هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@f-nalist
تو میتونی پسر -
خدایا من دیگه دارم نمیتونم
چرا به انتخاب من احترام نمیذارن؟
دارم از شدت حرصایی که این چند سال خوردم معده درد میگیرم...
به درک...
من میرم از اینجا...
میرم...
قول میدم که برم...
دوست داشتنِ یه طرفه به درد نمیخوره...
دوست داشتن و خیرخواهی ای که تهش حرص دادن باشه به هیچ دردی نمیخوره...
بقض -
نمیتونم درس بخونم...
حیف که یه جایِ درستی پیدا نمیکنم زنگ بزنم همهی حرفایی که تو دلم مونده رو بهشون بزنم
حیف.. -
و چقدر بده آدمایی دورت باشن که درک نکنن(:
آدمایی که شاید یک درصد مدلِ دغدغههای تو رو نداشته باشن ولی ازت توقعات بیخود داشته باشن... -
officer k در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
پیک هم منو به سُخره گرفته
دستم خورد مرد مومن ، خودتو مسخره کن.
نباید این همه به این میخندیدم
این خیلی باحال بود
-
به درکِ هرچی آدمِ مضخرفه
میرم سمت این مدل زندگی کردن(:...
من اینجوری نبودم...
نیاز دارم به دوری و دوستی... -
کارش خیلی زشت بود
اینکه آدم بسپرید زنگ بزنه نصیحت کنه که برم تربیت معلم؟!
این یه بار رو نمیتونم ببخشم
حتی اگه واسه دلسوزی باشه!
میدونید من از این کار متنفرممم
میدونید که نمیتونم این رفتارا رو تحمل کنم
بس کنید!! -
اینجایی که نشستم هرکی رد شه فک میکنه شکست عشقی خوردم:/
-
این ترم به درک
من حوصله جون کندن واسه معدل ندارم...
به درک... -
خسته شدم
خسته از اینکه خودتون یاد میدین به فکر ۴تا بدبخت بیچاره باشیم
میخوایم باشیم
خودخواهی رو یادآوری میکنید!
خودتون میگید کار اصلی یه خانم کار کردن به هرقیمتی نیست
بعد خودتون میخواید من روانمو بذارم پای کاری که دوست ندارم...
همونی که تو دلمه و دوست ندارم به زبون بیارم(:.... -
عین بچه دبیرستانیا واسه تشویق استاد درس میخونن
بیخیال بابا... -
پوووووووف
-
این ترم به درک
من حوصله جون کندن واسه معدل ندارم...
به درک...زهرا بنده خدا 2
من نمیشناسمت زهرا...
آشنایی پیشینی هم با حرفات ندارم... با غمت ندارم...
ولی غمت قابل درکه.
تلاش و دست و پا زدن برای کسب چیزی درمقابل و کنار افرادی که هیچ درکی از کاری که داری میکنی ندارن، و فقط تمسخر میشی، اذیت میشی، تیکه میشنوی، طعنه میشنوی... و حتی گاهی تهدید میشی، واقعا شکنندهست...
ولی باور کن، خودتی که میپذیری از یک جایی به بعد، که اینا همینن. سر و تهشونو بزنی، همینن...
لحظهای که این مقوله رو پذیرفتی، اونجاس که دیگه گوش نمیدی. رد میشی. میخندی. آره، باشه... شما درست میگین.
راهی که دوست داری بری رو برو... و اگه عواقب خوب داره، اگه عواقب بد داره، ته مسیرت گردنش بگیر.
اینکه کاری رو که میکنی دوست داشته باشی، باعث میشه دیگه هیچی نشنوی...
البته بگم... مدام نادیده گرفتن و خودسر بودن درست نیست. ولی توی شرایط تو، مدام گوش دادن و خودخوری کردن سر اینکه چرا اطرافیان این شکلیان، غلطترین راه ممکنه... -
زهرا بنده خدا 2
من نمیشناسمت زهرا...
آشنایی پیشینی هم با حرفات ندارم... با غمت ندارم...
ولی غمت قابل درکه.
تلاش و دست و پا زدن برای کسب چیزی درمقابل و کنار افرادی که هیچ درکی از کاری که داری میکنی ندارن، و فقط تمسخر میشی، اذیت میشی، تیکه میشنوی، طعنه میشنوی... و حتی گاهی تهدید میشی، واقعا شکنندهست...
ولی باور کن، خودتی که میپذیری از یک جایی به بعد، که اینا همینن. سر و تهشونو بزنی، همینن...
لحظهای که این مقوله رو پذیرفتی، اونجاس که دیگه گوش نمیدی. رد میشی. میخندی. آره، باشه... شما درست میگین.
راهی که دوست داری بری رو برو... و اگه عواقب خوب داره، اگه عواقب بد داره، ته مسیرت گردنش بگیر.
اینکه کاری رو که میکنی دوست داشته باشی، باعث میشه دیگه هیچی نشنوی...
البته بگم... مدام نادیده گرفتن و خودسر بودن درست نیست. ولی توی شرایط تو، مدام گوش دادن و خودخوری کردن سر اینکه چرا اطرافیان این شکلیان، غلطترین راه ممکنه...@danial-hosseiny
سلام
مرسی...خیلی مرسی...