شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
دیگر عصبانی نبود؛ غمگین بود. دقیق‌تر: حزن داشت. عجیب‌تر: این حزن را دوست داشت!
چون نه مُخرب بلکه حتی سازنده می‌نمود...- یوسف آتیلگان
-
@ABR_DJ نه تا حالا اینکارو نکرده
🦥
اینکارو میکرد که با همون غفور غفورش به دامان غفران الهی میسپردمش🦥 -
-
عزیزِ نادیده‌ی من!
دنیا مطلقا سیاه و مطلقا سفید نیست!
آدم‌ها مطلقا خوب و مطلقا بد نیستند!
در هرکدام از ما آنقدر بدی هست که کاملا خوب نباشیم و همچنین در هرکدام از ما آنقدر خوبی هست که مطلقا بد نباشیم.
در جهان آنقدر امید هست که ناامید نباشیم و آنقدر ناکامی، که تمام طول زیستنمان به شادی و عیش و نوش نگذرد!
عزیزِ نادیده‌ی من! بعد از این، هر غروب که دلت گرفت و اندوه جهان روی سرت آوار شد، به طلوع هم فکر کن، خزان را که دیدی، به بهار هم فکر کن. و از آدم‌ها که به تو رنجی و اندوهی رسید و به بد بودنشان که فکر کردی؛ به این هم فکر کن که همان آدم‌ها جایی و برای کسی، آدمِ خوبِ داستان‌اند.
نه همیشه ناامید و نه همیشه امیدوار باش؛ چرا که هر شرایط و هر موقعیتی، احساسات متفاوتی را ایجاب می‌کند و همه چیز نسبی‌ست، حتی خوب یا بد بودنِ آدم‌ها و حتی سیاه یا سفید بودنِ جهان...
روی هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌توان مطلقا حساب کرد، اما تو زندگی کن و فراموش نکن که تو باید بتوانی از میان اینهمه انسان، روی خودت حساب کنی...
-
عزیزِ نادیده‌ی من!
دنیا مطلقا سیاه و مطلقا سفید نیست!
آدم‌ها مطلقا خوب و مطلقا بد نیستند!
در هرکدام از ما آنقدر بدی هست که کاملا خوب نباشیم و همچنین در هرکدام از ما آنقدر خوبی هست که مطلقا بد نباشیم.
در جهان آنقدر امید هست که ناامید نباشیم و آنقدر ناکامی، که تمام طول زیستنمان به شادی و عیش و نوش نگذرد!
عزیزِ نادیده‌ی من! بعد از این، هر غروب که دلت گرفت و اندوه جهان روی سرت آوار شد، به طلوع هم فکر کن، خزان را که دیدی، به بهار هم فکر کن. و از آدم‌ها که به تو رنجی و اندوهی رسید و به بد بودنشان که فکر کردی؛ به این هم فکر کن که همان آدم‌ها جایی و برای کسی، آدمِ خوبِ داستان‌اند.
نه همیشه ناامید و نه همیشه امیدوار باش؛ چرا که هر شرایط و هر موقعیتی، احساسات متفاوتی را ایجاب می‌کند و همه چیز نسبی‌ست، حتی خوب یا بد بودنِ آدم‌ها و حتی سیاه یا سفید بودنِ جهان...
روی هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌توان مطلقا حساب کرد، اما تو زندگی کن و فراموش نکن که تو باید بتوانی از میان اینهمه انسان، روی خودت حساب کنی...@Soniaaa خیلی خوب بود...
-
عزیزِ نادیده‌ی من!
دنیا مطلقا سیاه و مطلقا سفید نیست!
آدم‌ها مطلقا خوب و مطلقا بد نیستند!
در هرکدام از ما آنقدر بدی هست که کاملا خوب نباشیم و همچنین در هرکدام از ما آنقدر خوبی هست که مطلقا بد نباشیم.
در جهان آنقدر امید هست که ناامید نباشیم و آنقدر ناکامی، که تمام طول زیستنمان به شادی و عیش و نوش نگذرد!
عزیزِ نادیده‌ی من! بعد از این، هر غروب که دلت گرفت و اندوه جهان روی سرت آوار شد، به طلوع هم فکر کن، خزان را که دیدی، به بهار هم فکر کن. و از آدم‌ها که به تو رنجی و اندوهی رسید و به بد بودنشان که فکر کردی؛ به این هم فکر کن که همان آدم‌ها جایی و برای کسی، آدمِ خوبِ داستان‌اند.
نه همیشه ناامید و نه همیشه امیدوار باش؛ چرا که هر شرایط و هر موقعیتی، احساسات متفاوتی را ایجاب می‌کند و همه چیز نسبی‌ست، حتی خوب یا بد بودنِ آدم‌ها و حتی سیاه یا سفید بودنِ جهان...
روی هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌توان مطلقا حساب کرد، اما تو زندگی کن و فراموش نکن که تو باید بتوانی از میان اینهمه انسان، روی خودت حساب کنی... -
دیشب خواب دیدم چ خوابی..
خواب دیدم دارم با ی قاتل خطرناک ازدواج میکنم...
اما ب طرز عجیبی هردو خییلی همو دوس داشتیمم.. هرچن وظیفه من این بود ک تیر اسلحشو بدزدم و نابود کنم... با اینکار دیگ نمیتونست کسیو بکشه..هچی دیگ منم طی فرایند عروسی تیر اسلحشو دزدیدم و اون اتفاقا شک کرد بهم اما من جوووری با ی حرکت تمیز اونو نابود کردم و ردی از خودم باقی نزاشتم ک دیگ مطمئن شد کار من نیس
اما خب ب خوبی و خوشی ازدواج کردیم و جدا من نفهمیدم پوینت این خواب چی بودناتینگ برای گفتن
-
دیشب خواب دیدم چ خوابی..
خواب دیدم دارم با ی قاتل خطرناک ازدواج میکنم...
اما ب طرز عجیبی هردو خییلی همو دوس داشتیمم.. هرچن وظیفه من این بود ک تیر اسلحشو بدزدم و نابود کنم... با اینکار دیگ نمیتونست کسیو بکشه..هچی دیگ منم طی فرایند عروسی تیر اسلحشو دزدیدم و اون اتفاقا شک کرد بهم اما من جوووری با ی حرکت تمیز اونو نابود کردم و ردی از خودم باقی نزاشتم ک دیگ مطمئن شد کار من نیس
اما خب ب خوبی و خوشی ازدواج کردیم و جدا من نفهمیدم پوینت این خواب چی بود -
دیشب خواب دیدم چ خوابی..
خواب دیدم دارم با ی قاتل خطرناک ازدواج میکنم...
اما ب طرز عجیبی هردو خییلی همو دوس داشتیمم.. هرچن وظیفه من این بود ک تیر اسلحشو بدزدم و نابود کنم... با اینکار دیگ نمیتونست کسیو بکشه..هچی دیگ منم طی فرایند عروسی تیر اسلحشو دزدیدم و اون اتفاقا شک کرد بهم اما من جوووری با ی حرکت تمیز اونو نابود کردم و ردی از خودم باقی نزاشتم ک دیگ مطمئن شد کار من نیس
اما خب ب خوبی و خوشی ازدواج کردیم و جدا من نفهمیدم پوینت این خواب چی بود -
دیشب خواب دیدم چ خوابی..
خواب دیدم دارم با ی قاتل خطرناک ازدواج میکنم...
اما ب طرز عجیبی هردو خییلی همو دوس داشتیمم.. هرچن وظیفه من این بود ک تیر اسلحشو بدزدم و نابود کنم... با اینکار دیگ نمیتونست کسیو بکشه..هچی دیگ منم طی فرایند عروسی تیر اسلحشو دزدیدم و اون اتفاقا شک کرد بهم اما من جوووری با ی حرکت تمیز اونو نابود کردم و ردی از خودم باقی نزاشتم ک دیگ مطمئن شد کار من نیس
اما خب ب خوبی و خوشی ازدواج کردیم و جدا من نفهمیدم پوینت این خواب چی بودMichael Vey سناریوی رمان استاد خلافکار من
-
من از همتون جوون ترم الان ،من و تینا @M-Tina
️
