شعردانه
|
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
افتضاح
اشپز خونه که نیست
زباله دونیه
مزخرف
خب غذا درست نکنین همه جا رو نابود کردین
یک سینک هم که کلا شده پر اب
یکم برین طبقه پایین نگاه اشپز خونه طبقه 1 کنید چقدر تمیزه
بو خشوبو غذا هم میاد
حالا اینجا
طرف شعله ها گازو پر کرده از غذا ها یک دو دقیقه می خوایم یک چی درست کنیم میگه کیک شده دیگه
به تو چی
من می خوام خوب بپزه
یک شعله گیرم اومد اونم می خواستی بگیری؟!
که گرفتی ولی اخر درستش کردم
️با اون غذا درست کردنتون
نابود کردین همه جا رو -
يعني باید تا چند ماه دیگه اینجا رو تحمل کنم!؟؟؟
هوففففف -
حیف سالاد ماکارونی که بخوام اینجا درستش کنم
حیف
حیففففف
باید ببرم طبقه 1 -
همون نون ماست بخورم بهتره که پامو بزار توی این اشپز خونه کثیف
-
اتاق مونم انگار ن انگار چیزی به اسم هنسفری وجود داره
منم می تونم هنسفریم نزنمااا!؟
اون وقت ببینم شما می تونید تحمل کنید -
خوابگاه
خوابگاه
خوابگاه
هعیییییییییی
هوف -
Michael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Michael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
ن تنها تو زمینه المپیاد، بلکه تو خوش نویسی با قلم تا ممتازو رفته
خط همون دوستم :>
(فقط ماژیک صورتی کار منه بقیش کار دوستمه)
پ‌ن: تو سالن خوابگاهمون با دوستام نشسته بودیم شام میخوندیم و مثلااا درس میخوندیم و این بخشی از عکس یادگاریمونه
شما دیگ زیادی غرق درس شدین شامم خوندین
ari_14 اره
-
Michael Vey عه اون سبزه نوشته «خوشا شیراز و وصف بی مثالش»
ولی چرا بجای وصف، نوشته وضع؟
-
زندگی صحنه‌ی یکتای هنرمندیِ ماست
هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به‌جاست؛
خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.. -
Akito اره هم من هم دوستم هر دو عشق شیرازیم :>
یحتمل حواسش نبود
Michael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
اره هم من هم دوستم هر دو عشق شیرازیم :>
چه خبر خوبی
بسی خوشحال گشتم
-
خدایا کمکم کن...
-
زندگی صحنه‌ی یکتای هنرمندیِ ماست
هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به‌جاست؛
خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.. -
نمی‌دونم خوابگاه برای من فقط اینجوریه یا برای همه
میگم یه کتابی درسی چیزی بخونم ، همش این حسو دارم ://
سالن تفریحی خوابگاه رو دوست نداشتم
کمداش تار عنکبوت بسته بودن قشنگ معلوم بود کم استفاده شده از اینجا ، میزا پینگ پنگ و فوتبال دستی اینا همه پر خاک
هممم اره در کل سرگرمی خاصی داخل خود خوابگاه نیست
بیشتر شبا بچه ها جمع میشن مافیا اینا میزنن ولی خیلی دیر وقت بازی میکنن -
ولی خوابگاهی باشی میفهمی خانواده ها چقدر داخل تربیت بچه هاشون کم کاری میکنن طرف حتی قواعد اولیه و ساده زندگی اجتماعی رو هم بلد نیست... در کل چیز عجیبیه ، آدمای خودساخته هم اینجا میبینی
محیط اجتماعی جالبیه میتونی خودتو محک بزنی نسبت به هم سن و سالا خودت چقدر مستقل و خودساخته ای -
چند تا هم کلاسی از پرستاری کرمان ، مواد شهید بهشتی ، معماری خواجه نصیر ، فیزیک دانشگاه تهران انصراف داده
که بیاد دوباره کنکور بده بیاد رشته منو بخونه :||
بعد من خودم می‌خوام تغییر رشته بدم مکانیک
آدما خیلی عجیبن ، چیزی که تو نمیخوای اونجا باشی هدف اونه
