هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
بابونــــه مریضی که کد ۹۹ میخوره یعنی ایست قلبی کرده
مریض های اتاق عمل خب مگه در بدو ورود همچین مشکلی براشون پیش بیاد که تو تغییر انچنانی ببینی وگرنه بیهوش ان و فقط موارد مانیتورشون تغییر میکنه
مریض سیاه میشه چون اکسیژن بهش نمیرسه ( قلب پمپاژ نمیکنه)
این مریض امروزم آی سیو بود که تو یه روز سه بار کد خورده بود و مشکلات زیادی داشت@jahad-20 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
بابونــــه مریضی که کد ۹۹ میخوره یعنی ایست قلبی کرده
مریض های اتاق عمل خب مگه در بدو ورود همچین مشکلی براشون پیش بیاد که تو تغییر انچنانی ببینی وگرنه بیهوش ان و فقط موارد مانیتورشون تغییر میکنه
مریض سیاه میشه چون اکسیژن بهش نمیرسه ( قلب پمپاژ نمیکنه)
این مریض امروزم آی سیو بود که تو یه روز سه بار کد خورده بود و مشکلات زیادی داشتدرسته، ترسناکه یخورده و کسایی که میبینن باید آدمای خیلی قوی ای باشن
اینو پرسیدم چون یه کلیپ دیدم که البته نمیدونم واقعی بود یا نه
اما خانمه روی تخت بیمارستان و به هوش بود که چشم هاش به حالت تعجب بزرگ شد مثل اینکه چیزی رو دیده باشه...
و بعد فوت کرد -
@jahad-20 چه جالب
-
@jahad-20 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
بابونــــه مریضی که کد ۹۹ میخوره یعنی ایست قلبی کرده
مریض های اتاق عمل خب مگه در بدو ورود همچین مشکلی براشون پیش بیاد که تو تغییر انچنانی ببینی وگرنه بیهوش ان و فقط موارد مانیتورشون تغییر میکنه
مریض سیاه میشه چون اکسیژن بهش نمیرسه ( قلب پمپاژ نمیکنه)
این مریض امروزم آی سیو بود که تو یه روز سه بار کد خورده بود و مشکلات زیادی داشتدرسته، ترسناکه یخورده و کسایی که میبینن باید آدمای خیلی قوی ای باشن
اینو پرسیدم چون یه کلیپ دیدم که البته نمیدونم واقعی بود یا نه
اما خانمه روی تخت بیمارستان و به هوش بود که چشم هاش به حالت تعجب بزرگ شد مثل اینکه چیزی رو دیده باشه...
و بعد فوت کردبابونــــه نمیدونم ندیدم واقعا همچین چیزی رو
-
هم اتاقیم هوشبریه
میگفت رفته بودیم تفریح
چند نفر همونجاها غرق شدن مردن
کل ملت داد و گریه و ناراحت و فلان
من: خب مردن دیگه
همه میمیرن
بابام:
زهرا بنده خدا 2
توی کتاب انسان در جستجوی معنا میگفت واکنش غیرعادی به یه اتفاق غیرعادی امر عادی ایه و واکنش عادی به یه موقعیت غیرعادی امر غیرعادی ای هست
و توی این مرحله میگن که اصطلاحا فرد دچار مرگ عاطفی شده
مثلاً آقای ویکتور فرانکل که از زندانی های اردوگاه کار اجباری نازیست بودن میگفتن یک روز موقع ناهار داشتن سوپ میخوردن و به چشم های بی روح یک مرده خیره بودن که زندان بان ها جنازه اش رو میکشیدن و صدای برخورد سرش با پله ها هم باعث نمیشد که حس بدی بگیرن و اون لحظه متوجه شدن که دچار مرگ عاطفی شدن -
@Ebullient28 سلام
-
@Ebullient28 ممنون
-
@Look سلام ممنون
آره یه چند روزی نبودم...
شما خوبین؟ -
زهرا بنده خدا 2 حقیقتش اینکه تمرین میکنم سر مرگ هر مریض ناراحت شم برای ارامش روحش دعا کنم یا چیزی بخونم اصلا دلم نمیخواد برام عادی شه(:
@jahad-20
عزیزم..( : -
Akito
سلام من برا بعد رتبه ها و انتخاب رشته نه حوصله داشتم برم آزمون نه اصلا میتونستم ذهنم درگیر کنم و در نتیجه نرفتم
بیا یکم بگو از روز آزمون من هفته دیگه آزمون دارم ، راستی اونجا خودش داشت ترتیب مشخص میکردگفت نفر ششم مینویسم گفتم نههه ۶ چیه مرد حسابی نکن اینکارو آخرش تونستم به ۴۵ برسونم
همین که خیلیا زودتر من آزمون داده باشن کافیه البته امیدوارم اشتباه نکرده باشم
فقط امیدوارم یوقت نرم خاموش کنم بگه نفر بعدواقعا حاضرم برم تصادف کنم بریم کما ولی اینجوری رد نشم ، بعضی اوقات پیش میاد
اگه یه سوتی کوچیک بدم یجوری بهم میریزم که قطعا دیگه عملکردم افتضاح میشه@mahdi-ek سلام
ازمونت دادی؟؟ -
زهرا بنده خدا 2
توی کتاب انسان در جستجوی معنا میگفت واکنش غیرعادی به یه اتفاق غیرعادی امر عادی ایه و واکنش عادی به یه موقعیت غیرعادی امر غیرعادی ای هست
و توی این مرحله میگن که اصطلاحا فرد دچار مرگ عاطفی شده
مثلاً آقای ویکتور فرانکل که از زندانی های اردوگاه کار اجباری نازیست بودن میگفتن یک روز موقع ناهار داشتن سوپ میخوردن و به چشم های بی روح یک مرده خیره بودن که زندان بان ها جنازه اش رو میکشیدن و صدای برخورد سرش با پله ها هم باعث نمیشد که حس بدی بگیرن و اون لحظه متوجه شدن که دچار مرگ عاطفی شدن@سالی-هبیجه
هعی.. -
زهرا بنده خدا 2
توی کتاب انسان در جستجوی معنا میگفت واکنش غیرعادی به یه اتفاق غیرعادی امر عادی ایه و واکنش عادی به یه موقعیت غیرعادی امر غیرعادی ای هست
و توی این مرحله میگن که اصطلاحا فرد دچار مرگ عاطفی شده
مثلاً آقای ویکتور فرانکل که از زندانی های اردوگاه کار اجباری نازیست بودن میگفتن یک روز موقع ناهار داشتن سوپ میخوردن و به چشم های بی روح یک مرده خیره بودن که زندان بان ها جنازه اش رو میکشیدن و صدای برخورد سرش با پله ها هم باعث نمیشد که حس بدی بگیرن و اون لحظه متوجه شدن که دچار مرگ عاطفی شدن@سالی-هبیجه
کتاب رو نخوندم
ولی خیلی شنیدم که اوضاع بدی داشتن
️
-
@سالی-هبیجه
کتاب رو نخوندم
ولی خیلی شنیدم که اوضاع بدی داشتن
️
زهرا بنده خدا 2
:))) -
سلام
-
چیچک
@Zahra-HD
تشکر برای تایپک «از دانشجو شدنت بگو» -
jahad_121 سلام روز شمام بخیر
ممنون، شما خوب هستین؟ -
jahad_121 خداروشکر
-
خداوکیل ای بچه های سن پایین جوری فاز لاتی دارن و اداشان میا بعد جوریم هستن انگار تازه عه سالن زیبایی برا ناخن کاری برگشتن
میگی بزنی..