هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
خدایی ۱۰ نفر اومد سخنرانی کرد تهش یه پوشه دادن ک توش آبمیوه و کیک و دفترچه و خودکار بود + یه گل
اونوقت اسمشم جشن گذاشتن -
خدایی ۱۰ نفر اومد سخنرانی کرد تهش یه پوشه دادن ک توش آبمیوه و کیک و دفترچه و خودکار بود + یه گل
اونوقت اسمشم جشن گذاشتن_ Reza _
عهههه برای بچه های ما استنداپ کمدین آورده بودن -
_ Reza _
به هرحال موفق باشین -
_ Reza _
چه بد ! -
-
ما جشن همه رشته هامون با هم بود:/
-
دو رووووزم حرف زدن:/
-
دارم میرم سلف تا شام بخورم
ساعت چنده؟ ۱۷:/ -
بچهها رفتن خونه، لعنتیییی چه غمناکه اتاق
-
از اونورم شنبه صبح میان
تا ۱۱ کلاس نداریم -
دلم میخواد گریه کنم، خسته شدم، از پس درسا برنمیام :(((
-
Maaah منم
-
از اونور فیزیولوژی هر هفته، ۱۰ صفحه تدریس میکنه
-
بعد تا میام یه نفسی بکشم، یاد حرفهای و مهارت و دانش خانواده و انسانشناسی و روانشناسی میوفتم
-
پسرای کلاسمون دیگه خیلی پررو شدن متاسفانه
چند تا جدید اومدن هر چی استاد میگه، اینام یه چیزی میگن بعدش -
۳ تا ارائه هم داریم راستی
ادبیات، روان و انسانشناسی