هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
@اسمان-ابی در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@njzamin عربی
ها همون اقای خشن...خیلی پرانرژی هستش توی شبکه ۷ دیدمش
@njzamin خشن؟؟؟
نه اتفاقا خیلیم خوش اخلاقه برعکس
-
@njzamin خشن؟؟؟
نه اتفاقا خیلیم خوش اخلاقه برعکس
@اسمان-ابی در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@njzamin خشن؟؟؟
نه اتفاقا خیلیم خوش اخلاقه برعکس
کدوم محصولات رو میگین؟
-
-
@اسمان-ابی در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@njzamin خشن؟؟؟
نه اتفاقا خیلیم خوش اخلاقه برعکس
کدوم محصولات رو میگین؟
22ستاره در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@اسمان-ابی در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@njzamin خشن؟؟؟
نه اتفاقا خیلیم خوش اخلاقه برعکس
کدوم محصولات رو میگین؟
حرف اوخری
-
وصل نشد که وصل نشد :face_with_cold_sweat: مضخرفه واقعا
-
یه کنکوری در کتابخانه رنگی گفته است:
بهتره به جای دانلود کتاب که عموما غیرقانونی و فاقد رضاییت صاحبان اثر است ، اونارو از کتابفروشی ها تهیه کنیم و یا از طریق اپلیکیشن های موجود) ، با قیمت مناسبتری اما به صورت حلال دانلود کنیم .
در صورت عدم توان مالی ، میشه به عضویت کتابخونه های سطح شهر دراومد.لینکی که گذاشته بودی تو این پیامت پاک شد
-
دیشب خواب زن سابقم رو دیدم،موهاش رو بلوند کرده بود و آرایش غلیظی داشت،تو یه کازینو کنار شوهرش نشسته بود و داشت ورق بازی می کرد.من هم اونجا نقش کارت پخش کن رو داشتم!آدم تو خواب به کجاها که نمیره.دو تا ورق بهشون دادم،انگار من رو نشناخته بودن،شوهرش یه نگاه به ورق هاش کرد و با تحقیر بهم گفت:این چه طرز دست دادنه؟این که همش دو لو خشته!
زن سابقم نگاه دقیقی به من کرد و گفت:تو همون ابلهی نیستی که من سه سال عمرم رو باهاش هدر دادم؟
گفتم:نه نه!شاید فقط یکم شبیهش باشم!
اما اون اصرار داشت که حرفش درسته،آخر سر گفت:اگه راست میگی شلوارت رو در بیار،پشت پات یه خال داری.
این شد که محافظ های شوهرش به زور شلوارم رو در آوردن و من یکهو از خواب بلند شدم،شر شر عرق می ریختم،با دلهره یه لیوان آب خوردم و خوابیدم.
این بار خواب دیدم تو وان یه مسافرخونه قدیمی دارم خودم رو می شورم که ناگهان صدای شلیک گلوله و فریاد زنی رو شنیدم،سریع حوله رو دورم پیچیدم و از حموم بیرون اومدم،صدا از اتاق کناری بود،در رو با لگد باز کردم و دیدم زن سابقم پوست و استخون کنج دیوار وایساده و شوهرش تنفگ گرفته سمتش!وقتی من رو دید تفنگ رو گرفت طرفم و گفت:تو دیگه کی هستی؟
زن سابقم با گریه گفت:این همون ابلهیه که من سه سال عمرم رو باهاش هدر دادم!
گفتم:نه،شاید یکم شبیهش باشم!
شوهرش گفت:چرا لخت اومدی اینجا؟نکنه با این رابطه داری؟
گفتم:من فقط داشتم خودم رو می شستم!
پوزخند زد و انگشتش رو گذاشت رو ماشه و بنگ!با فریاد از خواب پریدم،سرم داشت می ترکید،این بار آرامبخش خوردم و خوابیدم.
خواب دیدم تو خیابون برادوی قدم می زنم و بعد رفتم و از یه مرد مهربون یه هات داگ خریدم،دیگه خبری از زن سابقم نبود،مرد مهربون بهم گفت:از این سس خردل هم بزن
منم با ولع همه سس رو خالی کردم،مرد مهربون گفت:وایسا بگم بازم واست بیارن.
زنش رو صدا زد و گفت:عزیزم،یکم دیگه خردل بیار.
وقتی زنش اومد دیدم زن سابقمه،منتها یکم چاق و گوشتی تر شده بود،گفت:کی اون همه سس رو تموم کرده؟
یه نگاه به من کرد و به شوهرش گفت:این؟تو چطور گذاشتی ابلهی که من سه سال عمرم رو باهاش هدر دادم همه سس رو تموم کنه؟
اما قبل از اینکه بگم من اون نیستم،فقط یکم شبیهشم زنگ زدن به پلیس!
با گریه از خواب پریدم،از دیشب تا حالا دارم از خودم می پرسم که چرا خوابش رو دیدم؟غمگینم،من که فراموشش کرده بودم و اصلا بهش فکر نمی کردم،نکنه اون داشته به من فکر می کرده!
انگار دوباره دلم واسش تنگ شد،اصلا چرا آدم باید خواب کسی رو ببینه که می خواد فراموشش کنه؟
-
وقتی بچه بودم، پدرم هر شب به من نصیحتی می کرد که باعث شد زندگیم نابود شه، اون می گفت: وقتی یه راهی رو انتخاب می کنی، هرچقدر هم که سختی داره تحمل کن، نا امید نشو، تا تهش برو.
اون می خواست من رو شجاع و سختکوش بار بیاره، غافل از اینکه من متخصص انتخاب کردن راه های اشتباه بودم!
اشتباهی رفتم تو تیم بسکتبال و با وجود قد بلندی که داشتم، همیشه ذخیره وایسادم، من حتی نمی تونستم از یه متری توپ رو بندازم تو سبد، اما باز تلاش کردم و نا امید نشدم. در حالی که شاید من می تونستم یه تنیس باز حرفه ای شم!
رشته تحصیلیم هم اشتباه انتخاب کردم، و با وجود اینکه توش هیچ استعدادی نداشتم ولی تا تهش رفتم و چند سالی عمرم رو هدر دادم.
من اشتباه های مسخره زیادی کردم اما تلخ ترینش دوست داشتن اشتباهی بود، همه اطرافیانم بهم می گفتن که این دوست داشتن نتیجه ای نداره، اما من گوشم بدهکار نبود، هیچ وقت نمی خواستم قبول کنم که راه رو اشتباهی اومدم، فکر می کردم آخرش همه چیز درست میشه، اما نشد.
آخر سر یه روز به خودم اومدم و دیدم یه عمره دارم واسه چیزهای بی ارزش تلاش می کنم، گاهی با خودم میگم کاشکی پدرم بین نصیحت هاش، حداقل یه بار می گفت اگه فهمیدی یه راه رو اشتباه اومدی، الکی سماجت به خرج نده، همون لحظه بذارش کنار و از نو شروع کن...
-
-
آسوده بخواب خدادهوای ارزو هایت را دارد .نگران باش
فردا صبح خورشید طلوع می کند وتو با زمانمیدوی با به اروز هایت برسی
ساعتت راکوک کنرفیق قرارمان باشد به وقت دکتر شدنم دکتر شدنت به وقت گفتن جمله آخیش خدا یا شکرت به وقت سر وکله زدنمان با کتاب اناتومی ساعت را کوک کن
رفیق دکتر شدن می ارزد به نخوابیدن ها به سختی کشیدن طعم خوش رسیدن می ارزد ب دوست بداران ها تو را به هدفت می رسانند ریز ودقیق بخوان گذشتن از ثانیه ها وغرق شدن در کتاب رفیق کتاب هایت را کلمات را با وجدت درک کن بنویس خلاصه کن جوری درس بخون که اخر شب بیگی دمم گرم چه قد خوندم چه مفید چه خلاصه توپی یا از ان نکته ها ناب که خودت پیدایش کرده وندیدی جای دیگر بگذار این رسیدن ها کوچک غرق لذتت کنند برای بهتر خواندن رفیق تنبلی تنبلی می اورد وتلاش تلاش بهتر شدن بهترین شدن را به دنبال دارد
شبت پر از یاد خدا
mrz @dr-yassi RAHIL_28 @دانش-آموزان-آلاء -
آسوده بخواب خدادهوای ارزو هایت را دارد .نگران باش
فردا صبح خورشید طلوع می کند وتو با زمانمیدوی با به اروز هایت برسی
ساعتت راکوک کنرفیق قرارمان باشد به وقت دکتر شدنم دکتر شدنت به وقت گفتن جمله آخیش خدا یا شکرت به وقت سر وکله زدنمان با کتاب اناتومی ساعت را کوک کن
رفیق دکتر شدن می ارزد به نخوابیدن ها به سختی کشیدن طعم خوش رسیدن می ارزد ب گذشتن ها کتاب هایت رادوست بدار. ان ها تو را به هدفت می رسانند ریز ودقیق بخوان گذشتن از ثانیه ها وغرق شدن در کتاب رفیق کتاب هایت را کلمات را با وجودت درک کن بنویس خلاصه کن جوری درس بخون که اخر شب بگی دمم گرم چه قد خوندم چه مفید چه خلاصه توپی یا از ان نکته ها ناب که خودت پیدایش کرده وندیدی جای دیگر بگذار این رسیدن ها کوچک غرق لذتت کنند برای بهتر خواندن رفیق تنبلی تنبلی می اورد وتلاش تلاش بهتر شدن بهترین شدن را به دنبال دارد
شبت پر از یاد خدا
mrz @dr-yassi RAHIL_28 @دانش-آموزان-آلاء -
ماشالله 16 ساعت:|:|
وقتی میبینین درستون دیه بازده نداره بزاریدش کنار خب...اگه بی خوابی به سرتون زده برید دراز بکشید...چشاتونو ببندید و اصلا بازشون نکنید.....دو حالت داره تو نیم ساعت یا خوابتون میبره یا نع!......اگه نبرد استراحت نسبی به خودتون دادید و حالا میتونید رو یه درس مثه ادبیات یا دینی کار کنین....