هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
با صدای محوت که مثل نسیمی از کنارم رد میشهلطفا فقط یکبار دیگه اسمم رو صدا بزن
یا اینکه زیر غروب یخ زده خورشید ایستادم
ولی می خواستم قدم به قدم به سمتت بیاد
هنوز با توام
در یک اتاق تاریک بدون هیچ نوری
من نباید به این عادت کنم
ولی خیلی آشناست
صدای تقریبا آروم تهویه ی هوا
اگه حتی این رو هم نداشتم
با هم می خندیدیم، با هم گریه می کردیم
حدس میزنم این احساسات ساده همه چیز من بودن
قرار کی باشه؟
اگه بتونم دوباره تو رو ملاقات کنم؟
میخوام به چشمات نگاه کنم
و بگم، دلم برات تنگ شده
در خاطراتی که خیلی درخشان بودن
بارون میباره، حتی زمانی که تنهایی می رقصم
وقتی این مه از بین بره
با پاهای خیس شده به سمتت میدوم
پس اون موقع منو در آوغش بگیرم
اون ماه تنها به نظر می رسه
چون جوریه که انگار داره درخشان توی آسمون شب اشک میریزه
حتی با دونستن اینکه صبح از راه میرسه
میخواستم مثل ستاره ای توی آسمونت جا بگیر
-
منی که چشمام ضعیف شدن :
:)))) -
«وأسألك يا الله القوة لأقف وحدي دون أن أتكئ على كتف أحدهم.»
خدایا از تو قدرتی را طلب میکنم که به تنهایی رویِ پاهایِ خود بایستم بدونِ آنکه رویِ شانهیِ کسی تکیه کنم
چقدر زیبا
-
وقتی مهربانی جزئی از وجودت باشد
هیچوقت نمیتوانی ترکش کنی...حتی اگر هزار بار دیگر هم
به خاطرش
دست بی نمکت را داغ کرده باشی!
#تودلی -
هوا ۲۰ درجه ....🫠
#تودلی -
Ainoor
مثلا تو
هوفف:)پرستو بابایی = )
️
-
هعی دنیا فردا آزمون آیین دارم
-
Ainoor مچکرم
-
Blue28 پدر کیو؟
-
Blue28 آها
آیین کتبیه
اون آزمون عملیه که افسر کنارم میشینه
ممنونم درکل -
حقیقتش اینه که هیچ کاری نیست بگم حسرتشو دارم که سال کنکورم انجام ندادم.چون هرچس میتونستم پارسال انجام دادم.این خیلی عجیبه،ولی شدنیه.