هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
لبخند بزن
تو فردا به دنیا میایی -
:)))))
-
اه اه اه
-
متوجهم
-
کاش می تونستم برم یک جا یا پیش یکی که فقط گوس کنه بهم و فقط گاهی ارومم تو چشام نگاه کنه.
و منتظر بمونه تا ادامه حرفمو بشنوه.هی
یا می رفتم یک جایی اروم و گریه کنم این بغض لعنتی این حرفا مونده رو دلم و..
هوففففف.سنگینی تحمل بعضی حرفا
خییلیی زیاده پر درده.
-
اخر ش چی می خواد بشه.
خیلییی چیزا پوچه
بی ارزشه -
قلممم
نوشتن و یک جایی ارووماینا اگر نباشه.
من خفه میشممم -
چراااا
چرا باید دروغ بگم
چطور جواب یک سوال رو که می دونم و طرف منتظره پاسخه رو ندم
و دروغ ببافم -
Opal در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مهشید حسن زاده 0
سلام
چقدر قشنگ تعریف کردی، آزمایشگاه و پراتیک اولین تجربههای کار گروهیمون خیلی خوبن🥺
ولی سوال پیش میاد
منظورت از اینکه تو آزمایشگاه dress code ندارین چیه؟روپوش سفید نمیپوشین؟
و چرا تو آزمایشگاه بیوشیمی از هم خون گرفتین؟ برای کار خاصی بوده حتما که من یادم نمیاد:))سلام بروی ماهت
قربونت دترم🥰مرسی ازت که انرژی خوب بم دادی
بپرس جانم🤌
چرا روپوش سفیدو که میپوشیم ولی دیگه برا زیرش مجبور نیستیم حتما لباس مشکی بپوشیم یا کفش مشکی داشته باشیم و... کلا آزادیم.
چونکه میخواستیم مقادیر یسری چیزا مثلا یسری پروتئین رو تو خون اندازه بگیریم...وخب برای همینم رفتیم هماتولوژی که ابزارو وسایلشو داشته باشیممهشید حسن زاده 0
اوه حالا فهمیدم
ما قانون کفش رو توی بخش داریم ولی اینکه زیر روپوش لباس مشکی بپوشید برام جدید بود -
تناقض
خب من این وسط چرا باید دروغ بگم. چون تناقض ایجاد می شه؟؟
واییییی
-
این پست پاک شده!
-
کل روز به شوق شبه سر می شه.
بعد با این حرفانابود می شه میره عههههه
به امید اینکه شب با خیال اسوده بخوابم. با انرژی و حال خوببعد همش نابود شددد. عهههه
-
نیم ساعت فقط نیم ساعت شیمی خوندم می خواستم اخر شب فقل 3 رو بخونم و بعد بخوابم.
حالا با این حال و روز بد و اعصاب خرد. خوابمم ریخت بهم -
نیم ساعت فقط نیم ساعت شیمی خوندم می خواستم اخر شب فقل 3 رو بخونم و بعد بخوابم.
حالا با این حال و روز بد و اعصاب خرد. خوابمم ریخت بهم -
کاش می تونستم برم یک جا یا پیش یکی که فقط گوس کنه بهم و فقط گاهی ارومم تو چشام نگاه کنه.
و منتظر بمونه تا ادامه حرفمو بشنوه.هی
یا می رفتم یک جایی اروم و گریه کنم این بغض لعنتی این حرفا مونده رو دلم و..
هوففففف.سنگینی تحمل بعضی حرفا
خییلیی زیاده پر درده.
jahad_121 چییییی شده؟
-
هیچ کس با من چنان من مردم ازاری نکرد.
این من من هم نشست و مثل من کاری نکرد