هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Masoumeh-sh
من نهایت خلافم اینه که فندک دارم برای دوستای سیگاریم که گیجن و فندکاشونو یادشون میره بیارن@danial-hosseiny سوال ایجاد شد
چرا فندک داری -
@danial-hosseiny سوال ایجاد شد
چرا فندک داری@Masoumeh-sh
چرا وقتی جواب سؤالت توی همون جمله هست میپرسی باز؟! -
@Masoumeh-sh
هست. دوتا استادن. دیگه اسکل شدیم از اول با این برداشتیم.@danial-hosseiny ترم بعد دیگ نشو
-
SiliS در | گالری روح نواز🫀
| گفته است:
1f99e293-845e-4bea-af5b-c3f917141564-image.png](/assets/uploads/files/1712701184774-1f99e293-845e-4bea-af5b-c3f917141564-image.png)SiliS در | گالری روح نواز🫀
| گفته است:
1f99e293-845e-4bea-af5b-c3f917141564-image.png](/assets/uploads/files/1712701184774-1f99e293-845e-4bea-af5b-c3f917141564-image.png)از قرمز به صورتی ملو...
-
@Masoumeh-sh
چرا وقتی جواب سؤالت توی همون جمله هست میپرسی باز؟!@danial-hosseiny نمیتونم باور کنم اینقد به فکر گیجی دوستات باشی
-
@danial-hosseiny نمیتونم باور کنم اینقد به فکر گیجی دوستات باشی
@Masoumeh-sh
باور کن -
امروز بستم و پست اورد
و فعلا خوشحال ترین آدم روی زمینم -
امروز بستم و پست اورد
و فعلا خوشحال ترین آدم روی زمینم@Masoumeh-sh
که یکمم گرخیده -
@Masoumeh-sh
باور کن@danial-hosseiny باشه
️
-
@Masoumeh-sh
که یکمم گرخیده@danial-hosseiny اینجاشو فاکتور میگیرم
-
واکنش استاد موقاری وقتی میگه فندک دارم
-
@danial-hosseiny اینجاشو فاکتور میگیرم
@Masoumeh-sh
یادم نمیاد چند سالم بود. یه شب خواب دیدم منو بستن به تخت و تختم روی هواس. تختم داره توی آسمون به یه سمتی میره و کلی تخت دیگه هم توی یه صف دارن میان. هم جلوی من هست و هم پشت سرم. بعد آدمای کج و کولهٔ داغون روی اون تختا بود، همه ترکیده. منم هم پاهام بسته بود، هم دستام. فقط گردنمو میتونستم بلند کنم. هرچی زور میزدم چشمامو باز کنم یا بلند شم بشینم نمیتونستم. دیگه بعد تلاشای فراوان از خواب بیدار شدم.
میخواستم برم طبقهٔ پایین که مامان بابام بودن بخوابم. میترسیدم از راه پله برم پایین
داداش بیچارهمو بیدار کردم کشون کشون بردمش پایین تشک پهن کردیم اونجا کف زمین خوابیدیم
صبح همه مونده بودن که این دوتا چرا اینجان -
@Masoumeh-sh
یادم نمیاد چند سالم بود. یه شب خواب دیدم منو بستن به تخت و تختم روی هواس. تختم داره توی آسمون به یه سمتی میره و کلی تخت دیگه هم توی یه صف دارن میان. هم جلوی من هست و هم پشت سرم. بعد آدمای کج و کولهٔ داغون روی اون تختا بود، همه ترکیده. منم هم پاهام بسته بود، هم دستام. فقط گردنمو میتونستم بلند کنم. هرچی زور میزدم چشمامو باز کنم یا بلند شم بشینم نمیتونستم. دیگه بعد تلاشای فراوان از خواب بیدار شدم.
میخواستم برم طبقهٔ پایین که مامان بابام بودن بخوابم. میترسیدم از راه پله برم پایین
داداش بیچارهمو بیدار کردم کشون کشون بردمش پایین تشک پهن کردیم اونجا کف زمین خوابیدیم
صبح همه مونده بودن که این دوتا چرا اینجان@danial-hosseiny بالاخره یه پسری و دیدیم که خواب میبینه چه عجیب
اتفاقا منم همین راهکارو در پیش گرفتم داداشمو اوردم پیشم ولی فایده ای نداره یه سره تا صبح میخوابه خودتو بکشیم بیدار نمیشه بگی میترسم بیدار بمون توام🥲 -
@danial-hosseiny بالاخره یه پسری و دیدیم که خواب میبینه چه عجیب
اتفاقا منم همین راهکارو در پیش گرفتم داداشمو اوردم پیشم ولی فایده ای نداره یه سره تا صبح میخوابه خودتو بکشیم بیدار نمیشه بگی میترسم بیدار بمون توام🥲@Masoumeh-sh
من خیلی خواب میبینم. خیلی زیاد -
@Masoumeh-sh
من خیلی خواب میبینم. خیلی زیاد@danial-hosseiny منم و خیلیییی بدن