هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
حاضرم برای بار هزارم اون کتابای لعنتیو بخونم ولی این بلاتکلیفی و بیکاری در بیام
مگ چقد تا اردیبهشت مونده -

ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است
به یاد لعل تو و چشم مست میگونت
ز جام غم می لعلی که میخورم خون است
ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو
اگر طلوع کند طالعم همایون است
حکایت لب شیرین کلام فرهاد استآواز: خودم
شعر: حافظ -
Anzw 18
من دلیل موجه داشتم آیناز

قبلش خدافظی کردم ولی زهرا یهویی رفتپرستو بابایی عااااا اره عافرین راس می گویی


-
@Sally
پول ندارم -


-
گر بخواهی بگذرم از جان...
-
از کلاس زبان امروز راضی بودم( :
زبان تخصصی بود
با الفاظ متونِ امروزِ رشتهی خودمون تاحدی آشنا بودیم
ولی بازم یه سری تلفظا رو مشکل داشتم
ولی استاد زیاد گیر نمیداد که یهو بدتر استرس بگیریم( :
من خودم جایی مشکل داشتم سوالی تلفظ میکردم درستشو بهم میگفتن( :
و چون اکثرمون میخوندیم
به هرکسی یه تلفظ رو یاد میدادن
نه به کسی زیادی استرس وارد میشد
نه بد خونده میشد( :
شعردانه
|

