم پاسخ ما به این سوال را می دهد. روشی که پاسخ هایش را نمی توان با استفاده از ابزار علم سنجید و درباره آن نظر داد. این چیزی فراتر از علم است.
تبریک! ما از پوزیتیویسم به پست مدرنیسم وارد شده ایم.
اینجا دیگر علم پاسخگوی بلامنازع بازی کیهان نیست. زیرا ابزار هایش برای سنجش همه پدیده ها طراحی نشده.
و دعوت می کنم از دین. شکلی از سنجش واقعیت که به ما گزاره هایی را پیشنهاد می دهد که با علم قابل سنجش نیست. زیرا به شکل مستقیم و غیر مستقیم قابل اندازه گیری نیستند. (نمونه آن را می توانید در "تجارب نزدیک به مرگ" ببینید)
حال از کجا بدانیم گزاره هایی که دین به ما از واقعیت ارائه می دهد صحیح است؟ با روش های اثبات اصل دین. بعد از آنکه دین برای ما اثبات شد، گزاره هایی که به ما می گوید نیز قابل اعتبارند. هرچند به وسیله علم قابل سنجش نباشند.
باز گردیم به موضوع اصلی و گفتیم که نمی توان پاسخ سوال اول را به وسیله ماده گرایی داد. پس به سراغ توضیح دین می رویم. دین می گوید که آن یکتا و بی نیاز که وجودش حتمی و الزامیست، در کتابی که سراسر معجزه است و معجزه بودن آن به اثبات رسیده، به ما می گوید که کیهان را خلق نکردیم مگر برای اینکه ما را پرستش کنند و عبرتی باشد برای شما انسان ها.
اینجا توضیح من به پایان می رسد اما پاسخ سوال نه. من خواستم مازاد بر نظریات فیزیک دانان، زیست شناسان و دیگر دانشمندان، و به طور خلاصه علم، توضیح روش های دیگر فهم موضوعات از جمله دین را نیز مد نظر قرار دهیم
نکته اینجاست که ما باید همیشه برای پاسخ سوالاتمان روایت های متفاوت و دسته اول را بخوانیم.
موفق باشید -
Gharibe Gomnam
پاسخ اینجاست که در واقع هیچ متریالیستی و ماده گرایی نمی داند که چرا جهان زمین را خلق کرد. اگر بخواهیم پاسخ این سوال را به شکل تجربی پاسخ دهیم، به بن بست های شدیدی بر می خوریم.
هیچ کس در نهایت نخواهد توانست بفهمد چرا ماده؟ چرا وجود؟ چرا الکترون، پروتون و نوترون؟ و اینکه چرا حیات در زمین؟
شاید بتوان دلایل شهودی مبنی بر وجود استعداد هایی در این کره برای حیات پیدا کرد. اما هیچ کدام باز به این سوال پاسخ نخواهند داد که چرا این زمین؟ چرا این منطقه؟ و چرا حتی این نوع حیات؟اینجاست که ما به روشی روی می آوریم که به شکل غیر مستقیم پاسخ ما به این سوال را می دهد. روشی که پاسخ هایش را نمی توان با استفاده از ابزار علم سنجید و درباره آن نظر داد. این چیزی فراتر از علم است.
تبریک! ما از پوزیتیویسم به پست مدرنیسم وارد شده ایم.
اینجا دیگر علم پاسخگوی بلامنازع بازی کیهان نیست. زیرا ابزار هایش برای سنجش همه پدیده ها طراحی نشده.
و دعوت می کنم از دین. شکلی از سنجش واقعیت که به ما گزاره هایی را پیشنهاد می دهد که با علم قابل سنجش نیست. زیرا به شکل مستقیم و غیر مستقیم قابل اندازه گیری نیستند. (نمونه آن را می توانید در "تجارب نزدیک به مرگ" ببینید)
حال از کجا بدانیم گزاره هایی که دین به ما از واقعیت ارائه می دهد صحیح است؟ با روش های اثبات اصل دین. بعد از آنکه دین برای ما اثبات شد، گزاره هایی که به ما می گوید نیز قابل اعتبارند. هرچند به وسیله علم قابل سنجش نباشند.
باز گردیم به موضوع اصلی و گفتیم که نمی توان پاسخ سوال اول را به وسیله ماده گرایی داد. پس به سراغ توضیح دین می رویم. دین می گوید که آن یکتا و بی نیاز که وجودش حتمی و الزامیست، در کتابی که سراسر معجزه است و معجزه بودن آن به اثبات رسیده، به ما می گوید که کیهان را خلق نکردیم مگر برای اینکه ما را پرستش کنند و عبرتی باشد برای شما انسان ها.
اینجا توضیح من به پایان می رسد اما پاسخ سوال نه. من خواستم مازاد بر نظریات فیزیک دانان، زیست شناسان و دیگر دانشمندان، و به طور خلاصه علم، توضیح روش های دیگر فهم موضوعات از جمله دین را نیز مد نظر قرار دهیم
نکته اینجاست که ما باید همیشه برای پاسخ سوالاتمان روایت های متفاوت و دسته اول را بخوانیم.
موفق باشیدReza-H سلام
لذت بردم
دوست دارم بیشتر باهاتون اشنا شم. -
Reza-H سلام
لذت بردم
دوست دارم بیشتر باهاتون اشنا شم.Erfan Iranmanesh 1
سلام
ممنونم از شما
بله. این چنین موضوعاتی واقعا لذت بخشند -
Erfan Iranmanesh 1
سلام
ممنونم از شما
بله. این چنین موضوعاتی واقعا لذت بخشندReza-H اهل کجایی؟؟چه رشته ای؟!
-
Reza-H اهل کجایی؟؟چه رشته ای؟!
Erfan Iranmanesh 1
ساکن یاسوجم
تجربی -
Gharibe Gomnam
پاسخ اینجاست که در واقع هیچ متریالیستی و ماده گرایی نمی داند که چرا جهان زمین را خلق کرد. اگر بخواهیم پاسخ این سوال را به شکل تجربی پاسخ دهیم، به بن بست های شدیدی بر می خوریم.
هیچ کس در نهایت نخواهد توانست بفهمد چرا ماده؟ چرا وجود؟ چرا الکترون، پروتون و نوترون؟ و اینکه چرا حیات در زمین؟
شاید بتوان دلایل شهودی مبنی بر وجود استعداد هایی در این کره برای حیات پیدا کرد. اما هیچ کدام باز به این سوال پاسخ نخواهند داد که چرا این زمین؟ چرا این منطقه؟ و چرا حتی این نوع حیات؟اینجاست که ما به روشی روی می آوریم که به شکل غیر مستقیم پاسخ ما به این سوال را می دهد. روشی که پاسخ هایش را نمی توان با استفاده از ابزار علم سنجید و درباره آن نظر داد. این چیزی فراتر از علم است.
تبریک! ما از پوزیتیویسم به پست مدرنیسم وارد شده ایم.
اینجا دیگر علم پاسخگوی بلامنازع بازی کیهان نیست. زیرا ابزار هایش برای سنجش همه پدیده ها طراحی نشده.
و دعوت می کنم از دین. شکلی از سنجش واقعیت که به ما گزاره هایی را پیشنهاد می دهد که با علم قابل سنجش نیست. زیرا به شکل مستقیم و غیر مستقیم قابل اندازه گیری نیستند. (نمونه آن را می توانید در "تجارب نزدیک به مرگ" ببینید)
حال از کجا بدانیم گزاره هایی که دین به ما از واقعیت ارائه می دهد صحیح است؟ با روش های اثبات اصل دین. بعد از آنکه دین برای ما اثبات شد، گزاره هایی که به ما می گوید نیز قابل اعتبارند. هرچند به وسیله علم قابل سنجش نباشند.
باز گردیم به موضوع اصلی و گفتیم که نمی توان پاسخ سوال اول را به وسیله ماده گرایی داد. پس به سراغ توضیح دین می رویم. دین می گوید که آن یکتا و بی نیاز که وجودش حتمی و الزامیست، در کتابی که سراسر معجزه است و معجزه بودن آن به اثبات رسیده، به ما می گوید که کیهان را خلق نکردیم مگر برای اینکه ما را پرستش کنند و عبرتی باشد برای شما انسان ها.
اینجا توضیح من به پایان می رسد اما پاسخ سوال نه. من خواستم مازاد بر نظریات فیزیک دانان، زیست شناسان و دیگر دانشمندان، و به طور خلاصه علم، توضیح روش های دیگر فهم موضوعات از جمله دین را نیز مد نظر قرار دهیم
نکته اینجاست که ما باید همیشه برای پاسخ سوالاتمان روایت های متفاوت و دسته اول را بخوانیم.
موفق باشیدReza-H
جالب بود ممنون -
@Alba
چه کسی رو میگی
با من که نیستی؟ -
Reza-H
جالب بود ممنونGharibe Gomnam
سلامت باشید -
Erfan Iranmanesh 1
ساکن یاسوجم
تجربیReza-H خوبه
امیدوارم همیشه بدرخشی -
Reza-H خوبه
امیدوارم همیشه بدرخشیErfan Iranmanesh 1
ممنون
همچنین شما -
دو سیاستمدار داشتند در داخل یک رستوران با هم بحث می کردند
گارسون از آنها پرسید: در مورد چه چیزی بحث می کنید؟
سیاستمدار: ما داشتیم برای کشتن ١۴ هزار نفر انسان و یک الاغ برنامه ریزی می کردیم
گارسون: چرا یک الاغ ؟!
سپس سیاستمدار رو به همکارش کرد و گفت: ببین، نگفتم با این روش هیچکس به ١۴ هزار نفر انسان اهمیتی نمی دهد!خیلی مسائل جزئی و کم اهمیت که در رسانههای ما مطرح میشود، برای این است که مسائل مهم و اصلی را به حاشیه ببرد و توجه کسی به آنها جلب نشود.
-
اگه با سرعت نور حرکت کنیم سفر به:
ماه ۱.۲ ثانیه
مریخ ۴ دقیقه
زحل ۱ ساعت
پلوتو ۵ساعت و نیم
پروکسیما قنطورس ۴ سال
سیاره wolf چهارده سال
کهکشان آندرومدا ۲.۵ میلیون سال
کهکشان IC1101 یک میلیارد سال
و سفر به لبه عالم ۴۶ میلیارد سال طول میکشه. -
Gharibe Gomnam
سلامت باشیدReza-H
یکی هم این بود
اگر جهان با یک انفجار تاریک آغاز می شد چه اتفاقی می افتاد؟
به اعتقاد محققان بیگ بنگ تنها #انفجار آغازین نبوده است و ظاهر همه ذرات و تشعشعات موجود در جهان با انفجار بزرگ دیگری همراه شده که جهان ما را با ذرات ماده تاریک پر کرده و ممکن است بتوانیم آن را تشخیص دهیم.
جهان اولیه مکانی بسیار عجیب و غریب بود. شاید مهمترین اتفاقی که در کیهان ما رخ داد، رویداد تورم بود که در زمانهای بسیار اولیه پس از انفجار بزرگ، جهان ما را وارد دوره ای از انبساط بسیار سریع کرد. با پایان یافتن تورم، میدانهای کوانتومی عجیب و غریبی که آن رویداد را هدایت می کردند، از بین رفته و خود را به سیل ذرات و تشعشعاتی تبدیل کردند که امروزه باقی مانده اند.
زمانی که جهان ما کمتر از ۲۰ دقیقه سن داشت، آن ذرات شروع به جمع شدن خود به اولین #پروتون ها و نوترون ها در طول آنچه ما بیگ بنگ هسته ای می نامیم، کردند. بیگ بنگ یا انفجار بزرگ هسته ای ستونی از کیهانشناسی مدرن است، زیرا محاسبات پشت آن به طور دقیق میزان هیدروژن و هلیوم در کیهان را پیش بینی می کند.
شرح این مقاله در مجله تخصصی Universe Today
-
محققان ژاپنی برای نخستین بار در جهان توانستهاند از سلولهای یک موش نر، تخمک بسازند و با کمک آن موشی متولد شده که دارای دو پدر است. آنها برای این کار از سلولهای پوست دو موش نر استفاده کردهاند.
پیش از این هم در آزمایشگاه، موشهایی با دو پدر یا دو مادر بیولوژیکی ایجاد شده بود. اما این نخستین بار است که با کمک سلولهای یک موش نر موفق به تولید «تخمک» شدهاند.
-
اینم خیلی باحال بود
محققان مدعی کشف روشی شدهاند که با استفاده از خصوصیات دنیای کوانتوم، میتواند سرعت ساعت برخی سیستمها را تغییر دهد و حتی آنها را معکوس کند. این کار موجب میشود ذرات کوانتومی در زمان به عقب برگردند. آنها با طراحی یک «پروتکل بازگشت» یک فوتون را به وضعیت قبلی خود بازگرداندند.
دانشمندان میگویند در آزمایشها موفق شدهاند با کمک نوعی سوئیچ کوانتومی یک فوتون را پیش از عبور از کریستال به حالت اولیه خود برگردانند. این روش اگرچه بسیار جذاب بهنظر میرسد، اما پیادهسازی آن در مقیاسهای بزرگتر اگر نگوییم غیرممکن، فوقالعاده سخت است.
«میگوئل ناواسکوئس» از محققان این مطالعه میگوید: «اگر بتوانیم یک انسان را درون جعبهای بدون اثرگذاری خارجی قرار دهیم، بهلحاظ تئوری [بازگشت زمان] ممکن خواهد بود. اما با پروتکلهایی که فعلاً در اختیار داریم، احتمال دستیابی به موفقیت در انجام این کار بسیار بسیار پایین است.»
بنابراین این کشف مهم بهجای کمک به سفر در زمان، میتواند در کامپیوترهای کوانتومی استفاده شود و درصورت بروز خطا، کیوبیتها را به حالتی قبلتر برگرداند.
-
@Alba
چه کسی رو میگی
با من که نیستی؟Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba
چه کسی رو میگی
با من که نیستی؟نه بابا بچه های دانشگاه
دعوا کردم آروم شدم -
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba
چه کسی رو میگی
با من که نیستی؟نه بابا بچه های دانشگاه
دعوا کردم آروم شدم@Alba
منم نیاز دارم
-
محققان ژاپنی برای نخستین بار در جهان توانستهاند از سلولهای یک موش نر، تخمک بسازند و با کمک آن موشی متولد شده که دارای دو پدر است. آنها برای این کار از سلولهای پوست دو موش نر استفاده کردهاند.
پیش از این هم در آزمایشگاه، موشهایی با دو پدر یا دو مادر بیولوژیکی ایجاد شده بود. اما این نخستین بار است که با کمک سلولهای یک موش نر موفق به تولید «تخمک» شدهاند.
Gharibe Gomnam
یاد یه بحثی افتادم که گفته می شد شاخصه ایجاد حیات چیه؟همه ما قبول داریم که علاوه بر جسم مادی، روح انسان به وجود آورنده جان در ماست که باز هم بحث های مفصلی در این باره هست اما فعلا فرض می کنیم که این گزاره درسته
حالا در یک انسان عادی اگر انگشت اورا قطع کنیم دیگر انگشت قطع شده اون رو دارای روح اون فرد نمی دونیم. حتی اگر در شرایط آزمایشگاهی بافت اون رو زنده نگه داریم.
سوال اینجاس. وجود روح تابعی از چیه؟
وجود یا عدم وجود جسم؟ وجود احساسات در بافت مورد نظر؟ یا...؟
حالا چند وقت پیش دانشمندان سلول های عصبی انسان رو کشت دادن که وظیفه درک رو بر عهده دارن. آیا این باعث شده که در این سلول های روح ایجاد بشه؟ اگر نه پس چطور انسان با تعداد زیادی از همین ها روح دارد؟ و اگر بله؛ چگونه و چرا؟