هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@تومیوکا-گیو
خیلی دیگه کوچیک بودم این نقشمون بود
یادش بخیر
ولی دیگه وقتی بزگتر شدیم دیگه بیدار می شدیم اما با تاخیر بلکم یکم بیشتر بخوابیم
تا ماشین تو حیاَط نمید مثلا بیدار نمی شدیم.
-
@تومیوکا-گیو
نه کلا از تایمم بهترین استفاده رو میبرم مسافرت اینا بریم مثلا
(شمال نباشه چون شمال جاده ایناشم قشنگه)
میخوابم قشنگ رسیدیم من سر حالم همه خسته بی حال
ولی تهران رفتنی هر چقد میخوابم رسیدنی بازم خوابم میاد -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Venus655
یادش بخیر
-
@تومیوکا-گیو
خیلی دیگه کوچیک بودم این نقشمون بود
یادش بخیر
ولی دیگه وقتی بزگتر شدیم دیگه بیدار می شدیم اما با تاخیر بلکم یکم بیشتر بخوابیم
تا ماشین تو حیاَط نمید مثلا بیدار نمی شدیم.
jahad_121
من خودمو میزدم بخواب بابام بغلم کنه ببره سر جام -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Soniaaa
-
نوشتهشده در ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۴۱ آخرین ویرایش توسط مِهردُخت انجام شده
تا قبل اینکه صمیمی ترین دوستم مزدوج بشه همه چی عالی بود
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شبتون بخیر
من دیگع خیلی خوابم میاد
اگر نمیومد می موندم
دروغ چرا نتم ندارم وای فا خاموشه منم داده مو روشن کردمولی نه خوابمم میاد
من 11 خوردی م میخوابید م دیگه -
@تومیوکا-گیو
خیلی دیگه کوچیک بودم این نقشمون بود
یادش بخیر
ولی دیگه وقتی بزگتر شدیم دیگه بیدار می شدیم اما با تاخیر بلکم یکم بیشتر بخوابیم
تا ماشین تو حیاَط نمید مثلا بیدار نمی شدیم.
jahad_121 آره دقیقاً
وای دلم به حال خواهر بزرگم میسوزه، بچه اول بود و من و خواهر کوچیکم به ترتیب باهاش ۵ و ۷ سال اختلاف سنی داریم
چون بزرگتر بود اون باید سرش تکیه میداد رو صندلی و یکیمون سرمون رو میذاشت رو پاش و میخوابید و اون یکی هم اون جا که پاهامون میذاریم میخوابید(البته بعضی وقتا اونجا رو پر پتو میکردیم، البته برای صفر های طولانی)
بعضی وقتا هم من چون بچه وسط بودم عین خواهر بزرگم میخوابیدم و خواهر کوچیکم که دیگه رسما عشق میکرد
وای خدا یادش بخیر چقدر سر اینکه نوبت کیه که دم پنجره بشینه دعوا میکردیم -
شبتون بخیر
من دیگع خیلی خوابم میاد
اگر نمیومد می موندم
دروغ چرا نتم ندارم وای فا خاموشه منم داده مو روشن کردمولی نه خوابمم میاد
من 11 خوردی م میخوابید م دیگهjahad_121 شبتون بخیر
-
شبتون بخیر
من دیگع خیلی خوابم میاد
اگر نمیومد می موندم
دروغ چرا نتم ندارم وای فا خاموشه منم داده مو روشن کردمولی نه خوابمم میاد
من 11 خوردی م میخوابید م دیگه -
https://forum.alaatv.com/post/3177855
به این تاپیک سر بزنید اطلاعات مفیدی هست به دردتون میخوره -
jahad_121 آره دقیقاً
وای دلم به حال خواهر بزرگم میسوزه، بچه اول بود و من و خواهر کوچیکم به ترتیب باهاش ۵ و ۷ سال اختلاف سنی داریم
چون بزرگتر بود اون باید سرش تکیه میداد رو صندلی و یکیمون سرمون رو میذاشت رو پاش و میخوابید و اون یکی هم اون جا که پاهامون میذاریم میخوابید(البته بعضی وقتا اونجا رو پر پتو میکردیم، البته برای صفر های طولانی)
بعضی وقتا هم من چون بچه وسط بودم عین خواهر بزرگم میخوابیدم و خواهر کوچیکم که دیگه رسما عشق میکرد
وای خدا یادش بخیر چقدر سر اینکه نوبت کیه که دم پنجره بشینه دعوا میکردیمنوشتهشده در ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@تومیوکا-گیو
بچه اولا مظلوم و فداکارن -
@تومیوکا-گیو
نه کلا از تایمم بهترین استفاده رو میبرم مسافرت اینا بریم مثلا
(شمال نباشه چون شمال جاده ایناشم قشنگه)
میخوابم قشنگ رسیدیم من سر حالم همه خسته بی حال
ولی تهران رفتنی هر چقد میخوابم رسیدنی بازم خوابم میاد@Soniaaa تایم منیجمنت : ۱۰ از ۱۰
-
@Venus655 دقیقا
وقتی کسی خونه نبود خواهرم خیلی زحمت مارو میکشید... -
@Fateme-goli سلام
تلگرام دارید؟
اینجا گذاشته، اینم پستشه
https://t.me/medical_stus/18393فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@تومیوکا-گیو پیوست رو میخوام
نیست -
کاردانی فرهنگیان جلل خالق
-
jahad_121 آره دقیقاً
وای دلم به حال خواهر بزرگم میسوزه، بچه اول بود و من و خواهر کوچیکم به ترتیب باهاش ۵ و ۷ سال اختلاف سنی داریم
چون بزرگتر بود اون باید سرش تکیه میداد رو صندلی و یکیمون سرمون رو میذاشت رو پاش و میخوابید و اون یکی هم اون جا که پاهامون میذاریم میخوابید(البته بعضی وقتا اونجا رو پر پتو میکردیم، البته برای صفر های طولانی)
بعضی وقتا هم من چون بچه وسط بودم عین خواهر بزرگم میخوابیدم و خواهر کوچیکم که دیگه رسما عشق میکرد
وای خدا یادش بخیر چقدر سر اینکه نوبت کیه که دم پنجره بشینه دعوا میکردیمفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@تومیوکا-گیو
دقیقاا
وای یادش بخیر سفر که که پتو می زاشتیم انگار هتل بود دیگه
. می شد قشنگ شطرنج پهن کنی
-
نوشتهشده در ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@تومیوکا-گیو
قدرش رو بدونید -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Soniaaa
یعنی چیه دیگه.