هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
برا روز پرستار موکب زده بودیم
یهو نماینده شهر و دار و دستهش اومدن
در یک متریِ میز پذیرایی
درلحظه یکی گیرش آورد باهاش حرف بزنه
ما اینجوری بودیم که: خب؟اکی
نمایندهای دیگه
چیکار کنیم؟
بعد یکی از نیروهای خدماتی دید خیلی سمی هستیم
شیرینی و اینا رو برداشت بهشون تعارف کرد
نماینده هم دیگه سمت ما نیومد
من و دوستمم بعدش که با مسئولین دانشگاه دیدیمش از کنارشون رد شدیم سلام نکردیم
پن: من سلام کردن رو یاد بگیرم نصف مسیر زندگیم رو طی کردم -
از صبح وویس هماتو گوش دادم و یادداشت کردم
الان اومدم هورمون بخونم
جزوه نداریم -
خیلی خسته ام
-
-
هعی روزگار
-
در حضور بچه های آلا قول میدم که دیگه مثل خودشون بیشعور باشم
و رو پیامای خبریشون ریپلای نزنممم و نظرم ندم
دیرم سین میزنممممخب شعور و ادب و تربیت داشته باشید!
ترم اولی که نیستیددد
خودم ترم اول خیلی بیشعور بودم ولی دیگه خجالت بکشیمم
اما چون خودتونو اینجوری میگیرید و فک میکنید همه عاشقتونن مثل خودتون برخورد میکنمم -
بابا خب اجازه بدین من آدم باشم دیگهه
عه -
به ترم اولیا برنخوره
خودمو و بعضی دوستامو میگم -
Anzw 18 کاش شرایط جوری بشه که پرز از اون غرور خرکیش یکم کوتاه بیاد و تو نیم فصل راموس رو بگیره
-
بله ملت
شرک
با صدا بلند گذاشتند شده سینما ببنید. اون وفت
من
3شنیه کویز 3 تا فصل شیمی دارم هیچی هم وقت ندارم. چطور تو این سر و صدا بخونم️
-
خستم خسته
خستم
خسته
خسته
خسته -
چشم انتظارتم
دلخونم از غَمَت
ترسم بمیرم و آخر نبینمت( : -
بله ملت
شرک
با صدا بلند گذاشتند شده سینما ببنید. اون وفت
من
3شنیه کویز 3 تا فصل شیمی دارم هیچی هم وقت ندارم. چطور تو این سر و صدا بخونم️
-
Anzw 18
اره روز ها میشه رفت کتابخونه
شب ها هم کتاب خونه خوابگاه هست منتها تو طبقه های دیگه هست
و خب
سخت هی برم
اونجا و 2 اینکه چون شب ها خیلی خستم
می خوام حالت که بتونم تکه بدم ن نشسته جزوه ها مو بخونم
ولی
انقدر سر و صدا هست تو اتاق حتی خواب هم نمیشه رفت
روز ها هم که بیشتر سر کلاس هایم و درگیر کلاس ها نمیشه زیاد خوند -