هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Anzw 18]

Blue28
می دونم می دونم

بلی بلی

[Blue28]

اون نصفه شبایی که اینجا چت می‌کردیم و از خنده می‌مردیم چقد خوب بود..

[Ramos9248]

چرا وقتی انقدر آهنگ اصلیش قشنگه من میرم ریمیکس گوش میدم

[Anzw 18]

Blue28
چه قدر دلم تنگ شده برا همچین شبایی
امیدوارم خیلی زود دوباره این شکلی دور هم جمع باشیم همه

[Ramos9248]

میگه تو چجوری انقدر روحیه و انگیزه داری

[Anzw 18]

《نیکی هنری نیست به امید تلافی
احسان به کسی کن که به کار تو نیاید》

شب بخیر تودلی
گئجوز خیر:)

[Ramos9248]

همصحبتی خوبی بود

[Blue28]

شب یخیر آیناز

[Ramos9248]

هم دیشب که یهو سمیع رو دیدم هم امشب

[Blue28]

شب بخیر دیجی

[Ramos9248]

Anzw 18 شب بخیر انزو فرناندز

[Ramos9248]

Blue28 شب بخیر بلو

[Blue28]

شب یخیر الهامی که همیشخ بودی
مِهردُخت

[Hamed.s]

سلام بر تویی که
آنقدر قوی حسابت کردند که نه کسی
همراهی‌ات کرد و نه کسی نگرانت شد
و همیشه خودت تک و تنها زخم‌هات را بستی
و اشک‌هات را پاک کردی و مقتدرانه
به پیش رفتی و ادامه دادی، جوری که
با وجود آن‌همه زخم، حتی احتمال هم ندادند
که تو در خلوتت چقدر شکننده‌ای و چقدر نیاز به حمایت داری.

[Reza-H]

@AmirBarsam
خوبه

[Reza-H]

@Sally در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

کلمه فارسیش رو پیدا نکردم

اوه. یس
فارسی کیلی کم :))
نیست پرابلمی

حالا اگه outfit درست نکنیم، ست نباشه چی میشه؟

[Reza-H]

.
.
مدعی هرگز نزن بیهوده لاف عاشقی
این حسـ️ـین تنها یک عاشق دارد، آن هم زینــب است :_))

[MSina]

Succinate
اتفاقا منم یه دوستی دارم، هم دوران دبیرستان هم الان که دانشگاهه، هنوز معتاد شیرکاکائوعه
فک میکنم روزی حداقل ۳-۴ پاکت مصرف میکنه

من کنکوری ۴۰۰ام ولی خب یه سال هم پشت موندم شدم ورودی ۴۰۱

منظورم از بیشتر بودن اینه که فقط پی درس و مشق نباشین، کارهای دیگم انجام بدین. مثلا من و دوستام کم‌کم داریم دانشکده رو تسخیر میکنیم عملا تو هر برنامه‌ی آموزشی یا فرهنگی یا تفریحی یا کلا هرچیزی توش دست داریم. غیر از اون بیرون دانشگاه هم سعی میکنیم مهارت یاد بگیریم که بتونیم تو دوران دانشجویی یه کسب درآمدی هم داشته باشیم

یه همچین چیزایی منظورمه حالا بسته به سلیقه خودتون میتونه اینا چیزای دیگم باشه

من ترم یک که اومدم دانشگاه، اینقدر فضا راکد و بی بخار و ... اصلا انگار وارد مرداب شده بودم. خیلی حالم گرفت. اون تصوری که از دانشگاه داشتم با چیزی که دیدم واقعا متفاوت بود. تنها فعالیت ما این بود که صبح میرفتیم کلاس، ظهر برمیگشتیم خوابگاه ، عصر کلاس و بعد دوباره خوابگاه و همین روند تا آخر ترم. خیلی کسل کننده بود که خودمون حلش کردیم و حالا دیگه فرصت سر خاروندن هم نداریم

[0-0ftm]

. شاید اگر به اندازه قبل براش با ارزش بود
این نبود اون چیزی که میدیدم

[Michael Vey]

@Sally عهه منم نترو از قلمچی گرفتم