هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
همکلاسی های من آدمای عجیبین
باهم رفیقن و دوثانیه ی بعد انگار سالهاست باهم دشمن خونی بودن و بعد دوباره رفیق میشن...
کلاس ما هیچوقت یک روز آروم و بی حاشیه رو سپری نمیکنه
و بچه ها بهیچ وجه راضی نمیشن که کمی بالغانه تر رفتار کنن
معنای دانشجویی و رفاقت برای بچه های ما کاملا ناآشناست باهم بیرون میرن اما درعین حال باعث حذف هم از جمع میشن
و بجای قلب هم تو لیست نیازمندی هم جا دارن
تو همچین بیغوله ای وجود کسی که اینطور نباشه حقیقتا عجیب، دوراز ذهن والبته ارزشمنده -
a big storm
-
آه واگیر دارد ، مثل خمیازه
پخش میشود توی هوا و آوار میشود روی دل آدم هایی مثل من که گیرنده غصه دارند. -
شاید من برای گلِ او بودن بیش از اندازه مقاوم و جسور بودم...

-
همکلاسی های من آدمای عجیبین
باهم رفیقن و دوثانیه ی بعد انگار سالهاست باهم دشمن خونی بودن و بعد دوباره رفیق میشن...
کلاس ما هیچوقت یک روز آروم و بی حاشیه رو سپری نمیکنه
و بچه ها بهیچ وجه راضی نمیشن که کمی بالغانه تر رفتار کنن
معنای دانشجویی و رفاقت برای بچه های ما کاملا ناآشناست باهم بیرون میرن اما درعین حال باعث حذف هم از جمع میشن
و بجای قلب هم تو لیست نیازمندی هم جا دارن
تو همچین بیغوله ای وجود کسی که اینطور نباشه حقیقتا عجیب، دوراز ذهن والبته ارزشمندهمهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
همکلاسی های من آدمای عجیبین
باهم رفیقن و دوثانیه ی بعد انگار سالهاست باهم دشمن خونی بودن و بعد دوباره رفیق میشن...
کلاس ما هیچوقت یک روز آروم و بی حاشیه رو سپری نمیکنه
و بچه ها بهیچ وجه راضی نمیشن که کمی بالغانه تر رفتار کنن
معنای دانشجویی و رفاقت برای بچه های ما کاملا ناآشناست باهم بیرون میرن اما درعین حال باعث حذف هم از جمع میشن
و بجای قلب هم تو لیست نیازمندی هم جا دارن
تو همچین بیغوله ای وجود کسی که اینطور نباشه حقیقتا عجیب، دوراز ذهن والبته ارزشمندهمثل تمام آشنایی های دیگه
ماهم اصلا خوب باهم شروع نکردیم
بشدت رواعصاب و رو مخ هم بودیم
وهردو تصویر اشتباهی ازهم داشتیم
اما بخوای یا نخوای وقتی کنار هم فرکانست قرار بگیری؛ تاثیر میپذیری...
وماهم ازین قاعده مستثنی نبودیم
واینجوری شد که روز اول تمرین پراتیک(به واحدهای عملی پرستاری میگن) بدون اینکه دقیقا متوجه بشیم چه اتفاقی افتاده روی هم تاثیرگذاشتیم و نتیجه اون روز این شد که تا شب نسبت به هم کنجکاو شده بودیم! -

-
احساس میکنم از پیمانهی جوانیام مقدار ناچیزی باقی مانده! حس میکنم فرصت کمی دارم تا از ته ماندهی جوانیام استفاده کنم

-

-
-

@0yasin-sh0 علامت سواله م لابد تیتر کاره
-
@0yasin-sh0 علامت سواله م لابد تیتر کاره
مهشید حسن زاده 0 نه این علامت سوالبا تعجب بود این حالت ک هم سواله برات هن عجیب

-
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
@Soniaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker
میدونستی همیشه آخرین نفری هستی که از چتش لفت میدم و خیلیم دیر تر ؟
ابهت خاصی داری فرزندم
️تو دوستِ خوب منی


@Miss-Joker
تو هم همینطور

️ -
مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
همکلاسی های من آدمای عجیبین
باهم رفیقن و دوثانیه ی بعد انگار سالهاست باهم دشمن خونی بودن و بعد دوباره رفیق میشن...
کلاس ما هیچوقت یک روز آروم و بی حاشیه رو سپری نمیکنه
و بچه ها بهیچ وجه راضی نمیشن که کمی بالغانه تر رفتار کنن
معنای دانشجویی و رفاقت برای بچه های ما کاملا ناآشناست باهم بیرون میرن اما درعین حال باعث حذف هم از جمع میشن
و بجای قلب هم تو لیست نیازمندی هم جا دارن
تو همچین بیغوله ای وجود کسی که اینطور نباشه حقیقتا عجیب، دوراز ذهن والبته ارزشمندهمثل تمام آشنایی های دیگه
ماهم اصلا خوب باهم شروع نکردیم
بشدت رواعصاب و رو مخ هم بودیم
وهردو تصویر اشتباهی ازهم داشتیم
اما بخوای یا نخوای وقتی کنار هم فرکانست قرار بگیری؛ تاثیر میپذیری...
وماهم ازین قاعده مستثنی نبودیم
واینجوری شد که روز اول تمرین پراتیک(به واحدهای عملی پرستاری میگن) بدون اینکه دقیقا متوجه بشیم چه اتفاقی افتاده روی هم تاثیرگذاشتیم و نتیجه اون روز این شد که تا شب نسبت به هم کنجکاو شده بودیم!مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
همکلاسی های من آدمای عجیبین
باهم رفیقن و دوثانیه ی بعد انگار سالهاست باهم دشمن خونی بودن و بعد دوباره رفیق میشن...
کلاس ما هیچوقت یک روز آروم و بی حاشیه رو سپری نمیکنه
و بچه ها بهیچ وجه راضی نمیشن که کمی بالغانه تر رفتار کنن
معنای دانشجویی و رفاقت برای بچه های ما کاملا ناآشناست باهم بیرون میرن اما درعین حال باعث حذف هم از جمع میشن
و بجای قلب هم تو لیست نیازمندی هم جا دارن
تو همچین بیغوله ای وجود کسی که اینطور نباشه حقیقتا عجیب، دوراز ذهن والبته ارزشمندهمثل تمام آشنایی های دیگه
ماهم اصلا خوب باهم شروع نکردیم
بشدت رواعصاب و رو مخ هم بودیم
وهردو تصویر اشتباهی ازهم داشتیم
اما بخوای یا نخوای وقتی کنار هم فرکانست قرار بگیری؛ تاثیر میپذیری...
وماهم ازین قاعده مستثنی نبودیم
واینجوری شد که روز اول تمرین پراتیک(به واحدهای عملی پرستاری میگن) بدون اینکه دقیقا متوجه بشیم چه اتفاقی افتاده روی هم تاثیرگذاشتیم و نتیجه اون روز این شد که تا شب نسبت به هم کنجکاو شده بودیم!اولین تمرین پراتیک اینطور شروع شد که به احترام بزرگترین عضو تیم اجازه دادیم جلسه رو مدیریت کنه و تصمیم براین شد که هرچی تااونزمان یادگرفته بودیم رو مرور کنیم و من تازه میتونستم از بقیه تمایزش بدم
کنار بزرگترین عضو گروه نشسته بود و منتظر بودم یکبار دیگه فقط یکبار دیگه نمک بریزه یا کوچکترین شوخی ای بکنه تا بقول خودم آسفالتش کنم...(البته بعدها خودش تعریف میکرد که اون هم از من همچین دل خوشی نداشته ظاهرا و فکرمیکرده آدم خشک و متعصب و بیروحی هستم)
اما تا بخودمون اومدیم دیدیم سخت درحال رقابت باهمیم تا زودتر کامل تر و صحیح تر به سوالات مروری هم تیمی مون جواب بدیم... -
مهشید حسن زاده 0 نه این علامت سوالبا تعجب بود این حالت ک هم سواله برات هن عجیب

@0yasin-sh0 خب چی هم سواله برات هم عجیب

-
@0yasin-sh0 خب چی هم سواله برات هم عجیب

مهشید حسن زاده 0 هیچی


-
@ABR_DJ دوران کچل بودنم رو هم دیدید
چن ماه پیش صفر صفر کردم
به دنیا وفایی نیست
.
جالبش اینجاست
وقتی کچل کردم بیشتر میچسبیدن بهم:-\ میگن ته ریش دوس دارن ولی ته مو ....
|
شعردانه




تو تقدیرت به یکی از اونا گره خورده