هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
آیا آن فاصلهی کوتاه را میبینی؟
آن فاصلهی کوتاهِ بین دم و بازدم را
درست همانجایی که دم تبدیل به بازدم میشود؟
یا آن فاصلهی کوتاه بین راه رفتن را
درست همان فضای کوتاهِ بین قدم از قدم برداشتن را
آن فاصلهی کوتاه بین دستها را چطور؟
درست همان فضای مشترک و کوتاهی که دستها با هم وسیلهای را جا به جا میکنند و در هماهنگی کاری را انجام میدهند؟
آیا به فاصلههای کوتاه توجه میکنی؟
مثلا فاصلهی کوتاهِ تبدیل شدن اکنون به گذشته؟
و حتی کوتاهتر از آن، تبدیل شدن این نوشتهها به یک مکث؟.
.
.
.
پ.ن:
توجه به فاصلههای کوتاه و فضاهای خلوتِ بین پدیدهها و حرکتها گاهی از قویترین مسکنها بیشتر به ما کمک میکنند که آرام بگیریم.
گاهی عمیقترین دردهای زندگی با توجه به کوتاهترین فاصلهها، آرام آرام طوری بدن شما را ترک میکنند که خودتان هم از عبور درد متعجب خواهید شد.
ترک میکنند، چون در مشاهدهی فاصلهها، درک شدهاند و دیگر نیازی به ماندن ندارند. -
نباید فکر کنین امکانات و دبیری که تو قم یا شهر دیگه ای هست تو شهر من که لب مرزه هم هست ..
من سه دبیر تخصیصی حسابان و خندسه و گسسته نداشتم سال دوازدهممدبیر فیزیکم از اذر اومد
خب من نباید تو رقابت با اونی باشم که تو تهران همه ی دبیرارو داره و همه امکانات هست و پانسیون میره و دست دراز کنه کلاس خصوصی میتونه بره و محیطش از همه مهمتر برای درس خوندن بهتره .این یه چیز مسلمه ...
الان همینطوریش کلاس من که7 نفر بودیم فقط منو یه ینفر دیگه همه درسارو تو نهایی قبول شدیم ...خب چرا ..چون دبیر نیست امکانات تحصیلی نیست ولی شما ها اکثرتون نمره هاتون تو نهایی خب بوده ...
خب اونوقت من با شما همتراز بشم رتبم میشه 60000 هزار ولی وقتی با همسطح های خودم هم تراز بشم میشم 3000 کدوم معقولانه تره این که هرکی تو شهر محرومه بره بمیره یا نه اون با همسطح های خودش رقابت کنه ...