هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
danial hosseiny برگ هایم
-
قاطی میشه اشک و دود
پر میکشه رنگ و روت
حس میکنی رسیدی تهش
تموم خوابایی که دیدی پشم -
سرد میشه دست و پات
کاسهی خون جفت چشمات
نمیکنه تو رو آروم هیچی
نمیاد زیر بارون هیشکی پا به پات -
خالی میکنن پشتتو حتی سایه ها
نه داری دل موندن، نداری نفس جاده ها رو
تمومی نداره گلایه هات
تمومی نداره کنایه هاشون -
یک خونه قدیمی بود ️
-
عا، از ما گذشت
ولی نبینم غرقی مشتی
وا کن از هم اخماتو مرد -
با یکم صبر با یه لبخند
سر پا بمونی هر از گاه
نبینم غرقه کشتیات
بگو فتوکلت علی الله