شعردانه
ـــروع یه جامعه برای استارتاپ های تازه نفس
|
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
یادش بخیر یبار رفتم مدرسه
تو کل مدرسه فقط خودم بودم و یکی از معاون ها و مدیر
بعد رفتم داخل کلاس(روز آخر از کلاس شیشم ام بود) و دیدم هیچکس نیست
یه ۳۰ دقیقه ای برا خودم چرت و پرت بافتم و حرف زدم
وقتی برگشتم معاونه پشماش ریخته بود گفت مگه مدرسه باز بوده امروز؟؟؟
یبارم رفتم مدرسه
اون سال منو ۳ نفر دیگه بودیم باهم خیلییی صمیمی بودیم و همیشه باهم بودیم
اتفاقی همون روز توی کلاس خودمون، فقط ما ۴ تا بودیم.معلم هم نداشتیم(البته بقیه کلاسا یکم تعدادشون بیشتر بود)
عجب روزی بود
تمام اون روز رو بازی کردیم
صندلی ها زدیم کنار یه مشت کاغذ گلوله کردیم و فوتبال بازی کردیم
رو کاغذ موضوع نوشتیم پانتومیم بازی کردیم
صندلی هارو روی هم طبق طبق چیدیم و صندلی پادشاهی درست کردیم
روی تخته شکل میکشیدیم و بقیه باید حدس میزدن...
حقیقتا یادآوری اون روزا بیشتر دردناکه تا حس نوستالژیک بده:/
دلیلش هم میدونم چیه ولی خب وقتی یکی بخواد گند بزنه به یه چیزی کاریش نمیشه کرد:/ -
جدا خیلی خوبه که تو فضای واقعی اهل چصناله نیستم
تو مجازی هم فقط اینجاست که خودمو چص میکنم
-
هنوز کشور ما مشکل اینترنت داره
بعد میگن جهان سومیم
ما اصلا تو هیچ جهانی نیستیم
ما یگانه اییم بالاتر همه -
Akito راستی اسنایپر الیت فور بازی کردی؟ به نظرم وقت کردی بازی کن، به نظرم یکی از بهترین تاکتیکال شوترای ساخته شدست.
@Comrade_Bayat یه اسنایپر الیت بازی کردم ولی یادم نیست کدومه
فکر کنم همین فور بود...
یادمه کلی هم لگ داشتم درحالی که سیستمم باید راحت اجراش میکرد...:/ -
هنوز کشور ما مشکل اینترنت داره
بعد میگن جهان سومیم
ما اصلا تو هیچ جهانی نیستیم
ما یگانه اییم بالاتر همه -
یادش بخیر یبار رفتم مدرسه
تو کل مدرسه فقط خودم بودم و یکی از معاون ها و مدیر
بعد رفتم داخل کلاس(روز آخر از کلاس شیشم ام بود) و دیدم هیچکس نیست
یه ۳۰ دقیقه ای برا خودم چرت و پرت بافتم و حرف زدم
وقتی برگشتم معاونه پشماش ریخته بود گفت مگه مدرسه باز بوده امروز؟؟؟
یبارم رفتم مدرسه
اون سال منو ۳ نفر دیگه بودیم باهم خیلییی صمیمی بودیم و همیشه باهم بودیم
اتفاقی همون روز توی کلاس خودمون، فقط ما ۴ تا بودیم.معلم هم نداشتیم(البته بقیه کلاسا یکم تعدادشون بیشتر بود)
عجب روزی بود
تمام اون روز رو بازی کردیم
صندلی ها زدیم کنار یه مشت کاغذ گلوله کردیم و فوتبال بازی کردیم
رو کاغذ موضوع نوشتیم پانتومیم بازی کردیم
صندلی هارو روی هم طبق طبق چیدیم و صندلی پادشاهی درست کردیم
روی تخته شکل میکشیدیم و بقیه باید حدس میزدن...
حقیقتا یادآوری اون روزا بیشتر دردناکه تا حس نوستالژیک بده:/
دلیلش هم میدونم چیه ولی خب وقتی یکی بخواد گند بزنه به یه چیزی کاریش نمیشه کرد:/Akito من یه بار آخرین روز فکر کنم هشتم بود رفته بودم مدرسه، حالا قضیش مفصله چرا رفته بودم، میدونستم هیچ کس هم نمیاد هیچ اجباری هم روم نبود، ولی خب نشستم با معاونا، مدیر و مشاور حسابی حرف زدیم و وقت گذروندم اونروز، یکی دو ساعت هم با معاون پرورشی پینگ پونگ بازی کردم
(فکر کم فقط اون روز من بودم، اگرم کس دیگه ای اومده بود احتمالا برگشته بود) -
@Comrade_Bayat یه اسنایپر الیت بازی کردم ولی یادم نیست کدومه
فکر کنم همین فور بود...
یادمه کلی هم لگ داشتم درحالی که سیستمم باید راحت اجراش میکرد...:/ -
Blue28
نه اینجا هم چص کردنم فقط همون غمگین نوشتنم بود
جای دیگه رو ندارم که حرفامو بگم
تو دنیای واقعی دیدی مثلا یکی هی بگه پام درد میکنه، سرم درد میکنه، خانوم درد میکنه
حالا همشو الکی
پاش بیفته مرد عنکبوتی میشه -
یبارم کل کلاس رفتن اردو فقط من نمیرفتم منم چون اخلاق بابامو میدونستم رفتم مدرسه.من بودم ومعلم.اون سوال می پرسید من جواب میدادم اون سوال می پرسید من فرار می کردم.تا خودش حوصلش سر رفت.
بدبختی اینجاست اومدم خونه تعریف کردم برا بابام گفت نمیرفتی مدرسه=//////////////////////////////////////// -
Akito من یه بار آخرین روز فکر کنم هشتم بود رفته بودم مدرسه، حالا قضیش مفصله چرا رفته بودم، میدونستم هیچ کس هم نمیاد هیچ اجباری هم روم نبود، ولی خب نشستم با معاونا، مدیر و مشاور حسابی حرف زدیم و وقت گذروندم اونروز، یکی دو ساعت هم با معاون پرورشی پینگ پونگ بازی کردم
(فکر کم فقط اون روز من بودم، اگرم کس دیگه ای اومده بود احتمالا برگشته بود)@Comrade_Bayat من اصلا نه میتونم و نه تونستم تا این حد با معاون مدیرا گرم بگیرم
صحبت از سلام علیک جلوتر میرفت دلم میخواست ذوب شم برم تو زمین... -
یادش بخیر یبار رفتم مدرسه
تو کل مدرسه فقط خودم بودم و یکی از معاون ها و مدیر
بعد رفتم داخل کلاس(روز آخر از کلاس شیشم ام بود) و دیدم هیچکس نیست
یه ۳۰ دقیقه ای برا خودم چرت و پرت بافتم و حرف زدم
وقتی برگشتم معاونه پشماش ریخته بود گفت مگه مدرسه باز بوده امروز؟؟؟
یبارم رفتم مدرسه
اون سال منو ۳ نفر دیگه بودیم باهم خیلییی صمیمی بودیم و همیشه باهم بودیم
اتفاقی همون روز توی کلاس خودمون، فقط ما ۴ تا بودیم.معلم هم نداشتیم(البته بقیه کلاسا یکم تعدادشون بیشتر بود)
عجب روزی بود
تمام اون روز رو بازی کردیم
صندلی ها زدیم کنار یه مشت کاغذ گلوله کردیم و فوتبال بازی کردیم
رو کاغذ موضوع نوشتیم پانتومیم بازی کردیم
صندلی هارو روی هم طبق طبق چیدیم و صندلی پادشاهی درست کردیم
روی تخته شکل میکشیدیم و بقیه باید حدس میزدن...
حقیقتا یادآوری اون روزا بیشتر دردناکه تا حس نوستالژیک بده:/
دلیلش هم میدونم چیه ولی خب وقتی یکی بخواد گند بزنه به یه چیزی کاریش نمیشه کرد:/ -
Blue28
نه اینجا هم چص کردنم فقط همون غمگین نوشتنم بود
جای دیگه رو ندارم که حرفامو بگم
تو دنیای واقعی دیدی مثلا یکی هی بگه پام درد میکنه، سرم درد میکنه، خانوم درد میکنه
حالا همشو الکی
پاش بیفته مرد عنکبوتی میشه -
راستی امروز کشف کردم رتبه ش ۱۸۲ هزار کشوری بوده
-
@Comrade_Bayat فکر کنم.... آفریقا
همه جا شن بود
ولی دشمنم ارتش نازی بود -
راستی امروز کشف کردم رتبه ش ۱۸۲ هزار کشوری بوده
پرستو بابایی در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
راستی امروز کشف کردم رتبه ش ۱۸۲ هزار کشوری بوده
رتبه منطقه ۷۲ هزار
-
Akito
انتظار نداشتم اینجور تموم بشه
در کل
هر زمانی تلخی و شیرینی خودش رو داره ...
امیدوارم شیرینی هاش به تلخیاش غلبه کنه ...Hhh Hh در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
انتظار نداشتم اینجور تموم بشه
آره خودمم نمیخواستم اینجوریش کنم ولی خب، زندگی اینجوریه دیگه
️
