هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
نوشتهشده در ۶ آذر ۱۴۰۳، ۱۷:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ولی من دلم واسه دوستای اینجام تنگ شده
-
Blue28 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
ای کاش در سیارهای زندگی میکردم که در اون از دختر بودنم متنفر نبودم.
-
چرا دیگه هیچی خوشنمیگذره
چرا همه چی خاکستریه -
Blue28 ولی دختر بودن خیلی خوبه کاش من دختر بودم البته از همینیم ک هستم راضیم ولی دختر بودن آپشنای خیلی بهتری داره
_ Reza _ عجببب
-
حوصلم سر رفته ولی حوصله انجام دادن هیچ کاریم ندارم
-
نوشتهشده در ۶ آذر ۱۴۰۳، ۱۷:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چه بارون قشنگی داره میاد. حیف که درس دارم ولی همین که صداش سکوت اتاقم رو میشکنه برام لذت بخشه.
-
Blue28 ولی دختر بودن خیلی خوبه کاش من دختر بودم البته از همینیم ک هستم راضیم ولی دختر بودن آپشنای خیلی بهتری داره
-
خیلی مسخرس ب خاطر اینکه کاری نداری
منتظر باشی ساعت بگذره وقت خواب برسه -
Gharibe Gomnam
منو میگی حاجی؟حس میکنم روی صحبتت با منهنوشتهشده در ۶ آذر ۱۴۰۳، ۱۷:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهHako
اره حاجی -
نوشتهشده در ۶ آذر ۱۴۰۳، ۱۷:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خدایا شکرت=)))
-
Hako
اره حاجیGharibe Gomnam
ولی من که دخترم:) -
کسی نیست بزنمش؟
-
Gharibe Gomnam
ولی من که دخترم:)نوشتهشده در ۶ آذر ۱۴۰۳، ۱۸:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهHako
خب خداروشکر عزیزم
-
Hako
خب خداروشکر عزیزم
Gharibe Gomnam
واییی سر همون عزیزم که ادیت کردی ...خدایا منو بخور -
Gharibe Gomnam
واییی سر همون عزیزم که ادیت کردی ...خدایا منو بخورنوشتهشده در ۶ آذر ۱۴۰۳، ۱۸:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهHako
من اول فکر کردم دختری
بعد معمولا اینجا بچه های ریاضی پسرن ؛ بعد پروفتم دیدم گفتم اینکه پسره حالا بیا درست کن -
Hako
من اول فکر کردم دختری
بعد معمولا اینجا بچه های ریاضی پسرن ؛ بعد پروفتم دیدم گفتم اینکه پسره حالا بیا درست کننوشتهشده در ۶ آذر ۱۴۰۳، ۱۸:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهGharibe Gomnam مگه دختر نیست؟
-
Hako
من اول فکر کردم دختری
بعد معمولا اینجا بچه های ریاضی پسرن ؛ بعد پروفتم دیدم گفتم اینکه پسره حالا بیا درست کنGharibe Gomnam
وای جرمممم -
نوشتهشده در ۶ آذر ۱۴۰۳، ۱۸:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تمام دلخوشیم این بود که تنها دوستم تو دانشگاه
هم شهریمه و باهم میریم طرح
و من تنها نیستم
من حتی کاراموزی هامم با اونم
و وقتی تنها میرم حس خوبی ندارم و احساس تنهایی میکنم
حالا ایشون داره عروس میشه و میره یه شهر دیگه:))