هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
_____ دیگ قسمتت نشد
-
وای سکته زدم
️
همه خواب بودن
تا لامپ خاموش کردم اومدم برم رو تختم
هم اتاقیم: آیناز؟آیناز؟
توجه نکردم پریدم رو تختم فک کردم خواب میبینه
یهو تو تاریکی حس کردم تختش تکون خورد
چراغ قوه گوشی رو روشن کردم
من: چی میگی؟
هم اتاقیم: میگم این برگه ها رو همین طوری که هست باید بخوایم؟
من:(یاابلفض)فک کنم خواب میبینی
هم اتاقیم: نه بیدارم
من: خب چی میگی؟!
هم اتاقیم:میگم این برگه ها رو همین طوری که هست باید بخوایم؟
من: نمیدونم
و خوابید
هم رشتهی من نیست
منم آیناز نیستم که -
وای سکته زدم
️
همه خواب بودن
تا لامپ خاموش کردم اومدم برم رو تختم
هم اتاقیم: آیناز؟آیناز؟
توجه نکردم پریدم رو تختم فک کردم خواب میبینه
یهو تو تاریکی حس کردم تختش تکون خورد
چراغ قوه گوشی رو روشن کردم
من: چی میگی؟
هم اتاقیم: میگم این برگه ها رو همین طوری که هست باید بخوایم؟
من:(یاابلفض)فک کنم خواب میبینی
هم اتاقیم: نه بیدارم
من: خب چی میگی؟!
هم اتاقیم:میگم این برگه ها رو همین طوری که هست باید بخوایم؟
من: نمیدونم
و خوابید
هم رشتهی من نیست
منم آیناز نیستم کهزهرا بنده خدا 2 خواهر منم بعضی وقتا همینطوری خواب میبینه
بینشم بپرسی بیداری؟ میگه آره بیدارم
ولی خوابهامتحانا فشار آورده
-
وای سکته زدم
️
همه خواب بودن
تا لامپ خاموش کردم اومدم برم رو تختم
هم اتاقیم: آیناز؟آیناز؟
توجه نکردم پریدم رو تختم فک کردم خواب میبینه
یهو تو تاریکی حس کردم تختش تکون خورد
چراغ قوه گوشی رو روشن کردم
من: چی میگی؟
هم اتاقیم: میگم این برگه ها رو همین طوری که هست باید بخوایم؟
من:(یاابلفض)فک کنم خواب میبینی
هم اتاقیم: نه بیدارم
من: خب چی میگی؟!
هم اتاقیم:میگم این برگه ها رو همین طوری که هست باید بخوایم؟
من: نمیدونم
و خوابید
هم رشتهی من نیست
منم آیناز نیستم کهزهرا بنده خدا 2 وای تصورش کردم و ترسیدم
.
-
04:14
-
نمیدونم من چرا هروقت میرم از اینجا برام یه سوالی ایجاد میشه که باید برگردم تاپیک بزنم=/
-
اعطنیِ الفضل...
-
محتاج معجزه تو ام ...
-
زهرا بنده خدا 2 خواهر منم بعضی وقتا همینطوری خواب میبینه
بینشم بپرسی بیداری؟ میگه آره بیدارم
ولی خوابهامتحانا فشار آورده
0-0ftm در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
زهرا بنده خدا 2 خواهر منم بعضی وقتا همینطوری خواب میبینه
بینشم بپرسی بیداری؟ میگه آره بیدارم
ولی خوابهامتحانا فشار آورده
-
زهرا بنده خدا 2 وای تصورش کردم و ترسیدم
.
razie_
ترسناک بود -
چه غلطی داری میکنی مریم="/
خاک بر سرت دختر="| -
براش تعریف کردم
اول صبحی موجبات خنده و شادیمون فراهم شد
میگه داشتم خواب میدیدم
منظورش از برگه ها لاگ بوکش بوده
و منم به عنوان استاد خطاب قرار میداده
میگه لاگ بوکم کامل نبوده داشتم به استاد میگفتم باید همینجوری بخوایدش
(واقعنم امروز باید اینو تحویل استاد بدن
️)
پن: خندیدیم به بچه
برا امتحان بیوشیمی من یه چی میگم تو خواب -
Akito تو پروفایلت که بری یه باکس هست مدالایی که داریو نشون میده ،اونو بزنی روشون فککنم گزینه show داره
گمونم اونجا باشهJuDi نه والا پیداش نکردم...
فکر کنم برا اونایی باشه که cp خرج کردن... -
️
️
️
️
️
️
️
️
️