هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Anzw 18]

@Sally
خب پس صبر می کنم اگه پول تو رو نخوردن منم سفارش می دم

[Maaah]

وای شت برنامه‌ریزی‌م نکردم که :////////

[Maaah]

عاشقتم یعنی، چیکار میکردی این دو سه روزه دقیقا؟

[Anzw 18]

Maaah
فردا جبران می کنی دوزت عزیزم

[Anzw 18]

Maaah
برنامه ریزی کنم گلم حتما

[Maaah]

Anzw 18 فردا که خیلی درگیرم، باید برم خوابگاه
هعیییی

[Maaah]

Anzw 18 آخه نمیدونستم باید چیکار کنم، الان دستم اومده تقریبا یه دفترچه‌م خریدم فردا رفتم خوابگاه حتما مینویسم

[Anzw 18]

@_Aram_
سلام شکر خوب باشی همیشه
منم خوبم مرسی
خوش خبر باشی عزیزم
سلامتیییی خبری جز درس نیست

[_MILAD_]

Succinate در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

_MILAD_ در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

آقای سیفید شما یک نابغه هستید مواد شما بسیار عالی میباشد

صداش تو مغزم پلی شد

اسکایلر یک نفر پشت در ایستاده است و بر در میکوبد و یک نفر درون خانه ترسیده است تو فکر میکنی من آن کسی هستم که در اتاق هست؟ نه اسکایلر من آن کسی هستم که در میزند

[Anzw 18]

Maaah
شاید این ترم تموم بشه هم فشردگی درساتون یه کم کمتر بشه هم خب اوضاع بیافته رو روال

[Anzw 18]

Maaah
شکرررر پس

[Anzw 18]

[Succinate]

_MILAD_ در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

Succinate در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

_MILAD_ در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

آقای سیفید شما یک نابغه هستید مواد شما بسیار عالی میباشد

صداش تو مغزم پلی شد

اسکایلر یک نفر پشت در ایستاده است و بر در میکوبد و یک نفر درون خانه ترسیده است تو فکر میکنی من آن کسی هستم که در اتاق هست؟ نه اسکایلر من آن کسی هستم که در میزند

مادر این شلوار کلان است

[Maaah]

من ۵ از اینجا راه بیوفتم، بابام خیلی آروم میره ۶/۵ میرسم
تا ۷ وسیله‌هامو از ماشین ببرم طبقه ۲ و خدافظی کنم
برنامه‌ریزی هم هست بعد شامم باید درست کنیم اگه بشه لباسامم بشورم، وسیله‌هامم باید بچینم تو کمد. به‌به

[Anzw 18]

اسکایلر
چه قدر از اسکایلر بدم می اومد من

[لیلی_]

Maaah فک کنم دارین میرین خوابگاه
یه پیشنهاد شام از خونه ببرین🪷

[Maaah]

لیلی_ غذاهامون اشتراکیه، یه‌چیزی درست میکنیم برای همه. البته تو خونه خورش درست میکنیم بعد کنسرو میکنیم میبریم ولی خب بلاخره فرآیند آماده کردنش زمان‌بره

[لیلی_]

Maaah چه جالب همگی همکاری می کنین
فک کردم تنها هستین
بله درست میگین

[Maaah]

لیلی_ آره خیلییییی، از همون اول سر غذا تفاهم داریم و دعوامون نشده اول صبح برنامه ریزی میکنیم برای ناهار و شب

[MSina]

Succinate
دوغ که اصلا یجوریه انگار توش داروی بیهوشی میریزن
یادمه ترمای پیش، ظهر با ناهار دوغ میخوردیم میرفتیم کلاس میخوابیدیم
هر جلسه هم استاد فیزیومون میگفت قبل کلاس دوغ نخوربن، ناهار هم حتی نخورین سنگین میشین خوابتون میگیره...ولی خب بازم میخوابیدیمته کلاسمون قشنگ دو ردیف بودیم سرمون رو میز خواب بودیم
تئوفیلین یکی از ترکیبات توی چای هست
یه ترکیب محرکه

نه خب من خیلی چای میخورم، و دارم کم‌کم حس میکنم که پوکی استخون فاصله‌ای باهام نداره واقعا باید کنترل کنم خودمو... بعضی وقتا بجای وعده‌های اصلی هم چای میخورم‍️

همین ۴ -۵ نفر خیلی خوب و عالیه...ینی به نظرم ازین تعداد بیشتر هم نمیشه واقعا ارتباط خوبی داشت...منم فقط با هم‌اتاقیام هستم
چقد خوب...نویسنده. اتفاقا منم شدیدا به نویسنده نیاز دارم... کار پاره وقت و از راه دور قبول میکنین؟
فک کنم بفهمم این موردو...بعضی وقتا متنای ترجمه یجوریه که باهم نمیخونن... نمیدونم چطوری بگم...میخونی خودت میفهمی که اینجا اصلش یه چیز دیگه بود اشتباهی ترجمه شده...
فک کنم این حرص دادن کلا خاصیت جایگاه ویراستاریه
ینی منی که تا حالا با ویراستار کار نکردم هم بازم تو افکارم نمیتونم با این کنار بیام که یکی بیاد متنی که من نوشتمو تغییر بده و اون نحوه‌ی بیان منو عوض کنه یا بیاد به متنم ایراد بگیره...غیرقابل تحمله