هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
واسه ثبت نام کنکور سری و سریال شناسنامه چجوری وارد کنم؟
فارغ-التحصیلان-آلاء
دانش-آموزان-آلاء -
واسه ثبت نام کنکور سری و سریال شناسنامه چجوری وارد کنم؟
فارغ-التحصیلان-آلاء
دانش-آموزان-آلاء -
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@ahmad-mola
سریال رو سمت راست بزنید و حرف رو سمت چپآخه سه تا کادر هس
-
مرغ آمین دردآلودی ست کاواره بماندهرفته تا آنسوی این بیدادخانه
بازگشته رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و دانه.
نوبت روز گشایش را
در پی چاره بمانده.
می شناسد آن نهان بین نهانان(گوش پنهان جهان دردمند ما)
جوردیده مردمان را.
با صدای هر دم آمین گفتنش؛آن آشنا پرورد؛
می دهد پیوندشان در هم
میکند از یأس خسران بار آنان کم
می نهد نزدیک با هم؛آرزوهای نهان را.
بسته در راه گلویش او
داستان مردمش را.
رشته در رشته کشیده(فارغ از هر عیب کاو را بر زبان گیرند)
بر سر منقار دارد رشته ی سر در گمش را.
او نشان از روز بیدار ظفرمندیست
با نهان تنگنای زندگی دست دارد.
از عروق زخمدار این غبار آلوده ره تصویر بگرفته
از درون استغاثه های رنجوران
در شبانگاهی چنین دلتنگ؛می آید نمایان
وندر آشوب نگاهش خیره بر این زندگانی
که ندارد لحظه ای از آن رهایی
می دهد پوشیده ؛ خود را بر فراز بام مردم آشنایی.
رنگ می بندد
شکل می گیرد
گرم می خندد
بالهای پهن خود را بر سر دیوارشان می گستراند.
چون نشان از آتشی در دود خاکستر
می دهد از روی فهم رمز درد خلق
با زبان رمز درد خود تکان در سر.
وز پی آنکه بگیرد ناله های ناله پردازان ره در گوش
از کسان احوال می جوید.
چه گذشته ست و چه نگذشته ست
سر گذشته های خود را هر که با آن محرم هشیار می گوید.
داستان از درد می رانند مردم
در خیال استجابت های روزانی
مرغ آمین را بدان نامی که هست می خوانند مردم
زیر باران نواهایی که می گویند:
-«باد رنج ناروای خلق را پایان.»
(و به رنج ناروای خلق هر لحظه می افزاید.)
مرغ آمین را زبان با درد مردم می گشاید
بانگ بر می دارد:
-«آمین!
باد پایان رنج های خلق را با جانشان در کین
و ز جا بگسیخته شالوده های خلق افسای
-
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
الهی یه اتفاق خیلی خوب براتون بیافته که به همه چیز شک کنید!
وای آره
gollnar در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
الهی یه اتفاق خیلی خوب براتون بیافته که به همه چیز شک کنید!
وای آره
چه زود براورده شد دعات ^^ فدای دل پاکت که ^_____^
-
gollnar در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
الهی یه اتفاق خیلی خوب براتون بیافته که به همه چیز شک کنید!
وای آره
چه زود براورده شد دعات ^^ فدای دل پاکت که ^_____^
@dr-saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
gollnar در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
الهی یه اتفاق خیلی خوب براتون بیافته که به همه چیز شک کنید!
وای آره
چه زود براورده شد دعات ^^ فدای دل پاکت که ^_____^
قرباوووووووووووووونت ^^
خیلی خوشحالمممممممممم -
@dr-saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
gollnar در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
الهی یه اتفاق خیلی خوب براتون بیافته که به همه چیز شک کنید!
وای آره
چه زود براورده شد دعات ^^ فدای دل پاکت که ^_____^
قرباوووووووووووووونت ^^
خیلی خوشحالممممممممممgollnar در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@dr-saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
gollnar در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
الهی یه اتفاق خیلی خوب براتون بیافته که به همه چیز شک کنید!
وای آره
چه زود براورده شد دعات ^^ فدای دل پاکت که ^_____^
قرباوووووووووووووونت ^^
خیلی خوشحالمممممممممممنننننننننم^.^
-
مرغ آمین دردآلودی ست کاواره بماندهرفته تا آنسوی این بیدادخانه
بازگشته رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و دانه.
نوبت روز گشایش را
در پی چاره بمانده.
می شناسد آن نهان بین نهانان(گوش پنهان جهان دردمند ما)
جوردیده مردمان را.
با صدای هر دم آمین گفتنش؛آن آشنا پرورد؛
می دهد پیوندشان در هم
میکند از یأس خسران بار آنان کم
می نهد نزدیک با هم؛آرزوهای نهان را.
بسته در راه گلویش او
داستان مردمش را.
رشته در رشته کشیده(فارغ از هر عیب کاو را بر زبان گیرند)
بر سر منقار دارد رشته ی سر در گمش را.
او نشان از روز بیدار ظفرمندیست
با نهان تنگنای زندگی دست دارد.
از عروق زخمدار این غبار آلوده ره تصویر بگرفته
از درون استغاثه های رنجوران
در شبانگاهی چنین دلتنگ؛می آید نمایان
وندر آشوب نگاهش خیره بر این زندگانی
که ندارد لحظه ای از آن رهایی
می دهد پوشیده ؛ خود را بر فراز بام مردم آشنایی.
رنگ می بندد
شکل می گیرد
گرم می خندد
بالهای پهن خود را بر سر دیوارشان می گستراند.
چون نشان از آتشی در دود خاکستر
می دهد از روی فهم رمز درد خلق
با زبان رمز درد خود تکان در سر.
وز پی آنکه بگیرد ناله های ناله پردازان ره در گوش
از کسان احوال می جوید.
چه گذشته ست و چه نگذشته ست
سر گذشته های خود را هر که با آن محرم هشیار می گوید.
داستان از درد می رانند مردم
در خیال استجابت های روزانی
مرغ آمین را بدان نامی که هست می خوانند مردم
زیر باران نواهایی که می گویند:
-«باد رنج ناروای خلق را پایان.»
(و به رنج ناروای خلق هر لحظه می افزاید.)
مرغ آمین را زبان با درد مردم می گشاید
بانگ بر می دارد:
-«آمین!
باد پایان رنج های خلق را با جانشان در کین
و ز جا بگسیخته شالوده های خلق افسای
@1540557162 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
مرغ آمین دردآلودی ست کاواره بماندهرفته تا آنسوی این بیدادخانه
بازگشته رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و دانه.
نوبت روز گشایش را
در پی چاره بمانده.
می شناسد آن نهان بین نهانان(گوش پنهان جهان دردمند ما)
جوردیده مردمان را.
با صدای هر دم آمین گفتنش؛آن آشنا پرورد؛
می دهد پیوندشان در هم
میکند از یأس خسران بار آنان کم
می نهد نزدیک با هم؛آرزوهای نهان را.
بسته در راه گلویش او
داستان مردمش را.
رشته در رشته کشیده(فارغ از هر عیب کاو را بر زبان گیرند)
بر سر منقار دارد رشته ی سر در گمش را.
او نشان از روز بیدار ظفرمندیست
با نهان تنگنای زندگی دست دارد.
از عروق زخمدار این غبار آلوده ره تصویر بگرفته
از درون استغاثه های رنجوران
در شبانگاهی چنین دلتنگ؛می آید نمایان
وندر آشوب نگاهش خیره بر این زندگانی
که ندارد لحظه ای از آن رهایی
می دهد پوشیده ؛ خود را بر فراز بام مردم آشنایی.
رنگ می بندد
شکل می گیرد
گرم می خندد
بالهای پهن خود را بر سر دیوارشان می گستراند.
چون نشان از آتشی در دود خاکستر
می دهد از روی فهم رمز درد خلق
با زبان رمز درد خود تکان در سر.
وز پی آنکه بگیرد ناله های ناله پردازان ره در گوش
از کسان احوال می جوید.
چه گذشته ست و چه نگذشته ست
سر گذشته های خود را هر که با آن محرم هشیار می گوید.
داستان از درد می رانند مردم
در خیال استجابت های روزانی
مرغ آمین را بدان نامی که هست می خوانند مردم
زیر باران نواهایی که می گویند:
-«باد رنج ناروای خلق را پایان.»
(و به رنج ناروای خلق هر لحظه می افزاید.)
مرغ آمین را زبان با درد مردم می گشاید
بانگ بر می دارد:
-«آمین!
باد پایان رنج های خلق را با جانشان در کین
و ز جا بگسیخته شالوده های خلق افسای
من این شعر رو چقدررررررر دوست دارم مرسی که گذاشتی ..
-
مینی
-
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@ahmad-mola
سریال رو سمت راست بزنید و حرف رو سمت چپآخه سه تا کادر هس
@ahmad-mola در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@ahmad-mola
سریال رو سمت راست بزنید و حرف رو سمت چپآخه سه تا کادر هس
به روش شناسنامه های جدید وارد کنید
-
@1540557162 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
مرغ آمین دردآلودی ست کاواره بماندهرفته تا آنسوی این بیدادخانه
بازگشته رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و دانه.
نوبت روز گشایش را
در پی چاره بمانده.
می شناسد آن نهان بین نهانان(گوش پنهان جهان دردمند ما)
جوردیده مردمان را.
با صدای هر دم آمین گفتنش؛آن آشنا پرورد؛
می دهد پیوندشان در هم
میکند از یأس خسران بار آنان کم
می نهد نزدیک با هم؛آرزوهای نهان را.
بسته در راه گلویش او
داستان مردمش را.
رشته در رشته کشیده(فارغ از هر عیب کاو را بر زبان گیرند)
بر سر منقار دارد رشته ی سر در گمش را.
او نشان از روز بیدار ظفرمندیست
با نهان تنگنای زندگی دست دارد.
از عروق زخمدار این غبار آلوده ره تصویر بگرفته
از درون استغاثه های رنجوران
در شبانگاهی چنین دلتنگ؛می آید نمایان
وندر آشوب نگاهش خیره بر این زندگانی
که ندارد لحظه ای از آن رهایی
می دهد پوشیده ؛ خود را بر فراز بام مردم آشنایی.
رنگ می بندد
شکل می گیرد
گرم می خندد
بالهای پهن خود را بر سر دیوارشان می گستراند.
چون نشان از آتشی در دود خاکستر
می دهد از روی فهم رمز درد خلق
با زبان رمز درد خود تکان در سر.
وز پی آنکه بگیرد ناله های ناله پردازان ره در گوش
از کسان احوال می جوید.
چه گذشته ست و چه نگذشته ست
سر گذشته های خود را هر که با آن محرم هشیار می گوید.
داستان از درد می رانند مردم
در خیال استجابت های روزانی
مرغ آمین را بدان نامی که هست می خوانند مردم
زیر باران نواهایی که می گویند:
-«باد رنج ناروای خلق را پایان.»
(و به رنج ناروای خلق هر لحظه می افزاید.)
مرغ آمین را زبان با درد مردم می گشاید
بانگ بر می دارد:
-«آمین!
باد پایان رنج های خلق را با جانشان در کین
و ز جا بگسیخته شالوده های خلق افسای
من این شعر رو چقدررررررر دوست دارم مرسی که گذاشتی ..
rose77
اره شعر خوبیه
نیما یوشیج گل کاشته :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: -
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@ahmad-mola
سریال رو سمت راست بزنید و حرف رو سمت چپآخه سه تا کادر هس
@ahmad-mola در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@ahmad-mola
سریال رو سمت راست بزنید و حرف رو سمت چپآخه سه تا کادر هس
یکی هم خو یه کد هست بزنش دیگه ...سلام
-
-
@ahmad-mola در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@ahmad-mola
سریال رو سمت راست بزنید و حرف رو سمت چپآخه سه تا کادر هس
به روش شناسنامه های جدید وارد کنید
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@ahmad-mola در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@ahmad-mola
سریال رو سمت راست بزنید و حرف رو سمت چپآخه سه تا کادر هس
به روش شناسنامه های جدید وارد کنید
حالا چجوری این سه تا کادر رو پر کنم؟
-
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@ahmad-mola در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@ahmad-mola
سریال رو سمت راست بزنید و حرف رو سمت چپآخه سه تا کادر هس
به روش شناسنامه های جدید وارد کنید
حالا چجوری این سه تا کادر رو پر کنم؟
@ahmad-mola در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@ahmad-mola در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@ahmad-mola
سریال رو سمت راست بزنید و حرف رو سمت چپآخه سه تا کادر هس
به روش شناسنامه های جدید وارد کنید
حالا چجوری این سه تا کادر رو پر کنم؟
سریال شناسنامه کادر سمت راست.عدد زیر خط کسری کادر وسط.حرف هم کادر سمت چپ