هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Nilay]

@Dr_Eliov اینکه احساس کنی اشتباه زندگی کردی واقعا حس بدیه‍️

[بابونــــه]

چرا کارتش نیومده:|||||
من پیگیری کنم

[در حال بارگذاری...]

@Aya-Tay اره هی میخای درستش کنی میبینی هیچی نمیشه
همش درجا میزنی انگار

[Nilay]

@eel بیا برای منم پیگیری کن
هنوز نیومده‍️

[در حال بارگذاری...]

@eel در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

چرا کارتش نیومده:|||||
من پیگیری کنم

@Aya-Tay در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@eel بیا برای منم پیگیری کن
هنوز نیومده‍️

برا من اومده
فشاررررررررررررر
F/A

[بابونــــه]

@Aya-Tay بابا یعنی چی
من استرس گرفتم

[بابونــــه]

@Dr_Eliov برا منم اومده

[در حال بارگذاری...]

@eel میاد بابا استرس چرا

[بابونــــه]

فقط اگه بره تو سایت ببینه آخرین بازدید سایتو بد میشه
که فکر می کنم فقط یبار رفته کلاً
انشاالله لو نمیرم

[بابونــــه]

@Dr_Eliov کارت من نیست اصلا
ولی نمیدونم

[بابونــــه]

من فقط میخام بدونم کجا افتاده...
۳ منطقه افتادن توی دو تا مدرسه
همه دوستام افتادن اون یکی من افتادم این یکی

[Ramos9248]

@0yasin-sh0 آره باید کلاس بذاریم

[Ramos9248]

خوبه دیگه از فصل بعدی همون بازی اول یه فرش قرمز پهن کنید و جام رو بدین به سوگلی فقط بذارید بقیه تیم ها یه فوتبال سالم برگزار کنند:))
بازی رفت و برگشت با پیکان که تو آزادی برگزار شد
الانم هواداراشون، یه قسمتی از جایگاه هوادارای نساجی رو اشغال کردن:))

[زهرا بنده خدا 2]

[زهرا بنده خدا 2]

به پیشنهادش گوش دادم
نیازی به انکار احساسات نیست
حداقل اینکه تو این زمینه آسیبی بهم نمیزنه
رمان زندگیشون رو خوندم و گریه کردم

[زهرا بنده خدا 2]

گاهی حرصم گرفت از این همه شهید شهید کردن
و اونجایی که همسرشون نامه نوشتن واسه امام حسین و خواستن که به آرزوشون برسن
برام خاص و متفاوت بود...

[زهرا بنده خدا 2]

اونجایی که گوشیشون رو خاموش کردن تا اون ارتباطی که از نظرشون اشتباه بوده ادامه نداشته باشه
جالب بود

[زهرا بنده خدا 2]

دایی همسرشون گفته بود ازش بدم میومد

[زهرا بنده خدا 2]

تازه خواهرزاده ام را عقد کرده بود.
حقیقتش آن اوایل ازش خوشم نمی آمد. حتی یک درصد هم.
#تیپ و #قیافه ها مان با هم خیلی فرق داشت.
من از این آدم‌های لارج و سوپر دولوکس بودم و او از این #حزب_اللهی های حرص درآر.
هر وقت می رفتم خانه خواهرم،می دیدمش می آمد جلو، خیلی شسته رفته و پاستوریزه سلام و علیک می‌کرد. دستش روی سینه اش بود و گردنش کج و انگار شکسته. ریش پرپشتی داشت و یک لبخند به قول مذهبی‌ها عرفانی هم روی لبش بود کلا از این فرمان آدم‌هایی که دیدنشان لج ما جوان های امروزی را در می آورد

[مهشید حسن زاده 0]

دیوونه🤌
نگا کن کاراشو آخه....🤌🤌
نه به اون حرص دادنش
نه به این سوپرایزای یهوییش
الان باز نمیدونم ازدستش عصبانیم یا خوشال🥲🤌
ولی کارش باارزش بودو قشنگ....
همه چیش مدل خودشه...
حتی غافلگیرکردناش...
ینی تو فکرشم نمیکنی که همچین کاری بکنه...یاحتی اصا متوجه شده باشه یا براش مهم باشه...ولی حواسش هست:)
عجببب....
#تودلی