هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@30πR چطور معلومه ؟!
میگفتم خدایا میشه یه روزی بیاد این شعرارو بخونم براش 
بعدش خندم میگرفت اصن دیوونه شده بودم یه حالی بودم با خودم حرف میزدم 

-
@30πR چطور معلومه ؟!
میگفتم خدایا میشه یه روزی بیاد این شعرارو بخونم براش 
بعدش خندم میگرفت اصن دیوونه شده بودم یه حالی بودم با خودم حرف میزدم 

-
_Reza_ من امروز شربت سبز خوردن وای خیلی خوشمزه بود
ولی اون دختر کوچولو من بودم


من آلبالویی خیلی دوس دارمم
رژ، شربت، لاک همه آلبالویی@30πR در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_Reza_ من امروز شربت سبز خوردن وای خیلی خوشمزه بود
ولی اون دختر کوچولو من بودم


من آلبالویی خیلی دوس دارمم
رژ، شربت، لاک همه آلبالویینوش جونت ... اجرت با امام حسین ... عه اونجا چ میکردی


اره خیلی قشنگه رنگش ...
اینجا خیلی شلوغه ... بعدش بطری میارن ما پر نمیکنیم شروع میکنن میگن تو یزیدی تو شمری اصن این مال تو نیس

خب باید به همه برسه عه اینکارو نکنید -
@30πR در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_Reza_ من امروز شربت سبز خوردن وای خیلی خوشمزه بود
ولی اون دختر کوچولو من بودم


من آلبالویی خیلی دوس دارمم
رژ، شربت، لاک همه آلبالویینوش جونت ... اجرت با امام حسین ... عه اونجا چ میکردی


اره خیلی قشنگه رنگش ...
اینجا خیلی شلوغه ... بعدش بطری میارن ما پر نمیکنیم شروع میکنن میگن تو یزیدی تو شمری اصن این مال تو نیس

خب باید به همه برسه عه اینکارو نکنید -
وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال منناله زیر و زار من زارتر است هر زمان
بس که به هجر میدهد عشق تو گوشمال مننور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو
دست نمای خلق شد قامت چون هلال منپرتو نور روی تو هر نفسی به هر کسی
میرسد و نمیرسد نوبت اتصال منخاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند
هم به مراد دل رسد خاطر بدسگال منبرگذری و ننگری بازنگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو و احتمال منچرخ شنید نالهام گفت منال سعدیا
کآه تو تیره میکند آینه جمال من
|
شعردانه




