هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۹ مهر ۱۴۰۳، ۱۷:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۹ مهر ۱۴۰۳، ۱۷:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Maaah مبارکه
-
نوشتهشده در ۲۹ مهر ۱۴۰۳، ۱۷:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هعییی
-
-
خدافز مامایی، خیلییییی ازت بدم میومد
️
-
امتحانامون از ۱۵ دی شروع میشه
-
استرس گرفتم
-
Maaah هوراا
چی قبول شدییب -
نوشتهشده در ۲۹ مهر ۱۴۰۳، ۱۷:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به عنوان روز اول
خوب بود -
مِهردُخت آخه یجور ترسناکیه جلو هر درس تاریخ امتحانشم نوشتننن
-
Younesam عاا مباارکههه
-
نوشتهشده در ۲۹ مهر ۱۴۰۳، ۱۷:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بچها جواب ذخیره ها اومد شماره دانشجوی میخاد از کجا بیارم؟
-
دانشجویان درس خون دانشجویان پیراپزشکینوشتهشده در ۲۹ مهر ۱۴۰۳، ۱۷:۲۰ آخرین ویرایش توسط پرستو بابایی انجام شده
۱۰ساله بودم معلم فارسی ما گفت:
یک داستان کوتاه درباره بهترین دوست تان بنویسید.
من به رفیقم نگاه کردم و لبخند زدم
همه چیزهایی که دربارهٔ او میدانستم نوشتم،
معلم گفت:
حالا کي داوطلب میشه با صدای بلند بخونه؟
بهترین رفیقم داستانش را خواند؛
و من در داستانش نبودم...•Artin
مود: -
نوشتهشده در ۲۹ مهر ۱۴۰۳، ۱۷:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Maaah مبارکههههههههههههههه