هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Farhadd ریشارو چرا زدی مرد
-
@khanoomi
نه اسمش هست
in time -
Gharibe Gomnam کنایه بود
ینی این شرایطی که گفتی اینجا در حال انجامه... -
@khanoomi
متوجه شدم
ولی خب میشه یه وقتایی هم کنایه هارو در نظر نگرفت
هرچند بعدش طرف متهم به احمق بودن میشه... -
دیدی که ســــــــــخت نـــــــیست
تنها بدون مــــــــــــــــــن؟!!
دیدی صبح میشود
شب ها بدون مــــــــــــــــــن!!
این نــــبض زندگی بـــــی وقفه میزند...
فرقی نمی کند
با مــــــــن. . . بدون مــــــــن!!!
دیــــــــــروز گرچه ســــــــــخت...!
امروز هم گذشت . . .!!
طـوری نمی شود
فــــــــــردا بدون مـــــــن !!!..
-
هوم
ایندفعه در قالب روانشناس -
Alba
سلام سانیا جان
من نه عکس میتونم بفرستم نه صدا نه فیلم هیچی... -
بچه ها اگه همیشه تو محل امنتون بمونید و نخوایید امنیتتون بهم بخوره!
پیشرفتی در کار نیست!حق بود️
-
زهرا بنده خدا 2
یاد مصاحبه ام انداخت این متن -
@_Narges
=))) -
نباید بعد از سه روز تودلی اومدن همچین پیامی بخونم
-
اه اعصابم ریخت بهم نباید میومدم /:
گاهی یه اسم میتونه کلی حسرت برا آدم بیاره
تمام اون سه سال دوستی تمام اون خنده ها ، مسخره بازی ها ، تمام اون استرس های روز مسابقه و آزمون دیگه هیچ کدومشون از بعد شهریور 1400 واقعا خاطره خوشی نبودن چون یدفعه وسطش اسمش میومد و همه مون ساکت میشدیم .
قبل از اونم فرقی نداشت همه ش نگرانش بودیم همه ش نگرانش بودم ؛ اگه یک درصد فقط یک درصد میدونستم اون روز توی بهمن 98 آخرین روزیه که میبینمش هیچ وقت خجالت نمیکشیدم میرفتم جلو و باهاش حرف میزدم ؛ هرچی فقط حرف میزدم . هرچی میگفتم از اون بودجه بندی هایی که اشتباه خونده بود و با اعتماد بنفس میگفت : نه درسته ! و منی که چقدر ترسیده بودم /: روز قبل از مسابقه که فقط ورق میزدیم باهم حتی نمیخوندیم هم و منی که با تعجب میپرسیدم مهشید تموم کردی ؟ و اونم میگفت نه ولی ورق زدنه خودش استرسو میخوابونه:)
به هر صفحه که میرسیدیم خط اولو میخوندم میزد بعدی و من که لعنتی داری دیوونم میکنی و اون بازم کار خودشو میکرد ...
حتی یه جا رفتم اعتراض که نمیخوام باهاش همگروه باشم دیوونم کرده و جواب این بود که بغیر از شما دوتا کسی نیست میخوای با خودت همگروه بشی ؟!
و تقلب هایی که سر امتحان کردیم =)))
من فقط باید اون روز وقتی محدثه گفت مهشید برگشته دستشو میگرفتم و باهام میرفتیم تو کلاسش و باهاش حرف میزدیم . همین ! انوقت هیچ وقت اینقدر با شنیدن اسمش حسرت نمیخوردم .
فکنم خیلی از اوقات زندگیم مثل بهمن 98 فقط دارم ادمایی که دوستشون دارمو از دور میبینم:) -
زهرا بنده خدا 2
تو مصاحبه ی دانشگاه ازم پرسیدن خطر چیه آیا باعث پیشرفته
من هم چنین جمله ای گفتم که هر فردی یه دایره ی امنی تو ذهنش داره که مانع میشه فرد از اون بیاد بیرون
اگر بتونه این حصار ذهنش رو بزاره کنار و حرف ها و حدیث های اطرافیان رو نادیده بگیره اون فرد خطر کرده و به سوی پیشرفت حرکت کرده -
Gharibe Gomnam
In time