نوروز 1404

[Ramos9248]

@kosar-ab سلام.
تسلیت میگم بهتون.خدا بیامرزدش...
انشاالله که خدا به شما و نزدیکانتون صبر عطا کنه

[mr.vinyzo]

بچه ها وقتشه بریم تو تودلی 6 بیاین اونجا به نظرم

[Saudade 19 0]

مآهور
بترکونی دختر...

[آدمک]

@kosar-ab خدا بیامرزدشون انشالله روحشون قرین رحمت

[Hhh Hh]

@kosar-ab
تسلیت میگم
روحشون شاد️

[Saudade 19 0]

@kosar-ab
بعضی آدما رو درسته دیگه هیچوقت کنارمون نمیبینیم اما از همیشه بهمون نزدیک تر میشن چون دیگه تو قلبمون هستن
روحشون شاد

[Sunniva]

Saudade 19 0

خیلی غم انگیز🥲

[Sunniva]

آخه چرا اخه

[ari_14]

هعی ‍️

[Hamed.s]

‏یه دیالوگ قشنگی تو سریال ‎لوسیفر بود که میگفت: "باخت و ناراحتیی که باعث بشه آدمارو بشناسی خودش یه برگ برندس!"
همینو بفهمیم واقعا زندگی ساده تر‌میشه.
‌

[Hamed.s]

@kosar-ab
روحشان قرین رحمت الهی تسلیت

[Succinate]

تودلی 6 چیه دیگه؟؟

[Succinate]

@kosar-ab
تسلیت میگم. عزیزم انشالله غم آخرت باشه

[Hamed.s]

@Alba
همین ۵ باشه راحتتره

[mr.vinyzo]

به نظر من سنگین شده ولی من فکر میکردم تودلی تاپیک عادیه .نگو که نه اینطور نیست

[دُژَم]

kosar.ab
شاید گفتنش تو این شرایط اشتباه باشه
ولی امیدوارم این اتفاق هرچند تلخ باعث نشه از هدف و مسیرت دور شی و اینقد تو حال خودت غرق شی که بخودت بیایی و ببینی فردا کنکوره
بذار وقتی داستانتو تعریف کردی بگی یه اتفاق خیلی بد و تلخ واسم افتاد ولی من تونستم ،تونستم که خودمو کنترل کنم من بودم شرایطو دستم گرفتم نه اینکه شرایط منو دستش بگیره همه چیزو کنترل کن و از آیندت فاصله نگیر مطمئنم که روح مامان بزرگتم همینو میخاد.

[رفته]

@ariii
@khanoomi
@f-nalist
@mr-vinyzo
@Hamed-s
آدمک
خانوم لوبیا
@نویسنده-کوچولو
Hhh Hh
Gharibe Gomnam
هویججج
@Alba
Saudade 19
jahad_121
@ABR_DJ
Narges_
ممنونم از همتونخدا عزیزاتونو براتون نگه داره.

[خانوم لوبیا]

@Alba

[mr.vinyzo]

نخند .من بی اطیلاع بودم

[رفته]

@khanoomi
گفتنش آسونه، ولی خیلی سخته بی تفاوت باشی، میخوای فکر نکنی و کنار بیایی ولی به خودت میایی میبینی کل صورتت خیسه، نمیتونی بی تفاوت باشی ، هر روز همه خاطراتت میاد جلو چشمت ، اونم زمانی اتفاق بیوفته که چندین سال سیر ندیده باشیش،چند سال نتونی بری بهش سر بزنی، همش به خودت بگی اشکال نداره دلتنگیو تحمل میکنم وقتی قبول شدم میرم پیشش، یهو خبر برسه که نتونی دیگه همون صداشم بشنوی.…تو مهمونیا همش میگفت کوثر بیاد ببینمش دلم براش تنگ شد،هیچ وقت انقدر اصرار میکرد حتی یبارم نرفتم به دیدنش،همش از پشت تلفن صداشو میشنیدم، دلم براش تنگ میشد ولی فرصت نداشتم.. نمیدونستم انقدر زود قراره تنهامون بزاره، نمیبخشم خودمو
تا هستن قدرشونو بدونید ، برسه اون زمانی که فقط بتونین با قاب عکسش حرف بزنین و اون نتونه قربون صدقت بره، بوست کنه، خیلی آزار دهندست
کاش بعضی آدما انقدر مهربون نبودن ، که با رفتنشون زندگی کردن برامون سخت بشه.