هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۶:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
عجیب تر اینکه اونی که آوازه عشق و عاشقی چندین سالش تو همه شهر پیچیده بود و همه از دوست داشتنش میگفتن چجوری کنار اومده کاش میشد ذهن آدمارو خوند واقعا
-
بابا حتی کف دستم نکردن
سیگنال یاب؟؟؟
ما فقط فلزیاب داریمGharibe Gomnam نه ما کامل چک میکنن
حتی حالم بد بود یه سری میخواستم مقنعمو در بیارم
نمیدونم حس میکردن ممکنه رو موهام تقلب نوشته باشم واسه پشت سریا نذاشتن -
نوشتهشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۶:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من که دیگه نتونستم کسی و دوست داشته باشم
نمیدونم اون چجوریه
دلم یه امار بگیر میخواد -
نوشتهشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۶:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
پارسال
دبیر زمین شناسی ما دبیر انسان و محیطمونم بود
میخواست یه امتحان مستمر بگیره
ما هی عقب مینداختیم تا بلاخره وقتش رسید
گفتیم چیکارکنیم؟
وقتی سوالا تکثیر شد دوتا از بچه ها رفتم دفتر شروع کردن به سرگرم کردن معاون یکی دیگه اشون برگه سوال رو کش رفت
از قضا برگه اصل رو گرفت
همه سوالا رو حفظ کردیم
دبیرمون اومد
تو دفتر دوربین داشت که هیچ فهمید برگه اصل نیست
گفت بخونید من یه سوال دیگه طرح کردم
ما شروع کردیم به خوندن
ولی وقتی سوالارو داد همونا بودن
کتابم سفیده که هیچ سر پایان ترمم چرت و پرت نوشتم
واقعا تیم کتاب بدرد امتحان گرفتن نمیخوره
بیشتر اطلاعات عمومی و چاره اندیشی برای اینده است -
پارسال
دبیر زمین شناسی ما دبیر انسان و محیطمونم بود
میخواست یه امتحان مستمر بگیره
ما هی عقب مینداختیم تا بلاخره وقتش رسید
گفتیم چیکارکنیم؟
وقتی سوالا تکثیر شد دوتا از بچه ها رفتم دفتر شروع کردن به سرگرم کردن معاون یکی دیگه اشون برگه سوال رو کش رفت
از قضا برگه اصل رو گرفت
همه سوالا رو حفظ کردیم
دبیرمون اومد
تو دفتر دوربین داشت که هیچ فهمید برگه اصل نیست
گفت بخونید من یه سوال دیگه طرح کردم
ما شروع کردیم به خوندن
ولی وقتی سوالارو داد همونا بودن
کتابم سفیده که هیچ سر پایان ترمم چرت و پرت نوشتم
واقعا تیم کتاب بدرد امتحان گرفتن نمیخوره
بیشتر اطلاعات عمومی و چاره اندیشی برای اینده استGharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
پارسال
دبیر زمین شناسی ما دبیر انسان و محیطمونم بود
میخواست یه امتحان مستمر بگیره
ما هی عقب مینداختیم تا بلاخره وقتش رسید
گفتیم چیکارکنیم؟
وقتی سوالا تکثیر شد دوتا از بچه ها رفتم دفتر شروع کردن به سرگرم کردن معاون یکی دیگه اشون برگه سوال رو کش رفت
از قضا برگه اصل رو گرفت
همه سوالا رو حفظ کردیم
دبیرمون اومد
تو دفتر دوربین داشت که هیچ فهمید برگه اصل نیست
گفت بخونید من یه سوال دیگه طرح کردم
ما شروع کردیم به خوندن
ولی وقتی سوالارو داد همونا بودن
کتابم سفیده که هیچ سر پایان ترمم چرت و پرت نوشتم
واقعا تیم کتاب بدرد امتحان گرفتن نمیخورهخسته نباشید عرض میکنم
بیشتر اطلاعات عمومی و چاره اندیشی برای اینده است
اصلا واسه دانش آموزا نیست باید بزارن مسئولین مربوطه بخونن
به ما چه
الان من چه کاری از دستم بر میاد واقعا؟ -
پرستو بابایی در موسیقی کده
گفته است:
SiavashGhomayshi-128-Rafigh.mp3
طاقت بیار رفیق ...️
چقدر من سیاوش قمیشی رو دوست دارم
یه مدت حدود ۶ سال پیش، فول آلبومش رو داشتم و همه آهنگ هاشو بارها و بارها و بارها گوش کردم
آهنگ «فرنگیس» سیاوش قمیشی رو هم پیشنهاد میکنم(اونی که تو جوونی هاش خونده) -
نوشتهشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۶:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
و اون هدیه روز اول
کاش میشد بندازمش دور
جلو چشممه و هروقت نگاهش میکنم قلبم مچاله میشه
ستشم خودش داشت همیشه مینداخت دستش ولی از سر به هوایی زیادیش یک ماه بعدش خراب شد
ولی من همیشه مواظب بودم
حیف دلم نمیاد منم خرابش کنم و از دستش خلاص شم -
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
پارسال
دبیر زمین شناسی ما دبیر انسان و محیطمونم بود
میخواست یه امتحان مستمر بگیره
ما هی عقب مینداختیم تا بلاخره وقتش رسید
گفتیم چیکارکنیم؟
وقتی سوالا تکثیر شد دوتا از بچه ها رفتم دفتر شروع کردن به سرگرم کردن معاون یکی دیگه اشون برگه سوال رو کش رفت
از قضا برگه اصل رو گرفت
همه سوالا رو حفظ کردیم
دبیرمون اومد
تو دفتر دوربین داشت که هیچ فهمید برگه اصل نیست
گفت بخونید من یه سوال دیگه طرح کردم
ما شروع کردیم به خوندن
ولی وقتی سوالارو داد همونا بودن
کتابم سفیده که هیچ سر پایان ترمم چرت و پرت نوشتم
واقعا تیم کتاب بدرد امتحان گرفتن نمیخورهخسته نباشید عرض میکنم
بیشتر اطلاعات عمومی و چاره اندیشی برای اینده است
اصلا واسه دانش آموزا نیست باید بزارن مسئولین مربوطه بخونن
به ما چه
الان من چه کاری از دستم بر میاد واقعا؟نوشتهشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۶:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهNarges_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
پارسال
دبیر زمین شناسی ما دبیر انسان و محیطمونم بود
میخواست یه امتحان مستمر بگیره
ما هی عقب مینداختیم تا بلاخره وقتش رسید
گفتیم چیکارکنیم؟
وقتی سوالا تکثیر شد دوتا از بچه ها رفتم دفتر شروع کردن به سرگرم کردن معاون یکی دیگه اشون برگه سوال رو کش رفت
از قضا برگه اصل رو گرفت
همه سوالا رو حفظ کردیم
دبیرمون اومد
تو دفتر دوربین داشت که هیچ فهمید برگه اصل نیست
گفت بخونید من یه سوال دیگه طرح کردم
ما شروع کردیم به خوندن
ولی وقتی سوالارو داد همونا بودن
کتابم سفیده که هیچ سر پایان ترمم چرت و پرت نوشتم
واقعا تیم کتاب بدرد امتحان گرفتن نمیخورهخسته نباشید عرض میکنم
بیشتر اطلاعات عمومی و چاره اندیشی برای اینده است
اصلا واسه دانش آموزا نیست باید بزارن مسئولین مربوطه بخونن
به ما چه
الان من چه کاری از دستم بر میاد واقعا؟اینو مخالفم
چون اونوقت مبدل کاتالیستی هم به ما چه؟ اونی که میخواد بسازه بدردش میخوره
یا...
درواقع دید آرمان گرایانه اینه که شما به عنوان اینده گان کشور باید اینارو بخونید که دراینده اصلاحشون کنید
مثلا همین الاینده ها رو میشه با روش های بایوتک از بین برد یا...
اما دید واقع گرایانه این دانش اموزایی که بعدا وارد جامعه میشن رو برای انجام این کارها به شدتتت اذیت میکنه به طوری که طرف میگه من نمیخوام اینده ساز باشم -
نوشتهشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۶:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
لطفا به پیامای من توجه نکنید
دلم زیادی پره و اینجا نوشتن حالمو بهتر میکنه -
فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسینوشتهشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۶:۲۶ آخرین ویرایش توسط Akito انجام شده
بعد از حدود یکسال، امروز رفتم حیاط دوباره
و بچها
توپ
باغچه
گل و گیاه
شیلنگ آبی با صدتا سوراخ
خستگی و نشستن و صبحت کردن با همسایه ها
پرت و پلا گفتن با دوستا
برنامه ریزی برای تابستون
با مخ رفتن تو دیوار
گریه بچه کوچیک که چرا با من بازی نمیکنید
چقدرررررر دلم برای اینا تنگ شده
احساس میکنم اگه برم بهشت، قراره هرروز این خاطره هارو اونجا دوباره زندگی کنم -
نوشتهشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۶:۲۸ آخرین ویرایش توسط Gharibe Gomnam انجام شده
هماهنگ شدن پدر و مادرم برای متقاعد کردن فرزند = انا لله و انا الیه راجعون
-
نوشتهشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۶:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بزن بیرون از تنهایی
برگرد کنارم
همونم که برای دیدن تو بی قرارم
نرو از روزگارم که من طاقت ندارم -
It's my personality
I can't live without people
(Mostly)I like everyone
I want to live my whole life with them -
نوشتهشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۶:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
انگار یه چی شکسته درونم
-
نوشتهشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۶:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ماهی عید ما هنوز زنده است
زنده بودنش بهم انگیزه ادامه دادن میده -
فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسینوشتهشده در ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۱۶:۳۱ آخرین ویرایش توسط Akito انجام شده
Certainly there are a few who i really love them hard
And i always wanted spend more time with them
Now, they're a part of my own self
It feels good
Thanks god