هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Michael Vey خیلی دوست دارم وقتی رفتم دانشگاه کلاااا تو کتابخونهش آوار شم
البته ایشالا که جای خوب قبول شیم کتابخونه خوب داشته یاشه -
@mk-mahdi کدوم دانشگاهه؟
-
Michael Vey نگا به خودتون نکنید انقدر راحت دوست و رفیق پیدا میکنین، من بعد از ۷ سال فقط یه دوست صمیمی دارم، و گویا ایشون تا الان تنها دوستمه
Akito بمولا من خیلی ادم خجالتییم تو دوران ابتداییم تا کلاس سوم چهارم فقط یه دوست داشتم باهم کات کردیم تا شیشم تک و تنها بودم
بعد ک اومدم این مدرسه تا کلاس هشتم نهم بازم فقط یه دوست داشتم با اونم خیلی یهویی رابطمون کمرنگ شد کم کم محو شد و یه دوست دیگ پیدا کردم و تا مدتی اون تنها دوستم بود
ولی بعد کدونا یهو من اجتماعی تر شدم.. و راحتتر دوست پیدا میکنم
جدی ب پسرا نمیخوره راحت دوست پیدا نکنن -
Michael Vey چقدر اون دور و ورا سیگاره...
البته یکی دوبار تو خود مدرسه ماهم بعضیا یواشکی سیگار آورده بودن(که مدیر فهمید و به چو.خ الهی رفتن)
والا من که گفتم خودم پسرم نمیفهمم تو سر اینا چی میگذرهAkito حقشونه.. اه اه اه
انقدرر بدم میاد این صحنه هارو میبینم.. باز دخترا رو ک میبینم بیشتر مخم سوت میکشه... باااشههه دتررر باشه فهمیدیم الان دیگ تو شیرزن شدی با اینکارت خا خا -
Akito بمولا من خیلی ادم خجالتییم تو دوران ابتداییم تا کلاس سوم چهارم فقط یه دوست داشتم باهم کات کردیم تا شیشم تک و تنها بودم
بعد ک اومدم این مدرسه تا کلاس هشتم نهم بازم فقط یه دوست داشتم با اونم خیلی یهویی رابطمون کمرنگ شد کم کم محو شد و یه دوست دیگ پیدا کردم و تا مدتی اون تنها دوستم بود
ولی بعد کدونا یهو من اجتماعی تر شدم.. و راحتتر دوست پیدا میکنم
جدی ب پسرا نمیخوره راحت دوست پیدا نکننMichael Vey من که نمیتونم باور کنم شما تو دوست پیدا کردن مشکل دارین
خب نه که نتونم دوست پیدا کنم، ولی نهایت در حد سلام علیک چطوری هست
مثلا بیشتر از دو سوم زنگ تفریح های دوازدهم رو همینجوری تو حیاط مینشستم تا زنگ بخوره برم بالا:/
یا یه کتاب دست میگرفتم تا فکر کنن دارم درس میخونم(البته واقعاً میخوندم، هرچی الان از قواعد فارسی بلدم میدون اون موقع ام)
-
Michael Vey خیلی دوست دارم وقتی رفتم دانشگاه کلاااا تو کتابخونهش آوار شم
البته ایشالا که جای خوب قبول شیم کتابخونه خوب داشته یاشه -
@mk-mahdi
پس بریم برا علم و صنعت -
Michael Vey عالی شد
ایشون تبدیل شد به الگوی من در زندگی -
این چرا انگار دور تند بود خب وایسااا دو دیقه
-
فایده نداره فعلا مرورای خودمو انجام بدم ،فردا شب اینو نگاه می کنم
-
Michael Vey کتابخونه ای که من میرم بچه ها صبورن اولش حرف نمیزنن خیلی پچ پچ بکنن دو نفر چند نفر با مداد میزنن رو میز فقط کافیه یکم دیگه ادامه پیدا کنه که یکی پاشه بهشون فحش بده
-
Michael Vey من که نمیتونم باور کنم شما تو دوست پیدا کردن مشکل دارین
خب نه که نتونم دوست پیدا کنم، ولی نهایت در حد سلام علیک چطوری هست
مثلا بیشتر از دو سوم زنگ تفریح های دوازدهم رو همینجوری تو حیاط مینشستم تا زنگ بخوره برم بالا:/
یا یه کتاب دست میگرفتم تا فکر کنن دارم درس میخونم(البته واقعاً میخوندم، هرچی الان از قواعد فارسی بلدم میدون اون موقع ام)
Akito بخخدا دارمم.. منو نبین اینجوری.. من در واقعیت با همه انقدر پر حرف نیستم
الان مثلا همین دو تا دوستی ک باهم تو کتابخونه استراحت میکنیم زیاد باهاشون هم فرکانس نیستم بیشتر شنونده ام (چون اونا دوست ابتدایی همن.. و فقط یکیشون از دبیرستان تازه همکلاسیم شد و من با اونیکی تازه از طریق کتابخونه دوست شدم)
ولی خب اگ کسایی ک بقولی هم فرکانسم باشنو پیدا کنم فوق العاده پر حرف میشم.. مثلا دورانی ک میرفتم بدمینتون با هممممممه بزرگ و کوچیک دوست بودم
از بچه ها گرفته تا مادراشونکلیم ورجه وورجه میکردم و مسخره بازی درمیاوردم
موهام اون زمان پسرونه بود.. یه باندانا میبرستم اینجوری:
راکتو میگرفتم مثل ساموراییا
موقع سرویس زدن ژست میگرفتم داد میزدم هووووووودااااااااااااااااااااااااا
یادش بخیرهمین پارسال بود چقد زود گذشت
-
Michael Vey عالی شد
ایشون تبدیل شد به الگوی من در زندگیAkito دقیییییقااا
واس همین میگم باید از عهده یه هیس گفتن بر بیام ک نمیام -
Michael Vey کتابخونه ای که من میرم بچه ها صبورن اولش حرف نمیزنن خیلی پچ پچ بکنن دو نفر چند نفر با مداد میزنن رو میز فقط کافیه یکم دیگه ادامه پیدا کنه که یکی پاشه بهشون فحش بده
@mk-mahdi اره کتابخونه ماهم چیزی نمیگن.. واسه همین ک چیزی نمیگن من جرئت هیس گفتن ندارم دیگ.. انگار فق من مشکل دارم:|
-
من برم ادامه کارام دیگ
تا داستان بعدی فیعلا خیداحافیظ -
@mk-mahdi اره کتابخونه ماهم چیزی نمیگن.. واسه همین ک چیزی نمیگن من جرئت هیس گفتن ندارم دیگ.. انگار فق من مشکل دارم:|
Michael Vey ولی داخل کتابخونه ها همیشه بغل دستی های من چک نویس میخوان و نیاوردن و همشونم برونگران
-
Akito بخخدا دارمم.. منو نبین اینجوری.. من در واقعیت با همه انقدر پر حرف نیستم
الان مثلا همین دو تا دوستی ک باهم تو کتابخونه استراحت میکنیم زیاد باهاشون هم فرکانس نیستم بیشتر شنونده ام (چون اونا دوست ابتدایی همن.. و فقط یکیشون از دبیرستان تازه همکلاسیم شد و من با اونیکی تازه از طریق کتابخونه دوست شدم)
ولی خب اگ کسایی ک بقولی هم فرکانسم باشنو پیدا کنم فوق العاده پر حرف میشم.. مثلا دورانی ک میرفتم بدمینتون با هممممممه بزرگ و کوچیک دوست بودم
از بچه ها گرفته تا مادراشونکلیم ورجه وورجه میکردم و مسخره بازی درمیاوردم
موهام اون زمان پسرونه بود.. یه باندانا میبرستم اینجوری:
راکتو میگرفتم مثل ساموراییا
موقع سرویس زدن ژست میگرفتم داد میزدم هووووووودااااااااااااااااااااااااا
یادش بخیرهمین پارسال بود چقد زود گذشت
Michael Vey در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
راکتو میگرفتم مثل ساموراییا
موقع سرویس زدن ژست میگرفتم داد میزدم هووووووودااااااااااااااااااااااااا
یادش بخیر همین پارسال بود چقد زود گذشتوای دقیقاً منم بدمیتون میرفتم یه مدت، چه مسخره بازی هایی که با مامان و آبجیم در نیاوردم
من در واقعیت با همه انقدر پر حرف نیستم
باز خوبه پرحرف نیستین
من تو حضوری اصولا یه جوری قیافه ام بنظر میاد(و خب تو مدرسه چون دوسال مجازی بود بچها میدونستن زیاد درس میخونم) کسی جرأت نمیکنه نزدیکم شه
یکی از همسایه هامون یه دختر ۴ ساله داشت، بچش اصلا نمیتونست حرف بزنه، بعد یه مدت من میومدم حیاط گلا آب میدادم و بقیه منو ممد صدا میزدن، اینم یاد گرفت به من میگفت ممد، بعد از اون مامانش تو خونه میخواست بترسونتش میگفت میگم ممد بیادا!!!
در همین حد ترسناک
خیلی هم عین مامانام، مثلا الکی نگران درس دوستم بودم، یا جایی میرم مادری میبینم بچش انتخاب رشته ای چیزی داره، میشینم یه ریییییس جرف میزنمفقط سبزی باهاشون پاک نمیکنم دیگه...