شعردانه
|
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
من هنوزم راست و چپم رو قاطی میکنم
(روی انگشت شصت دست راستم یه زخم هس و با اون پیدا میکنم دست راستم رو)
پل مغزی و مغز میانی رو هم قاطی میکنم
که کدوم بالای کدومه
هیچ وقتم یادم نمیمونه
@Zahra-HD در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
پل مغزی و مغز میانی رو هم قاطی میکنم
که کدوم بالای کدومه
هیچ وقتم یادم نمیمونهمنم این دوتا رو یادم میرفت
گفتم
پل مغزی پلیه بین دوقسمت دیگه‌ی ساقه‌ی مغز
بصل النخاعم که معلومه بالای نخاعه
پس مغز میانی میشه روی پل مغزی
#استدلال من در آوردی
#ولی کارمو راه انداخت -
@kosar-ab
عجب کلیدی بود خداوکیلی
فقط نمیدونم چرا ریاضیش خراب بود
-
این دو روز واقعا بد بود!
میدونم بخوام ادامه بدم دیگه خونواده حمایت نمیکنن...
میدونم( :
ولی باید بشه...شده تنهایی...
فعلا تنها راهی که به ذهنم میرسه
و تنها کاری که ازم بر میاد همینه...
با وجود تمام عواقب بعدش( :
سپردم بع خدا
چون شاید تنها راه پیش روم همین باشه...
اینکه عواقبش چی بشه و چی نشه دست من نیست.... -
Gharibe Gomnam
منی که عمومی ها رو تموم کردم:
#فخر_فروشیهویججج
پشت کنکور عزیز خودتو با من بیچاره مقایسه نکن
که یه دلم اینجاست یه دلم پر غصه... -
بچه ها جایی(سایتی چیزی) میشناسید که بتونم کتاب های کنکوریمو بدم به کسایی که نیاز دارن؟ترجیحا تو شهر خودم باشه
-
@kosar-ab
خب تو به من کلید ریاضی بده من بهت کلید زیست و زمین میدم
کلیدای ریاضی خودم تو قفل فرو نمیره -
من زنی را می‌شناسم که هیچ‌گاه در انتظار ظهور دستی برای برآوردن آرزوهاش نماند، خودش بلند شد، یک‌تنه ایستاد و برای آرزوهای خودش آستین بالا زد و ذره ذره موفق شد.
من زنی را می‌شناسم که هم ظریف بود، هم محکم، هم تکیه‌گاه بود، هم تکیه زدن به شانه‌های مردانه‌ای را دوست داشت. هم گریه میکرد، هم می‌‌خندید، هم دوست داشت، هم دوست‌داشتنی بود.
من زنی را می‌شناسم که هم کودکانه شیطنت میکرد، هم بالغانه مدیریت. هم سربه‌زیر بود، هم جسور. هم عاشق بود، هم فارغ.
من زنی را می‌شناسم که آرام بود و آرامش را به‌قدر دایره‌ی تأثیر خودش تکثیر میکرد. زنی که زیباترین بود، هم درونی و هم بیرونی و متناسب با شرایط، درست‌ترین حرف‌‌ها را می‌زد و اصیل‌ترین رفتارها را داشت.
من زنی را می‌شناسم که مستقلانه می‌زیست و مستقلانه اقدام میکرد، که کمک می‌گرفت اما همیشه اول و آخر، روی توانمندی‌های خودش حساب میکرد. که سنگفرش‌های یک خیابان معمولی با خیابان‌های پاریس براش فرقی نمی‌کرد و حال دلش با تابش آفتاب و تماشای گیاه و پرنده‌ها و کتاب‌ها و موسیقی خوب می‌شد. که برای حال خوب خودش می‌جنگید و لایه‌های زمخت عادت و روزمرگی را کنار می‌زد و از لابلای جزئیات ساده و دست و پاگیر حیات، دلپذیرترین دلخوشی‌ها را برای خودش بیرون می‌کشید و عمیقا ذوق میکرد.
من زنی را می‌شناسم که حضورش حال جهان را بهتر میکرد. که عمیق بود و وسیع بود و با گیاهان و با آسمان و با اقیانوس‌های آرام و در نوسان، نسبت داشت.18 اسفند برابر با 8 مارس روز جهانی زن مبارک
-
بچه ها اگه بگن کنکور گروهی شد
ینی ازمونو هر پنج نفر یکی میده
هرکی یه درس
شما کیو انتخاب میکردین؟
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 @دانش-آموزان-آلاء -
بچه ها جایی(سایتی چیزی) میشناسید که بتونم کتاب های کنکوریمو بدم به کسایی که نیاز دارن؟ترجیحا تو شهر خودم باشه
-
بچه ها اگه بگن کنکور گروهی شد
ینی ازمونو هر پنج نفر یکی میده
هرکی یه درس
شما کیو انتخاب میکردین؟
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 @دانش-آموزان-آلاء@kosar-ab
تورو -
@kosar-ab
تورو
️