هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
خدایا
-
مشتاق شدم تابستون کتاب "زاده ی اضطراب جهان" رو بخونم...
-
هویججج فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان پزشکینوشتهشده در ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، ۱۸:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
هویججج فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان پزشکینوشتهشده در ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، ۱۸:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
روز بعدش دارم
-
هویججج فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان پزشکینوشتهشده در ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، ۱۸:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
الان فهمیدم پس فردا امتحان ندارم
-
@AmirBardia
-
این خیلی بده که بعضیا نتونن شخصیت و مدلتو درک کنن(البته از جنبه مثبتش یعنی در حالی که کسی رو اذیت نمیکنی و آدم بی آزاری هستی و فقط صرفا شبیه شون نیستی) و تا وقتی باهات باشن که شبیه شون باشی و در غیر این صورت بیخیالت میشن.
دوستی واقعی وقتیه که تو در عین اینکه با خوبی های رفیقت خوشحال میشی تو ناراحتی ها و بی حوصلگی هاشم درکش کنی و کلا اون آدم رو یا انتخاب کنی همونطور که هست یا کلا انتخابش نکنی
والسلام
تا وقتی ویژگی های کسی اذیتت نکرده و جزئی از شخصیتشه، مدلشه، سعی نکن عوضش کنی
#تودلی -
Gharibe Gomnamنوشتهشده در ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، ۱۸:۰۵ آخرین ویرایش توسط Gharibe Gomnam انجام شده
نمیدونم براتون پیش اومده یا نه که مثلا
یه زمانی در بچگی با اقوامتون برین بیرون و کلی خوش بگذره اما بعد چندسال به هر دلیلی همه چیز بهم بریزه و دلتون برای اون روزا تنگ بشه
یا شده که قدیما با دوستاتون بیرون رفته باشین یه جمع صمیمی و پر از نشاط و شادی اما بعد چندسال همه چیز عوض شده باشه و با وجود عوض شدن بقیه دلتون برای اون روزا تنگ بشه
نمیدونم شده که زمان های خیلی قبل تر با بچه های فامیل دور از همه حاشیه ها بازی کنید و شیطونی کنید و با وجود تغییر رفتار و عقاید و افکار و رفتارهاشون دلتون برای اون روزا تنگه بشه
یا شده که وقتی مدرسه میرفتین و با دوستاتون زنگ تفریح بازی میکردین یا گرگم به هوا و الان بعد سال ها حتی خبری ازشون نداشته باشین و دلتون براشون تنگ شده باشهیا...
و بعد اینهمه سال دلتون اینهمه تنگ شده باشه و هیچکدوم از اون جمع ها دیگه حس قبل رو بهتون نده اما بازم دلتون تنگ میشه
آلاخونه دقیقا همچین جاییه
آلاخونه همون مکانیه که شاید جمع هاش حس قبل رو بهت ندن شاید خیای چیزهاش عوض شده باشن اما میتونی هرموقع که خواستی بهش سر بزنی هر موقع خواستی ادمایی که باهاشون کلی اینجا بهت خوش گذشت رو ببینی یا درواقع بخونی
آلاخونه نه مدرسه ایه که دیگه نتونی بهش برگردی
نه اون جمع اقوامیه که نتونی بهش برگردی
نه...
حتی شاید همون ادمایی که باهات دوستن باهاشون بحثت بشه دعوات بشه اینجا عامل حال بدت باشه
اما دلیل اینکه نمیتونی ازش دل بکنی اینه که
باز میتونی بیای و باز تجدید خاطره کنی چه بدهاش چه خوب هاش باز میتونی خیلی از اون ادمارو ببینی و به یاد اوقات خوب و بدی که باهاشون گذروندی شاد یا خوشحال بشی
آلا خونه برای من خاطره ایه که فقط مرور نمیشه...حداقل برای من اینجوریه
با وجود عوض شدنش...تقدیم به همه آلایی های عزیز
-
این پست پاک شده!
-
ببین به یک نگاه تو تمام من خراب شد
چه کردی با سراب من که قطره قطره آب شد -
Akito فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسینوشتهشده در ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، ۱۷:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نمیدونم اینکه هنوز حسابان استارت نزدم از رو غروره یا تنبلی یا هوش فراوان یا بیخیالی محض
-
هنوز روی درختا فقط جای کلاغه
گلا پرپرن ای وای، یه دیوونه تو باغه
دلم یه گل آتیش، تنم کورهی داغه
ولی تو همه دنیا دریغ از یک چراغه -
Akito فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسیreplied to mr.vinyzo on ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، ۱۷:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
mr.vinyzo برا ما که تو کلاس اصلا میز و صندلی نداره، همه رو چیدن بیرون
-
برای قلب سادهی خوش باور من
مثل هوس های جوونی نمیمونی -
اصن هر چی گفتم حرف حق بود
مهم نی که اینا منو کرده منفور -
پست 42736 از 1000113