هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
@Sally
من با مامانم رفتم
خیلیای دیگه هم خونوادگی اومده بودن(طبیعیه!شما داری میری خوابگاه و کلی وسیله داری؛طبیعتا با یکی باید بری دیگه)
یه پسره بود با مامان و بابا و ابجیِ کوچیکش اومده بود
یه دختره با باباش(مامانش فوت شده بود و خودش تنهایی کاراشو انجام میداد)
یه دختر دیگه باز با مامان باباش
و ما همه تو حیاط دانشگاه جلسه گرفته بودیم(طبیعی بود!)
خلاصه رفتیم برا ادامهی کارا
من ثبت نام کردم و هزینهی خوابگاه رو دادم
از اتاق اومدم بیرون
اون آبجیه تو سالن برا خودش میچرخید(نمیتونست راحت و درستم راه بره🥺)
رفتم پیش اون(خیلی گوگولی بود
)
مادرا سر حجاب بحث داشتن(از بین ما دخترا دونفر چادری بودیم
یکی مانتویی)
مادره: بعضی چادریا از اونا بدترن...
بعدشم ما دخترا و خونواده هامون به مقصد خوابگاه پشت سر هم تو خیابون راه افتادیم
البته چون اونا پرستاری بودن یواشکی از هم جدا شدیم و به روی خودمون نیاوردیم که ما تا اینجا با هم بودیم و میتونستیم هم اتاقی شیم
با خونواده برید
حالا خیلی ناراجت بودین تنهایی برا ثبت نام وارد دانشگاه بشید
ولی به نظرم بذارید اونا هم در ذوقتون شریک باشن( :زهرا بنده خدا 2
خاطراتی که تعریف میکنید خیلی قشنگن -
مِهردُخت
یه سری آدم که فک میکنن خیلی خاص بنطر میرسن -
مِهردُخت
حیح
-
دیدین وقتی امتحان دارین به درس آخر یا فصل آخر که می رسین دوست دارین زودتر تموم شه؟
-
@Sally نه بابا ربطی نداره
تعداد زیادی خوابگاهی ان تا بیان ساکن شن کارا انجام شه و... 2.3 روز طول میده برا همین کسی هفته اول نمیرسه
این شرایط برا اساتید هم هست@Danial-al
اهاااااااا نمیدونستم جالبه -
-
دیدین وقتی امتحان دارین به درس آخر یا فصل آخر که می رسین دوست دارین زودتر تموم شه؟
پرستو بابایی در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
دیدین وقتی امتحان دارین به درس آخر یا فصل آخر که می رسین دوست دارین زودتر تموم شه؟
و الان همینم
توی فصل آخر این پروسه از زندگیم دوست دارم هر چه زودتر تموم شه(: -
و راستی بچه ها قورمه سبزیم به نظر خیلی خوب در اومده بود 🥲
مامان بابام خیلی ازش تعریف کردن^^
فقط یکم لیمو کم ریخته بودم -
قابلیت اینو دارم که الان بخوابم و تا فردا شب بیدار نشم!
-
زهرا بنده خدا 2
چه قشنگ، ثبتنام دانشگاهم جالب باید باشه️