هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
بیاید باورکنیم.
دلیل پرواز کردن "پر"نیست!!!!
پریدن باور پرنده ایست که به پرواز می اندیشد. -
-
@faezeh-lay
سلام صبحتون بخیر
تولدتون پیشاپیش مبارک
سوال:
الان تاریخ تولدتون رو نوشتید ما باید کادو بخریم؟؟؟؟
سوال:
الان که تاریخ تولدتون رو نوشتید ما باید تو این روز کیک بخوایم از شما؟؟؟؟
راستی میدونید روز تولدتون سه شنبه بوده؟؟؟ -
Zahra M
سلام صبحتون بخیر
تولدتون پیشاپیش مبارک
سوال:
الان تاریخ تولدتون رو نوشتید ما باید کادو بخریم؟؟؟؟
سوال:
الان که تاریخ تولدتون رو نوشتید ما باید تو این روز کیک بخوایم از شما؟؟؟؟
تولد شما هم چهارشنبه است
پ.ن: جریان چیه تاریخ تولد ها نوشته شده؟؟؟یعنی همگی کادو میخواید؟؟؟یا کمپینی چالشی چیزی هست؟؟
-
Zahra M
سلام صبحتون بخیر
تولدتون پیشاپیش مبارک
سوال:
الان تاریخ تولدتون رو نوشتید ما باید کادو بخریم؟؟؟؟
سوال:
الان که تاریخ تولدتون رو نوشتید ما باید تو این روز کیک بخوایم از شما؟؟؟؟
تولد شما هم چهارشنبه است
پ.ن: جریان چیه تاریخ تولد ها نوشته شده؟؟؟یعنی همگی کادو میخواید؟؟؟یا کمپینی چالشی چیزی هست؟؟
@javadm328 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
Zahra M
سلام صبحتون بخیر
تولدتون پیشاپیش مبارک
سوال:
الان تاریخ تولدتون رو نوشتید ما باید کادو بخریم؟؟؟؟
سوال:
الان که تاریخ تولدتون رو نوشتید ما باید تو این روز کیک بخوایم از شما؟؟؟؟
تولد شما هم چهارشنبه استو البته یک سال و یازده ماه پس از من چشم به جهان گشوده اید
پ.ن: جریان چیه تاریخ تولد ها نوشته شده؟؟؟یعنی همگی کادو میخواید؟؟؟یا کمپینی چالشی چیزی هست؟؟
ست کردن با هم
-
چرا مردم نمی دانند
که لادن اتفاقی نیست
نمی دانند در چشمان دم جنبانک امروز برق آبهای شط دیروز است ؟
چرا مردم نمی دانند
که در گلهای ناممکن هوا سرد است؟
-
قبله من
چه قدر ساده و آرام،
چه قدر صبور و صميمي،
تو در من آميختي.
باور کن تو را در اولين نماز نخوانده جستجو کردم
که هنوز به قنوت گريه نرسيده سلامم دادي.
بعد...
من ماندم و دستان پر دعايي
که به آسمان پر استجابت چشمانت آويخته شد.
اصلا بيا و تو بگو...
تو بگو کدامين سو قبله ي من است!؟ -
در این سرای بی كسی كسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زندیكی زشب گرفتگان چراغ بر نمی كند
كسی به كوچه سار شب در سحر نمی زندنشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ كز شبی چنین سپیده سر نمی زنددل خراب من دگر خراب تر نمی شود
كه خنجر غمت از این خراب تر نمی زندگذر گهی است پر ستم كه اندرو به غیر غم
یكی صلای آشنا به رهگذر نمی زندچه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زندنه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند -
دود می خیزد ز خلوتگاه من
کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟
با درون سوخته دارم سخن
کی به پایان می رسد افسانه ام ؟
-
من به سیبی خشنودم
و به بوییدن یک بوته ی بابونه
من به یک آیینه یک بستگی پاک قناعت دارم
من نمی خندم اگر بادکنک می ترکد
و نمی خندم اگر فلسفه ای ماه را نصف کند
من صدای پر بلدرچین را می شناسم
ماه در خواب بیابان چیست؟
-
اگر مرگ نبود دست ما در پی چیزی می گشت
و بدانیم اگر نور نبود منطق زنده ی پرواز دگرگون می شد
و بدانیم که پیش از مرجلن خلائی بود در اندیشه ی دریاها
مرگ پایان یک کبوتر نیست
مرگ وارونه ی یک زنجره نیست
مرگ در ذهن اقاقی جاریست
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می گوید
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است
گاه در سایه نشسته است به ما می نگرد
و همه می دانیم ریه های لذت پر اکسیژن مرگ است
-
به سراغ من اگر می آیید
پشت هیچستانم
پشت هیچستان رگ های هوا پر قاصد هایی است
که خبر می آرند از گل وا شده ی دورترین نقطه ی خاک
پشت هیچستان چتر خواهش باز است
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود
زنگ باران به صدا می آید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیا یید که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی