هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@نویسنده-کوچولو
باید بیشتر احساس ندامت و پشیمانی میکردی ولی خب دیگه حالا طوری هم نیست -
@danial-hosseiny
فک میکنی
از لحاظ روانشناسی تو بدون که حواست باشه از کنترل بیرونی استفاده میکنی اوری دی
وگرنه صبحا هیچ وقت آلارم گوشی نمیگذاشتی
پیغمبر که نیسی مهندسerfanyy
بله. درسته. -
@نویسنده-کوچولو
باید بیشتر احساس ندامت و پشیمانی میکردی ولی خب دیگه حالا طوری هم نیست@danial-hosseiny اینو پیش پای شما کردم کافیه فک کنم 🥲
کیمیااا بر نمیگردی:)))))
خانوم لوبیا -
officer k
نیازی به پایه نداره پسرم =)))))))
چراغو بذار زمین. چراغ مطالعهس. خودت بشین کمک کن. آفرین. -
@danial-hosseiny اینو پیش پای شما کردم کافیه فک کنم 🥲
کیمیااا بر نمیگردی:)))))
خانوم لوبیا@نویسنده-کوچولو چی شد؟
-
یعنی آقای وحشی بافقی تو کدوم شب تاریک
غرقِ غمِ نادیده گرفتن شده بوده
اونجا که سروده:غلط است هر که گوید که به دل رهست دل را
دلِ من ز غصه خون شد، دلِ او خبر ندارد -
@نویسنده-کوچولو
باید بیشتر احساس ندامت و پشیمانی میکردی ولی خب دیگه حالا طوری هم نیست -
@نویسنده-کوچولو چی شد؟
-
@danial-hosseiny
تو یه درصد فکر کن میخواستم از زیر کار در برممن تهش بتونم بهت چسب بدمااااا
کار دیگهای کتم گند میخوره تو ماکتofficer k
هعی علی علی علی...
یادم نمیره که ترم سه خالههام از تهران اومده بودن و همه دوست داشتن من برم خونهٔ مادربزرگم و نمیرسیدم برم از بس کار داشتم. تهش پسرخالههام و داداشم جای اینکه من برم پیش اونا، اونا میومدن پیش من ماکت بسازیم
پنج نفر آدم، کارو به سه روز تونستن جمع کنن. و سؤال زیبا این بود که اگه خودم بودم چند روز طول میکشید -
@نویسنده-کوچولو
چقدر رفت؟ -
@نویسنده-کوچولو
چقدر رفت؟ -
@danial-hosseiny
هممون با کنترل بیرونی بزرگ شدیم از زمانی که از شیر گرفتنمون
تا تربیتمون که خودش کنترل بیرونی
و فروید میگه شخصیت تو ۵ سالگی شکل میگیرهerfanyy
میدونی ساعت دو شب نه جای بحث کردن درمورد فروید و نظریاتشه، نه من کشش لازمه رو دارم، نه شما منو به حد کافی میشناسی که متوجه بشی واقعا کنترل بیرونی روم چه تاثیری داره. بنابراین، بیا این بحث رو تمومش کنیم. متشکرم. -
officer k
هعی علی علی علی...
یادم نمیره که ترم سه خالههام از تهران اومده بودن و همه دوست داشتن من برم خونهٔ مادربزرگم و نمیرسیدم برم از بس کار داشتم. تهش پسرخالههام و داداشم جای اینکه من برم پیش اونا، اونا میومدن پیش من ماکت بسازیم
پنج نفر آدم، کارو به سه روز تونستن جمع کنن. و سؤال زیبا این بود که اگه خودم بودم چند روز طول میکشید@danial-hosseiny
روز سوم، پسرخالهم از شدت خسگی روی پله، نشسته خوابیده بود.
بعد من هنوز داشتم میدویدم اینور اونور کارو برسونم. -
@نویسنده-کوچولو
مگه درحال گیس و گیس کشی نبودن؟! -
officer k
هعی علی علی علی...
یادم نمیره که ترم سه خالههام از تهران اومده بودن و همه دوست داشتن من برم خونهٔ مادربزرگم و نمیرسیدم برم از بس کار داشتم. تهش پسرخالههام و داداشم جای اینکه من برم پیش اونا، اونا میومدن پیش من ماکت بسازیم
پنج نفر آدم، کارو به سه روز تونستن جمع کنن. و سؤال زیبا این بود که اگه خودم بودم چند روز طول میکشید -
@danial-hosseiny
روز سوم، پسرخالهم از شدت خسگی روی پله، نشسته خوابیده بود.
بعد من هنوز داشتم میدویدم اینور اونور کارو برسونم.@danial-hosseiny در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بعد من هنوز داشتم میدویدم اینور اونور کارو برسونم.
قدرت رو مشاهده میکنید
:
-
erfanyy
میدونی ساعت دو شب نه جای بحث کردن درمورد فروید و نظریاتشه، نه من کشش لازمه رو دارم، نه شما منو به حد کافی میشناسی که متوجه بشی واقعا کنترل بیرونی روم چه تاثیری داره. بنابراین، بیا این بحث رو تمومش کنیم. متشکرم. -
@نویسنده-کوچولو
مگه درحال گیس و گیس کشی نبودن؟!