هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
officer k
آره دوست که هستیم. مشکلی نداره -
@danial-hosseiny در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_Mitra_
بیشتر منظورم این بود یکم تلاش کنی ببینی چی گفتمالان میرم تلاش میکنم ولی چرا
را کنار
میذاری ؟
_Mitra_
هشتگ لبخند معنادار -
officer k
آره دوست که هستیم. مشکلی نداره -
Reza-H من اما به شخصه حس میکنم تو همه چی سرعت مهمه
فقط سر دووم آوردن تو زندگیه که سرعت مهم نیس
حس من اینه راستش
و ممنون که نظرتونو گفتین@_Narges
سلامت باشید
فقط نفهمیدم منظورتون از زندگی رو
دوام اوردن توی زندگی که با کمیت سرعت بیان نمیشه
با کمیت مقداری بیان میشه
مثلا دوام نیاوردن یا زیاد دوام آوردن. وگرنه سرعت زندگی که ثابته -
@_Narges
شب تو نیز هم -
-
من از نویسندهها میترسم
نویسندهها آدمای خطرناکین
فرق میذارن، درک میکنن
فرق نگاه معمولی و نگاهی که پر از عشقه رو میفهمن
از یه رفتار سادهات یه متن بلند مینویسن و با یه قدمت یه خیابون رو فرش میکنن..... -
_Mitra_
هشتگ لبخند معنادار -
@danial-hosseiny خب دقیقا همین چرا لبخند معنادار را کنار خنده با اشک میذاری ؟
خب من تلاشمو کردم خودت بگو چرا جای گهربار گفتی گوهربار ؟_Mitra_
چون حسش دقیقتر میرسه.
...
نمیشه دیگه. زیباییش به لفافهشه. -
من از نویسندهها میترسم
نویسندهها آدمای خطرناکین
فرق میذارن، درک میکنن
فرق نگاه معمولی و نگاهی که پر از عشقه رو میفهمن
از یه رفتار سادهات یه متن بلند مینویسن و با یه قدمت یه خیابون رو فرش میکنن..... -
من از نویسندهها میترسم
نویسندهها آدمای خطرناکین
فرق میذارن، درک میکنن
فرق نگاه معمولی و نگاهی که پر از عشقه رو میفهمن
از یه رفتار سادهات یه متن بلند مینویسن و با یه قدمت یه خیابون رو فرش میکنن.....Nilay
چقدر عجیب... و چقدر خوب... -
@_Narges
سلامت باشید
فقط نفهمیدم منظورتون از زندگی رو
دوام اوردن توی زندگی که با کمیت سرعت بیان نمیشه
با کمیت مقداری بیان میشه
مثلا دوام نیاوردن یا زیاد دوام آوردن. وگرنه سرعت زندگی که ثابتهReza-H منظورم اینه تنها چیزی که سرعت مهم نیس واسش همون خود زندگیه
همینه که یهو کم نیاری
جا نزنی و آره دقیقا روزامون با سرعت ثابت و یکنواختی در حال گذره....
در کل میخواستم بگم حسم همونیه که گفتم که سرعت تو همه کارا مهمه
یعنی خودم فکر میکنم اون جمله درست نیست..... -
Sachli ببین چون فردی ک درون گرا هس وقتی مثلا ی مشکلی براش پیش میاد
مثلا یه مرد ک تو برهه ای از زمان بی پول میشه و قرض داره و فلان همین ی مشکل و درگیری براشع و خوب وقتی درن گرا و مغرور باشه با همسرش هم حرف نمیزنه دیگ
از طرفی همسرش هر چقد بخاد بهش نزدیک شه ک آرومش کنه و ..اون هی پسش میزنه و دوس داره تنها باشه و این باعت میشا همسرش هی ناراحت بشه و حس کنه ک این مرد اصن دوسش نداره پس همینک دوری کنه و سنگین باشه ب نظرم بهتره
من اینجوری فک میکنم دیگ نمدونم -
من از نویسندهها میترسم اونا میتونن تو خیالشون با تمام وجودشون بغلت کنن و با کم محلیاشون تو خاطراتشون بکشنت و یه عمر برات عزاداری کنن....