هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چی داره نگاهت حالمو جا میاره
شاید که شهابه آخه دنباله داره
یا جفت یه ماهه، دوتا هم ستاره داره
نمیدونم هر چی هست، چشمات یه شاهکاره -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
پذیرفتن اتفاقات بد و نجنگیدن با چیزی که اتفاق افتاده
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو قلبِ سفیدِ منی.🤍
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نجنگیدن با چیزی که میدونین قابل تغییر نیست
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به جاش خودمونو تغییر بدیم
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۳۶ آخرین ویرایش توسط Ramos9248 انجام شده
هله دان دان دان هله یه دان برات میخونم
از نخل های سبز آبادان برات میخونم
از دریای آبی و قلمرون های عاشق
از جنوبی های مهربان برات میخونم -
این پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
میخونم برات دونه به دونه
شعر های خلیجی از دل و جون
از مهتاب زیبایی که هر شب
پر وا میکنه رو شط کارون -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
قصه میگم از صفای ساحل
از جاشو ها و مهر و وفاشون
از هوای دلنواز بندر
از نسیم هر صبح خروس خون -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من میخوام کبوتر دل تو رو اسیر کنم
این دل تشنه رو از چشمهی عشقت سیر کنم
بزنم به موج دریای خیال عشق تو
باقی عمرمو عاشقونه با تو پیر کنم
باقی عمرمو عاشقونه با تو پیر کنم -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو دریایی و من قطره، تو یه کوهی و من صخره
اصن تو خوبی من بد، من اونم که دنیا رو نمیفهمه -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
جدی چقد قشنگ براش تبریک تولد نوشتم.
تا حالا انقد دلی ننوشته یودم. -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو این دنیایی که یکی پادشاهه و اون یکی برده
من واسهی دلم زندم،اونم خوشحاله از کاری که کرده -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۴۲ آخرین ویرایش توسط Ramos9248 انجام شده
منم و یه آسمون صاف، شده سقف واسه خونه ها
منم و یه قلم و ورق و دستای پشت پرده -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
منم اون پسرک خام، پسر ناخلف بابام
واسمم مهم نیست امروز جمعهس یا سه شنبه -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گور بابای غم، من میرسم به چیزی که لایقم
شاید نوی زندگی من له شدم ولی تموم میشه با خنده -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
منم و صدای من، این صدامه که میمونه جای من
من که رفتنیام و بعد رفتنم معلوم میشه کی حقه -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مروارید دور گردنت خودم برات میبندم
چارقد گلدار به سرت خودم برات میبندم
شونه به زلفون سیات خودم برات میبندم
فدای چشم مست تو، دور سرت میگردم -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چقد خوبه تو هستی مامان.