هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
_ Reza _ اگه اون مورچه چشمشو باز میکرد همون اول میفهمید عمرشو الکی هدر نمیداد
میدونم اینو برای طنزش گذاشتی ولی خیلی از ماها بعضی وقتا بدون اینکه بفهمیم دور و برمون چخبره چند سال از عمرمون رو الکی حروم چیزای بیخود میکنیم
ببخشید طنزتو تبدیل به غم کردم
-
_ Reza _ احتمالا خواهر کوچیکتر ندارید که اینو میگید

-
پیروز نه بابا زیادم تعریف کنی براش یه دست گرمی به نشانه اعتراض میاره رو صورتت


دیگ واقعا فراموش میکنی هرچیو ک بوده بعد میری راحت میخوابی 
_ Reza _
نههههههههه این یه پایان تلخ برای تمام فانتزیام بود -
همیشه آرزوی یه خواهر بزرگتر داشتم🥲
دوس دارم یکی باشه که کلی براش غرغر کنم کلی از سختیای این چند وقتم بگم تهشم با گرمای دستاش آرومم کنه یه چای بذاره جلو دستم بگه حل میشه اصلا از فردا صبح خودم میام کمکت خوبه؟!
بعدش با خیالت راحت بدون استرس فردا میخوابیدم
پیروز
یاد خودم و خواهرم افتادم
برای من اون ؛ این مقابله
ی وقتایی اون حرف میزنه و درد و دل میکنه و ی وقتایی هم من و ی وقتایی هم همزمان
ولی اینکه بخوایم آخرش اینگونه با گرمای دست همدیگر را آرام کنیم و احساسی باشه؛ نه
خیلی منطقی باهم صحبت میکنیم=) -
_ Reza _ اگه اون مورچه چشمشو باز میکرد همون اول میفهمید عمرشو الکی هدر نمیداد
میدونم اینو برای طنزش گذاشتی ولی خیلی از ماها بعضی وقتا بدون اینکه بفهمیم دور و برمون چخبره چند سال از عمرمون رو الکی حروم چیزای بیخود میکنیم
ببخشید طنزتو تبدیل به غم کردم
@AmirBarsam درست میگی امیر جان به این میگن طنز تلخ یعنی هم میشه بهش خندید هم ازش درس عبرت گرفت ... بقولی باید اول طرفو شناخت بعد باهاش اوکی شد که بعدا نگی عه اینم ک مث بقیه چای خشک بود من نمیدونستم ... تاوانش میشه عمری که هدر دادی مثل همین مورچه که ۷ سال زندگیشو براش هدر داره تهشم فهمیده هیچ ب هیچ :))
-
بچه ها برام دعا کنید
ممنون -
Blue28 اینطور که هممون کمبود داریم

قدیم ندیما اینقد بچه میوردن همه اینا تامین بوده الان کی پاسخگویه کمبود ماست ؟ 

|
شعردانه



️
نگو بامزه نیستن 



حالا بزرگتر باشم یا کوچیکتر نمیدونم ولی هستم 