هرچی تودلته بریز بیرون۶

[officer k]

در حال بارگذاری...
بههههه
ببین کی اینجاست
حالت چطوره رفیق؟ =)))))))

[در حال بارگذاری...]

officer k
لطف داری
مرسی خوبم تو چطوری؟

[Narges_]

امشب خیلی بازم بهم استرس وارد شد چون بازم داشتم یه سری از اولین ها رو تنهایی تجربه میکردم....
ولی بازم از تجربه کردنشون خوشحالم و این که فردا هم قراره با پای خودم پا بزارم تو یکی از ترسام و این در عین دادن استرس زیاد بهم واسم خوشحال کنندس:)

[officer k]

در حال بارگذاری...
خداروشکر که خوبی رفیق
منم بدی نیستم
خوب شد اومدی =)))

[Narges_]

....broken heart

[در حال بارگذاری...]

officer k
officer k در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خداروشکر که خوبی رفیق

لطف داری

officer k در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

منم بدی نیستم

شکر چخبرا؟ چ میکنی؟

officer k در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خوب شد اومدی =)))

مرسی

[Narges_]

ولی من الان تفکیک بلدم...
مثلا سر این که فنر کتاب زیستمو عوض کردم ذوق دارم
زیستم میتونه نفس بکشه الان

[Narges_]

چه این گربه کیوتهههه

[officer k]

در حال بارگذاری... در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

شکر چخبرا؟ چ میکنی؟

والا افتادم ورودی بهمن
کارام شده:
خوندن کتاب و فیلم‌وسریال و پیاده‌روی

میخوام یه دوره سیاه‌قلم شروع کنم ببینم توانمندیم تا چه حده تو نقاشی

[در حال بارگذاری...]

officer k بسلامتی موفق باشی همیشه و بدرخشی

خوبه پس اثراتت رو هم اینجا بذار ببینیم چ میکنی (بذار ببینیم که یکم بخندیم#شوخی

[پرستو بابایی]

@M-Tina
بیا من هستم ⁦⁩

[Narges_]

پرستو بابایی تو گناه داری

[پرستو بابایی]

@M-Tina
چرا همه میگن من گناه دارم

[Narges_]

پرستو بابایی چون گناه داری

[پرستو بابایی]

@M-Tina
منطقی بود

[Narges_]

پرستو بابایی میدونم

[officer k]

در حال بارگذاری... در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

officer k بسلامتی موفق باشی همیشه و بدرخشی

سلامت باشی
همچنین

خوبه پس اثراتت رو هم اینجا بذار ببینیم چ میکنی (بذار ببینیم که یکم بخندیم#شوخی

باشه

[lO_Ol]

واقعا خودمو درک نمیکنم

[JAVANEH.F]

روزای اول دانشگاه که اومده بودم دانشگاه یه ترس عجیب همراه با خوشحالی زیاد داشتم. وسایلم رو چیدم و از خانواده خداحافظی کردم.... اینکه همه ی کارات روی دوش خودت باشه خیلی سخته. از سلف و لباس شستن تا کارای آموزش و...کنار همه اینا درس خودن و استادای سخت گیر. بعضی وقتا از فشار زیاد توی پله های دانشکده گریه می کردم بعد می رفتم سرکلاس. ولی در کنار اینا خاطره های خوب زیادی هم با بچه ها ساختم مثل اولین برف بازی و مسخره بازی های شب امتحان و چایی های خوابگاه (به همرا بوی گل و دود اتاق بغلی ها :))) ) و.... خلاصه بچه ها دانشگاه درکنار سختی امتحاناش که هرکدوم مثل یه کنکوره واقعا خوش میگذره. مخصوصا خوابگاهش.طوری که توی تابستون دلتون می خواد زودتر ترم بعدی شروع بشه.... به امید دیدن نتایج قشنگتون....راستی اگه سوالی درباره رشته بیوتکنولوژی داشتید خوشحال میشم جواب بدم (از طرف یک عدد دانشجوی ترم 3 خوارزمی)

[Nasrinsani]

درحال حاضر فقط به یک انسان وسواسی تبدیل شدم:/ عالی شد