| گالری روح نواز🫀 |

[بابونــــه]

Michael Vey فیلم واسه ۴۰ ۵۰ سال پیشه
مامان ریوزو اگه بگیم ۵۰ سالش بوده الان چیزی حدود ۹۰ باید باشه
به این خانومه ۹۰ نمی‌خورد
حالا مهم نیست شبیه مامانشه اون یکی من دقت نکردم

[زهرا بنده خدا 2]

عمیقا حوصله ندارم...
مقدار زیادی...

[بابونــــه]

هویججج چه جالب
ندیدم هیچ وقت دوبلشون رو
یعنی جایی که این کارو انجام میدن

[زهرا بنده خدا 2]

۳روزم بیشتر تا پایان اون مسابقه نیست
نمیخوام اصن

[Ramos9248]

سلام ای بهترینم، هنوز عاشقترینم
اگر از آشیونه دور دورم
غم عشقت تو قلبم مونده با من
از اون خوابی که اسمش زندگی بود
همون عشق و همون غم مونده با من

[زهرا بنده خدا 2]

عمومم قراره بیاد رو مخم رژه بره
بیاد رژه میره
نیادم یعنی قهره
دومی رو ترجیح میدم( :

[Michael Vey]

@_maya برای ۴۰ سال پیشه
چی بگم والا

[زهرا بنده خدا 2]

دومین هم اتاقیمم چادری شد‍️

[زهرا بنده خدا 2]

قابلیت اینو دارم که به اینم بگم شد که شد!

[زهرا بنده خدا 2]

هعی‌‌...

[هویججج]

@_maya
من تو یوتیوب زیاد دیدم
البتهههههه یه پسری بود اسم انیمه اش رو نمی‌دونم ولی خیلی بخاطر چهره اش معروف شده بود
داداش مون هم صدا رو داشت هم سیما

[زهرا بنده خدا 2]

متاهل شدن دوستام رو مخمه
از دسترسم خارج میشن

[ari_14]

تا من بخوام فراموش کنم یکی اهنگ جدید میده
نکن مومن:)

[mr.vinyzo]

بچه ها وقتشه برای خانم زهرا بنده خدا هم دست به کار شین ....

خانم بلو راضی بودن؟؟>>

[Ramos9248]

تو روابط دوستانه و عاشقانه یه سری مواردی پیش میاد که طرفین باید گذشت داشته باشن و اشتباه طرف مقابل رو بپذیرن و ببخشن، نه که هی بخوان اون مورد رو تو سرش بزنن

[زهرا بنده خدا 2]

اوم...
اینم ولش...
ولی من توقع این حجم از حمله رو نداشتم( :
بپذیرید که فرق میذارید...
بپذیرید که من یه عمر با این فرقا زندگی‌کردم و الان فقط با بیان کردنش اینقد عصبی شدین...
ولی من با همینا زندگی کردم( :
حقیقتا دیگه مثل قبل برام مهم نیست...
خودخواهم یا هرچی..
اره همونی که شما میگید...

[هویججج]

خواهرم به اندازه کافی آلودگی صوتی داشت الانم یه میکروفن گرفته دستش خدااایاااا منو نجات بدههههه
#تودلی

[Michael Vey]

این بنده خدا تا همین چن سال پیش زنده بود ک @_maya

[زهرا بنده خدا 2]

اوم...
نمونه قبول شدم گفتن دوستت تیزهوشان شده
تو نخوندی و فلان...
باز نمونه قبول شدم
اون نشد
گفتن اون باهوش بود وگرنه اون سال تو ام قبول میشدی...(اصلا بحث حسادت نیست...بحث اینه که ابتدایی من تک و تنها بودم و اون خواهر برادرای بزرگ ترش کمکش میکردن...)
رشته‌ی بهتری قبول شدم
گفتن اون شهر بزرگتری رفته...
حجاب داشتم
گفتن تو موهات سفید شده که نمیندازی بیرون(شاید ۱۰تا تار هم نباشه...و راه حل یه قیچیه!!!) اون فلان میکنه...
صورتم جوش زد گفتن اون خوشگل تره
از اون زد گفتن کرم میزنه تو ام بزن...
و و و
پ‌ن:بحث حسادت نیست...بحث چیز دیگه ایه...
و نمیدونم چی باید گفت...

[زهرا بنده خدا 2]

من: هیچ کدوم رو به من خبر ندین
چون من میرم از اینجا...
اون: از ضایع شدن دیگه میگه میرم خارج
من: میرم...شما اینجوری فک کن...

کمی متمایل به خستگی از همه چی...
و متمایل به رو مخ بودن به میزانی که هستن!