هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Anzw 18 🥲
-
من به که بلیم خه مم
خه م خواره کم گم بوه -
کاش بفهمی):
-
امروز حالا غرقهام تا با کناری اوفتم
آنگه حکایت گویمت، درد دل غرقاب را -
حقیقتا یه حرفایی هست که نه گفتنیه، نه نگفتی...
-
مرا رازیست اندر دل، که گر گویم زبان سوزد
و گر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد... -
نتیجه اخلاقی :از ساعت ۱۱ نرو بخوابی که خوابت نمی بره قطعا!
-
این پست پاک شده!
-
چرا باید با دل درد از خواب نازم پاشم
-
jahad_121 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
پرستو بابایی
سلام ببخشید تعدادیش سر دو مورد و یا اینمه حتی اولین چیزی که به ذهنم رسید جواب بود
ولی دو دل شدم یک گزینه دیگه زدم برای همین اشتباه شدتا حدود 10 تا 12 تا رو فکر کنم می تونستم درست بزنم
مرسی ازت فاطمه ی قشنگم
-
سبزه خط می دمد از لعل جانان غم مخور
می شود سیراب خضر از آب حیوان غم مخوربر سر انصاف خواهد آمد آن چشم سیاه
می شود آن غمزه کافر مسلمان غم مخورحسن بی پروا به فکر عاشقان خواهد فتاد
می شود عالم ز عدل خط گلستان غم مخوراز نزول کاروان خط به منزلگاه حسن
دل برون می آید از چاه زنخدان غم مخورخط مشکین می کند کوتاه دست زلف را
می رسد غمهای بی پایان به پایان غم مخورآتش بی زینهار حسن در دوران خط
بر دل بیتاب خواهد شد گلستان غم مخورخط حمایت می کند دل را ز دست انداز زلف
مصر اعظم می شود این ملک ویران غم مخورصبح امیدی که پنهان است دردلهای شب
می شود طالع ازان چاک گریبان غم مخوربوی پیراهن نخواهد ماند در زندان مصر
خواهد افتادن به فکر پیرکنعان غم مخوردیده لب تشنه از رخسار شبنم خیز او
غوطه خواهد خورد در دریای احسان غم مخورازره گفتار، این مور به خاک افتاده را
می دهد مسند ز دست خود سلیمان غم مخورگرد خواری پیش خیز شهسوار عزت است
زینهار ای ماه مصر از چاه و زندان غم مخورچون فتد دامان ساحل کشتی مارا به دست
خاک خواهد زد به چشم شور طوفان غم مخورچون خط شبرنگ، صائب ازلب سیراب او
غوطه ها خواهی زدن درآب حیوان غم مخور-صائب
خیلی خوب هست
مصرع هاش خیلی قوی هست
خیلی صائب به خوبی در کنار هم دو تا مصرع ها رو سروده.
ممنونم بسیار خوب هست.